گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

ساز، مقوله ای علمی یا هنری؟! (۱)


سپاسگزاری:
مالکیت معنوی متن موجود بلاواسطه به مجموعۀ هنری رضا ضیائی متعلق است. چرا که امکان اندیشیدن پیرامون موضوعاتی که در این مقاله مطرح گردیده اند، بدون تجربۀ مستقیم حضور نگارنده در فضای فکری و عملی این مجموعه فراهم نمی گردید.

***

تردیدی نیست که در همین آغاز کار برای خوانندۀ آشنا با محتوای علم، عنوان متن موجود دور از ذهن و گمراه کننده بنظر می رسد. غایت علم تبیین پدیده هاست و عمدتاً بر امور تعمیم پذیر متمرکز است: نگرش علمی، خود نحوۀ مواجهه ای را با پدیده ها می طلبد که بر روش شناسی خاص علمی استوار است. معهذا، نگاه علمی نیز همچون هر نگاه دیگری، سبک و سیاق و البته اصول و قوائد خود را داراست؛ که خصوصاً بدلیل اعتبار و جذابیت فزایندۀ این نحو نگاه در دهه های اخیر، کم و بیش بر تمامی انحاء دیگر نگرش تسلط یافته است. امکانات بالقوه ای که علوم جدید به منظور توصیف عملکرد سازها در اختیار ما قرار داده اند، بر هیچکس پوشیده نیست.

تردیدی وجود ندارد که می بایست با فهم درست محتوای علوم، بهترین بهره را از آنها برد. اما از سوی دیگر به تبع سیطرۀ نامشروط فضای خاص تفکر علمی در حوزه هایی همچون هنر ساخت سازها، که بیش از همه پیامد عدم تأمل و پژوهش ژرف پیرامون محتوای علوم و کاربردهای آن در این حوزۀ هنری است، در عمل به زدودن امکانات بنیادین و تاریخی این حوزه انجامیده که خود انگیزۀ اصلی نقد موجود را آشکار می سازد…

هرگاه از فعالیت علمی سخن به میان می آوریم، مقصود آن روندی است که در یک تصویر کلی، از طرح پرسشی آغاز، با حدس و گمانه زنی و سپس مورد آزمایش قرار دادن حدسیات، به نتیجه گیری می انجامد و می کوشد موضوع پرسش را توصیف و تبیین کند. اگر موضوع پرسش مشاهده ای عام باشد و یا توان تعمیم یافتن به مشاهدۀ عام را داشته باشد، این روند می تواند به بسط آگاهی علمی جدیدی بیانجامد و اگر موضوع پرسش مشاهده ای خاص باشد، چگونگی بکاربردن آگاهی ای علمی در ارتباط با آن می تواند بعنوان نتیجه حاصل گردد.

در هر صورت، غایت فعالیت علمی توصیف و تبیین پدیده هاست. پرسش هایی که علم بدانها پاسخ می دهد، اغلب خود برآمده از مشاهدات و تجربیاتِ واقع اند. بطور مثال، نحوۀ عملکرد اجزاء بدنۀ ساز در تولید اصوات و یا ویژگی های شنیداری نغمه ای مجزا که در فضای بسته یا باز به گوش می رسد، از جمله اموری هستند که پیش از بدل شدن به موضوعی برای تبیین علمی، بالقوه مشاهده و تجربه پذیر گردیده بوده اند.

در فعالیت علمی، اصل بر آن است که تا حد امکان، پدیده ها همانطور که «به واقع هستند» و با کمترین دخل و تصرف مورد تبیین قرار گیرند. لذا علوم عمدتاً به ارزش گذاری هنجاری در مورد پدیده ها و یا ایجاد دستکاری در آنها برای مطابقت با یک چشمداشت خاص، نمی پردازند. به بیانی، فضای تفکر علمی، به برداشت تجربی از امور واقع (واقعیت تجربه پذیر) پایبند است و لذا ساحت آن بیشتر ساحت موجودات است.

۱ نظر

بیشتر بحث شده است