گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

از استقبال بی نظیر تا بدرقه با شکوه ملودی اصلی

این مقاله تعمیمی بر فرم های موسیقی است. اگر یک قطعه موسیقی را به سه قسمت تقسیم کنیم: استقبال، ملودی اصلی و بدرقه، سه بخش یک اثر موسیقیایی خواهد بود که می توان آن را به فرم ABA’ نسبت داد. رقص فلوت ها از سوئیت فندق شکن اثر چایکوفسکی نمونه ی بارزی از معرفی این فرم است.

یک موسیقی (فیلم) شاید تنها از یک موتیف ساخته شود و این موتیف با استفاده از تکنیک های بسط و توسعه به بهترین شکل، کامل ترین معنا را منتقل سازد. همانطور که گفتیم یک قطعه می تواند شامل یک ملودی اصلی باشد که بنا به تشخیص آهنگساز دو بخش، ابتدا و انتهای آن قرار گیرد.

در زیر به شرح سه بخش ذکر شده؛ یعنی استقبال، ملودی اصلی و بدرقه می پردازیم.


استقبال


لازم است بدانیم که در توسعه یک موتیف نکات زیر غیر قابل اغماض هستند:

• هرگز اوج ملودی و یا زیباترین موتیف را به زودی در یک قطعه لو ندهیم!

• اجازه دهیم شنونده به موتیفی که تکرار می شود عادت کند اما این نباید باعث لختی، بی حسی، ایستایی و لوس شدن موتیف گردد.

• سعی کنیم موتیفی که قرار است پیام مهمی را منتقل سازند به زیباترین شکل، مورد استقبال واقع شود. این مهم در صورتی محقق خواهد شد که بتوان تکرارهای جملات موسیقیایی را به طرزی استفاده کرد که در هر جمله ی جدید، حرفی برای گفتن وجود داشته باشد و از جمله ی ما قبل خود تازه تر شود.

این تنوع و ایجاد تضاد در جملات موسیقی می تواند از یکی از راه های زیر صورت پذیرد:

۱- اضافه کردن نت های تزئینی

۲- حذف کردن یک و یا دو نت از ملودی

۳- به کاربردن کهانش (Diminution) و مهانش (Augmentation)

۴- یک یا چند میزان سکوت بین جملات تکرار شونده

۵- استفاده از مدولاسیون

۶- به کار بستن قرینه های آینه وار Mirror Cancrizans / Mirror Inversion

۷- اجرای ملودی با سازهای مختلف

۸- آرایش هارمونیک متنوع

۹- و …

همچنین به کاربستن آکوردهای معکوس در تکرارهای هارمونیک، می تواند هارمونی را به زیباترین شکل جلوه دهد، اما نباید فراموش کرد که استفاده بیش از حد از معکوس ها، می تواند ملودی را از مفهوم و رسالت اصلی اش دور سازد.

ملودی اصلی
پس از مقدمه چینی برای رسیدن به اوج قطعه و یا ملودی اصلی، لازم است تا مفهوم اصلی داستان را در این مرحله بیان نمائیم. اکنون قسمت ابتدایی قطعه (استقبال) طی شده و به نوشتن ملودی اصلی رسیده ایم.

ملودی اصلی باید به طرزی زینت داده شود تا در خور استقبال بی نظیرش باشد و نباید فراموش کنیم که مفهوم اصلی موسیقی در این مرحله به سرانجام خواهد رسید.

مسلماً ملودی اصلی نیز در دیگر قسمت های قطعه با تکرارهای پی در پی همراه خواهد بود. پس در این مرحله باید به گونه ای حساسیت نشان داد تا ملودی اصلی در ذهن نقش بندد.

تغییر در حرکت ملودیک، تغییر در فواصل موتیف و آرایش آن بوسیله ی همراهی سازهای دیگر، نباید هیچ جایی را برای سنگ تمام گذاشتن قطعه خالی بگذارد. در بعضی مواقع در نوشتن ملودی اصلی بهتر است از تکرارهای کمتری استفاده کرد و حرکات ملودیک منحصر به فرد باشد و شنونده را وادار سازد تا برای شنیدن اوج ملودی و قسمت منحصر به فرد قطعه، آن را دوباره از ابتدا گوش دهد.

بدرقه


بدرقه و یا حسن ختام ملودی اصلی می تواند با ترکیبی از قسمت های اول و دوم همراه باشد و به طرزی جلوه کند که ماهیت کلی قطعه موسیقی را از هم جدا نکرده و شنونده فکر نکند که استقبال و بدرقه، دو بخش مجزا از ملودی اصلی است. پس اهمیت دخالت ملودی اصلی در قسمت پایانی (بدرقه) بیشتر می شود چرا که در استقبال سعی بر این بوده که سبک و سیاق و چالاکی و پویایی ملودی اصلی را تا فرارسیدنش محفوظ نگه داریم.

حسین سالمی نژاد

حسین سالمی نژاد

۱ نظر

  • اگر ترکیبات مختلف را به دو دسته احساسی و محافظه کارانه تقسیم کنیم و بخواهیم اوج ملودی احساسی باشد ابتدا باید حق مطلب را در مورد ترکیبات محافظه کارانه ادا کنیم.
    من قبلا در مورد آهنگسازی مطلبی را در سایت شما با این مضمون خواندم که به نظرم درست نمی آید: ما کلا قواعد تابتی برای ایجاد ملودی های زیبا نداریم!
    شاید همه قواعد قابل تدوین نباشد ولی بی شک بسیاری هم مدون و قابل آموزش هستند

بیشتر بحث شده است