رهبر ارکستر، باید برای تعیین سطح فنی و موسیقایی و ظرفیت آنسامبل، تحقیقاتی مقدماتی، انجام دهد. بهمنظور ارزیابی درست سناریوی داده شده، باید سؤالاتی پرسیده شود. به عنوان مثال، آیا این یک موقعیت رهبری ارکستر مهمان است یا رهبر ارکستر معمولی؟ آیا این یک گروه مدرسهای، یک گروه نیمهحرفهای، یا حرفهای است؟ آیا گروه همکاری میکند یا بیانضباطی و روابط خصمانه برآن حاکم است؟ آیا کیفیت آنسامبل خوب است یا گروه نیازمند توجه بسیار است؟ به این سؤالات و بسیاری سؤالات دیگر باید پاسخ داده شوند تا رهبر ارکستر از این سناریوهای متغیرآگاه شود. نحوۀ برخورد رهبر ارکستر با فرآیند تمرین، در موفقیت اجرایی گروه و در کُل، در برنامهریزی برای آنسامبل سازی، بسیار مؤثر است. هر سناریویی که باشد، رهبر باید این متغیرها را در نظر بگیرد و با دقت برنامهریزی کند.
به طور خاص، رهبر باید نگران سطح کارایی و نیز سطح بلوغ آنسامبل باشد. در مجموع، دشواری رپرتوار انتخابی، عاملی متغیر در دستیابی به رویکَرد مناسب در فرایند تمرین است. تعداد جلسات تمرین پیش از کنسرت، بر رهبر ارکستر، در ارزیابی و تنظیم برنامهی فرآیند تمرین، تاثیر میگذارد. رهبر باید براساس سابقهی فنی و موسیقایی و تجربهی نوازندگان آنسامبل، به تمرین بپردازد. تنظیم این متغیرها، میتواند شامل سرعتبخشی به روند تمرین، تأمین انتظارات رهبر و برنامهریزی بخشها و روشهای تمرین باشد. این متغیرها، همچنین بر اولویتهای عنوان شده و راهبردهای تدریسِ به کار گرفته شده، تأثیر میگذارد.
قالب تمرین، جدول زمانی و پیشرفت
بسیاری از کتابهای رهبری ارکستر که به موضوعِ بخشبندیها و روشهای تمرین میپردازند، بر ارائۀ یک قالب خاص برای فرآیند تمرین تمرکز میکنند. این نه تنها محدود کننده است، چهبسا خیلی خلاقانه هم نیست. رهبر باید خلاقانه و برطبق یک برنامهی از پیش تعیین شده پیش برود، بدون آنکه در قالبی سختگیرانه از بخشبندیها و روشهای تمرین محصور شود. اهداف مشخص تمرین باید فرموله شده، از این طریق رهبر را در طول فرآیند تمرین هدایت کنند. داشتن یک روال مشخص در روند تمرین مهم است، اما نه تا حدی که قابل پیشبینی باشد یا منجر به از دست دادن علاقه و تمرکز نوازندگان شود.
«شروع» و «پایان»، لحظات مهمی در روند تمرینات هستند. «شروع»، سطح توجه و تمرکز را برای بقیۀ مراحل تمرین، تعیین میکند. به همین دلیل است که دورهی گرم کردن، در ایجاد این توجه و تمرکز برای آنسامبلهای مدارس بسیار مهم است. همچنین «شروع» باید بازتاب برنامهریزی، اهداف و توالی رویدادهای متصور در فرآیند تمرین باشد. همچنین، برنامهریزی برای «پایان»، به نتیجهگیری رضایتبخش فرآیند تمرین کمک میکند. حتی اگر تغییرات غیرمنتظرهای در روند تمرین بهوجود بیاید، رهبر باید تلاش کند تا تمرین را به این «پایان» برساند. به این ترتیب، نوازندگان با اشتیاق و هیجان و در انتظارِ تمرین بعدی، مکان را ترک خواهند کرد. این نوازندگان را تشویق میکند تا خارج از فرایند تمرین هم، قطعاتشان را تمرین کنند.
۱ نظر