مراسم نقارهنوازی که اکنون در حرم امام رضا (ع) برگزار میشود آیینی قدیمی است که قبل از رواج آن در اماکن متبرکه رضوی، قرنها در ایران و کشورهای دیگر متداول بوده و دارای قدمت بسیار زیادی است؛ در مستندات تاریخی همچون متون قدیمی و سفرنامهها از کلمات نقاره، نقارهخانه، نقارهچی محله، نقارهخوان، نقارهکوب، نقاره ناوکش و… بسیار استفاده شده، همچنین مزار پیر نقاره خانه در نزدیکی خواف، تپه نقاره خانه در گناباد، برج کوچک نقاره خانه در بالای کوهسار تقیآباد ساری و… و همچنین ابزارهای نوبت نوازی عهد هخامنشی در موزه تخت جمشید و سنگ نگارههای طاق بستان کرمانشاه که جلوهای از نوبت نوازی را به نمایش میگذارد از قدمت این آیین در ایران حکایت دارد.
استفاده از طبل و کرنا (در شکل اولیه) که از ابزارهای مهم در نقاره کوبی عهد باستان میباشد، در جنگ و مناسبتهای دیگر رایج بوده است. چنانچه حکیم ابوالقاسم فردوسی نیز در اشعار خود به ابزار نقاره کوبی به عنوان موسیقی رزمی اشاره کرده است:
ز نـالیـدن کـوس با کـرنــای
همـی آسـمان انـدر آمد به جـای
برآمد ز ایران سپه بوق و کوس
برون رفت بهرام و گرگین و طوس
برفتند چـون باد گردان ز جای
خــروش آمـد و نـاله
کـرّ و نـای
آیین نقارهکوبی از ایران به دیگر کشورها راه یافته است. این آیین از گذشتههای دور در جنگ، صلح، شادمانی و عزا رایج بوده است؛ استفاده از طبل و کرنا و شیپور در جنگها بیشتر به منظور اطلاعرسانی و اعلام خبر ورود سپاه به یک سرزمین یا تشویق سربازان در جنگ یا برچیدن اردوگاهها و سان نظامی و یا رویدادهای بزرگ نظامی همچون فتح و پیروزی و اعلان جنگ مرسوم بوده و در زمان صلح و آرامش بیشتر در جشنها و اعیاد ملی و مذهبی یا مراسم سوگواری و تشریفات درباری مانند جلوس پادشاه بر تخت سلطنت، اعلام خبر ورود به شهر، تاجگذاری یا موارد دیگر از قبیل ولادت و مرگ شاهان و شاهزادگان و دیگر مراسم مهم اجتماعی و همچنینی هنگام طلوع و غروب خورشید نواخته میشده است. مارکوپولو نیز به نواختن نقاره به معنای آغاز جنگ توسط ایرانیان اشاره دارد.
تاریخچه نقاره
درباره سابقه نقاره و نقاره نوازی در ایران نظریات مختلفی وجود دارد. نظامی در بیت زیر با اشاره به نوبت که مجاز از نقاره میباشد، آن را به عصر پیشدادیان نسبت داده است:
چار بالش نهاد چون خورشید
پنج نوبت نواخت چون جمشید
نقاره نوازی از عهد باستان در پایتخت و شهرهای مهم ایران مرسوم بوده و همه روزه پیش از طلوع و غروب آفتاب با نوبت نوازی خورشید را بدرقه و استقبال میکردند.
ویلیامز جکسن طی سفری که به ایران داشت در سفرنامه خود، نقاره کوبی در وقت غروب آفتاب را یادگار دوران کهن آفتاب پرستی میداند.
مادام ژان دیولافوا نیز در کتاب ایران و کلده شوش نوشته است: « نقاره چیان با آن کرنای بلند، قبل از طلوع آفتاب و بعد از خروج آن در بالای عمارت نقاره خانه و به رسم نیاکان باستانی خود به آفتاب که بزرگ ترین نماینده قوای طبیعت است سلام میدهند. »در ایران پس از اسلام نیز این آیین به اقتباس از گذشتگان همچنان حفظ شد؛چنان که نظامی میفرماید:
چار علم رکن مسلمانی است
پنج دعا نوبت سلطانی است
ظاهراً بعد از آل بویه بود که نوبت زنی در بین خلفای اسلام رایج شد. به نوشته ابوالحسن هلالی، در بغداد ابتدا برای خلفا و سپس برای ولیعهدان و امرای سپاه نیز در اوقات سه گانه نماز نوبت زده شد و به تدریج خلفا این رسم را چهرهای مذهبی داده برای اعلام وقت نماز و افطار و سحر استفاده کردند.
عبداللّه مستوفی در کتاب شرح زندگانی من درباره اهمیت نقاره خانه چنین نوشته است که نقاره خانه اختصاص به پایتخت حکومت داشت و اولین نشانه تغییر حکومت، تصرف آن بود.
در قرن پنجم نقاره نوازی در ایران بسیار مرسوم بوده است، چنان که سنایی غزنوی در یکی از اشعار خود چنین آورده است:
خود همه عالم نفیری نیست پیش نیک و بد
چیست این چندین نقاره، نقرکی بهر نفیر
۱ نظر