گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

یادداشتی بر موسیقی فیلم آرایش غلیظ (۵)

دانشنامه ی آزاد ویکی پدیا جنبش هنری را چنین توصیف می کند: “جنبش هنری یک جریان و حرکت هنری است که تحت تاثیر تحولات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و یا عوامل دیگر شکل می گیرد و برای مدتی گروهی از هنرمندان را به فکر و عملکرد مشابه می کشاند. این جنبش ها بسته به بنیان و زمینه های بوجود آورنده و توسعه دهنده ی آنها می توانند کوتاه مدت یا نسبتا پایدار باشند. همچنین جنبش های هنری ممکن است در یک منطقه ی جغرافیایی خاص و تنها در یک رشته ی هنری رایج شوند و یا به صورت فراگیر بخش وسیعی از دنیای هنر را تحت تاثیر خود قرار دهند.

“مدتهاست جماعت اهل فن موسیقی سعی در ایجاد نوعی نوآوری در دل موسیقی ایرانی کرده اند که گاهی منجر به تولید آثاری گذرا و سطحی شده و گاهی آثار ارزشمندی بوجود آمده که قابل تامل اند مانند “راز نو” و “آوای مهر” حسین علیزاده.

به نظر می رسد ابداع سازهای جدید توسط محمد رضا شجریان هم به منظور ایجاد نوآوری در رنگ آمیزی صوتی موسیقی ایرانی بوده است، حال چقدر این امر نوآوری محسوب می شود و چقدر موفق بوده یا نه جای بحث دارد.

***

به راستی مولفه های نوآوری چیست؟ آیا هر دهن کجی به سنت قابل پذیرش به عنوان نوعی بدعت است؟ در ناخودآگاه نوآوری باید علم و آگاهی وجود داشته باشد، همانظور که اشاره شد در مکاتب هنری غرب هر مکتبی با مطالعه و آگاهی نسبت به مکتب قبل خود ظهور کرده.

این تصوری باطل است که بدون شناختن عناصر تاثیرگذار سنت بتوان به نوآوری رسید. علیرضا مشایخی در مصاحبه ای با خبرگزاری میراث فرهنگی با عنوان “موسیقی مدرن چیزی نیست جز نوآوری در یک پیوسته ی فرهنگی” در این مورد می گوید “برای رابطه برقرار کردن با موسیقی جاده ی مخصوص نداریم تنها چیزی که وجود دارد گوش سپردن مداوم و همیشگی به موسیقی است. تمام آثاری که به عنوان موسیقی آهنگسازی شده اند مثل آثار بتهوون، شوپن و… به این اعتبار باقی ماندند که فرهنگ موسیقی را غنی تر کردند یعنی اضافه بر آنچه وجود داشته است عناصر جدیدی را به موسیقی افزودند یعنی نوآوری کردند. اثری در تاریخ ماندگار شده است که توانسته ارزش های جدیدی را برای موسیقی به ارمغان بیاورد. موسیقی مدرن چیزی نیست جز نو آوری در یک پیوستگی فرهنگی”.

بنابراین نوآوری در یک پیوستگی فرهنگی اتفاق می افتد نه در یک از هم گسیختگی بی فرهنگی!

می توان نتیجه گرفت همانطور که اشاره کردم و علیرضا مشایخی هم تاکید نموده، آن گونه نوآوری می تواند مفید باشد که با مطالعه ی بستر فرهنگی گذشته و کنون اتفاق افتاده باشد نه هر تقلید کورکورانه ای صرفا در جهت ایجاد نوعی تغییر. هر تغییری قابل پذیرش به عنوان نوآوری نیست و چه زیباست که اقدام هنرمندان در جهت ایجاد نوآوری را با تعصب سرکوب نکنیم و به آنان مجال عرض اندام بدهیم و پس از آن با مطالعه اثر را نقد کنیم و ببینیم چقدر موفق بوده است.

ابوالفضل زنده بودی

ابوالفضل زنده بودی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است