گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk
فرهاد ارژنگی (۱۳۱۷-۱۳۴۰)

فرهاد در طول مسافرت‌هایش با گروه هنرمندان هنرهای زیبای کشور، ابتدا درباره  نقاط مختلفی که از آنها  بازدید کرده اند، شرحی بیان نموده و سپس در مورد تک‌تک ساز های هر کشور با کشیدن شکل ساز و خصوصیات فنی و‌ موسیقایی آن، با دقت و مو شکافی باور نکردنی توضیح داده است.

به این  ترتیب می‌بینیم که اگر مرگ به فرهاد امان داده بود، وی در مکتب «ساز شناسی» نیز مقامی استوار می یافت. فرهاد در یکی از همین سفرها، ساز «رباب» را از افغانستان به ایران آورد و صدای این ساز قدیمی که در اشعار کلاسیک و شعرای متقدم، بارها از آن یاد شده، بار دیگر در ایران طنین انداز شد.

او بعد از مهدی مفتاح (آورندهٔ قانون به موسیقی ایران) و اکبر محسنی (آورندهٔ عود به موسیقی ایران)، سومین هنرمندی است که سعی در زنده کردن یک ساز مهجور ایرانی و اصیل را داشته است. ابتکار او نیز در سایهٔ جوانمرگی‌اش، تا سال‌های سال، از نظرها پوشیده ماند و اکنون رباب، یکی از سازهای رایج در گروه نوازی‌های موسیقی ایرانی است.

        فرهاد ارژنگی

طُرفه این که تمام این تلاش‌ها، تنها طی پانزده سال آموزش، آفرینش و اجرا، انجام گرفته است. پانزده سال از زندگی بیست و دو ساله موسیقیدانی تحصیل کرده و پر استعداد که مرگ ناگهانی او، خانواده‌ای اصیل و هنرمند و ایراندوست را از هم پاشید، مادرش که سال‌های سال درد و داغ اولین پسرش بهزاد را با دشواری تحمل کرده بود، مصیبت دوم را تاب نیاورد و نوزده روز بعد از او با آگاهی از مرگ فرهاد یک شبه جان داد، استاد رسام ارژنگی، گرفتار درد عظیم مرگ پسر از یک سو و ستم سنگین جامعهٔ آن روز (در موضع گیری بی‌مهر و عاطفه‌اش در قابل این واقعه) از سوی دیگر را بر وجود شکنندهٔ خود، سنگین و تحمل ناپذیر می‌دید، چهارده سال بعد از آن را در سوگی سیاه، به مرثیه خوانی، در عزلت گذراند.

در این میان، از پس تلاطم‌های روزگار، خواهر کوچکترش، «هما  ارژنگی» امانت‌دار برادر شد و توانست آنچه را که از دستبرد زمانه و اهل زمانه، برجا مانده بود حفظ کند.

یادداشت نویسی درباره این هنرمند، در شرایط دشواری که داشتم آسان نبود اما در نام فرهاد ارژنگی جاذبه‌ای بود که تمام این گرفتاری‌ها را نادیده گرفتم و سعی کردم با همهٔ توان باقی مانده، آنچه را که از دستم بر می‌آمد، در خدمت به این چهره صمیمی و نامراد در موسیقی ایران، انجام دهم و امید دارم کاری نکرده باشم که کاستی‌های آن در آینده موجب شرمساری و اعتذارم شود.

کار دربارهٔ فرهاد ارژنگی هنوز تمام نشده، و شاید زمان آن تازه آغاز شده باشد…

علیرضا میرعلی نقی

علیرضا میرعلینقی متولد ۱۳۴۵ در تهران
روزنامه‌نگار، پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری

۱ نظر

بیشتر بحث شده است