Posts by علیرضا میرعلی نقی
یادی از لطفالله مفخمپایان (۲)
در بین همین فعالیتها کوشش کرد تعدادی از آثار ماندگار موسیقی ایرانی را به نت بنویسد و منتشر کند. شرایط این کار در سالهای ۱۳۳۰-۱۳۲۰، هم از لحاظ فنی و هم از لحاظ اجتماعی، بسیار دشوارتر از امروز بود؛ آثار باقیمانده از جنگ جهانی دوم هنوز در ایران قربانی میگرفت؛ مردم فاقد فرهنگ و آموزش لازم برای درک موسیقی «ملی« (امروز خوانده میشود «کلاسیک») بودند؛ گرانی و کمیابی کاغذ و وسایل چاپ سرسام آور بود؛ اکثر موسیقیدانان در این امر تفاوت بودند و حتی با کنارهگیری، حسادت و گاه با تمسخر اسباب ناامیدی مفخم خالقی را فراهم میکردند.
یادی از لطفالله مفخمپایان (۱)
نوشته ای را که پیش رو دارید مقالهای است به قلم میرعلیرضا میرعلینقی در کتاب «لطف مفخم: آثار بزرگان موسیقی ملی برای تار و ویلن در پنج دفتر»، به سعی و اهتمام لطفالله مفخمپایان، ۱۴۰۲، تهران: نشر خُنیاگر. موسی معروفی به کوشش لطفالله مفخمپایان (لطف مفخم):
مروری بر نواخته های احمد خادمپر، بر سیم و پوست و چوب
نواختههای آقای خادمپر را باید جدا از هر گونه عادات شنیداری که تا به حال داشتهایم، بپذیریم و با تکرار در شنیدنشان و بی هیچ داوری، بخواهیم به فضای صوتی و در واقع به فضای اندیشگی او وارد شویم. بدون کمترین جستجویی به قصد کسب لذات شنیداری همیشگیمان، بدون انتظار کشف نظمی آسانفهم در کلیت و در اجزا و بدون هیچگونه آسانپسندی و یا توقع فضاسازیهای متظاهرانهای که نوعی روشنفکرنمایی سطحی بیش نیستند، حتی عبارات مصطلحی چون غریبگردانی و آشناییزدایی را هم نمیتوان با اطمینان خاطر در مورد این چند شیار (تراک) به کار برد. این شیارها گویا حتی هدف تصویرسازی را هم ندارند.
عارف و لزوم یک بررسی دقیقتر (۲)
و بالاخره طبق اسناد موجود عارف نخستین کسی است که برضد یورش جریان غرب زدگی در موسیقی ایران علم مخالفت برداشت و با بیانی موثر و منطق رسا و صراحت درخشان خطر را هشدار داد او که خود همواره در فکر پیشرفت موسیقی ایران بود.
راه طولانی؛ درباره محمد بهارلو (۵)
تنها استاد ابوالحسن صبا بود که با انسانیت فطری و بلند طبعی ذاتی خود، ارزش کار او را فهمید و با اهدای دستخطی تشویق آمیز، او را به ادامه کار دلگرم کرد. استاد بهارلو می گوید: همان چهار سطر تشویق استاد صبا بود که تا سالها بعد از آن مرا در آن راه نگهداشت. گفتنی است که چاپ و نشر کتاب های آموزش هنر در زندگی تألیف منتخب صبا (همسر استاد) نیز با مساعی بهارلو بوده است، ناکامی در زندگی او بیش از یکی دو مورد بود: نمک نشناسی دوستان عهد جوانی که در اجتماع قدرت گرفته بودند و مانع مطرح شدن نام و آوازه او می شدند، مرگ مادر، ستم آشکار اولیای وزارت فرهنگ و هنر وقت در ارتباط با چاپ کتاب ردیف موسیقی ایران و تملک بی استحقاق حاصل کار سی ساله استاد موسی معروفی و زحمات چند ساله بهارلو، سیاست های جدید رادیو و تلویزیون و وزارت فرهنگ و هنر که موسیقیدانانی چون بهارلو را مطابق فضای چاکرمنش و بله قربان گو نمیدید همه دست به دست هم دادند و او را منزوی کردند.
عارف و لزوم یک بررسی دقیقتر (۱)
چهرۀ عارف قزوینی در سه عرصه نمایان و درخشان است. عرصه سیاست، عرصه شعر و عرصه موسیقی که گاه این دو آخری با یکدیگر ترکیب و تلفیق شده و تصانیف وی را که مسبب اصلی شهرت عارف و محبوبیت اوست پدید میآورند. محبوبیتی که بنظر نمیرسد هنوز هم در بین اهل موسیقی نقصان پذیرفته باشد، پدیده عارف که مرکب از شخصیتی با چند استعداد درخشان و حساسیت خاص بود در دوره تاریخی خویش هویتی ویژه یافت و در زندگی و آثارش تأثیر خود را گذاشت.
در سالگرد درگذشت گلپا
آخرین روز رویتش، اولین روز شناختنش است. در غیاب ابدی جسمش، و در حضور ابدی آثارش و خاطراتش که حاوی و هادی امواج حیات بخش وجود عزیز او هستند. چهل و پنج سال تبعید به خانه اش در وطنش، نتوانست او را منزوی و پژمرده و بی اثر کند. برعکس، موثرتر از همیشه، خود را ساخت. استقبالی که از او در داخل و خارج کشور میشد، ثابت کرد گلپا بسی فراتر از یک خواننده استاد و یک هنرمند بزرگ است
راه طولانی؛ درباره محمد بهارلو (۴)
با این وصف محمدبهار لو توانست شش جلد کتاب را در این زمینه بنویسد و با هزینه سنگین، با خرج کردن از مایملک پدری خود، آنها را انتشار دهد. این کتابها، از محتوای جالب توجه آنها گذشته، از حیث کیفیت چاپ و زیبایی در کتاب آرایی نیز در زمان خود نمونه و مثال زدنی بودند. جلد اول، به کلیاتی درباره آموزش موسیقی، اهمیت عواملی چون دقت و تشخیص، طریقه صحیح دست گرفتن ویولن (که بهار لو در کلاسهایش بر آن سخت اصرار دارد) و مقداری تمرین است.
درباره آلبوم «انسان» (۳)
بدیهی است که دشواری کار به علت نقصهای فنی همیشگی در سازهای اصیل ایرانی بسیار است و کار دقیق و دشواری انجام شده که فرآیند نهایی، خوش صدا و «گوش نشین» از کار در بیاید. فقدان صداهایی در نی هفت بند، کوک خالی کردنهای دائمی در سنتور، کَرخوانیهای کمانچه در برخی نقاط و… از مشکلات اولیه هستند. برای رسیدن به یک ترکیب خوب، بهتر دیده شده که سازها جدا جدا نواخته و ضبط شوند. چرا که صحبت از نواختن قطعاتی عادی با تکنیک متعارف نبوده و راه پرپیچ و خمی طراحی شده که مبدا و مقصد آن با دیگر کارهای به ظاهر مشابه، متفاوت است.
راه طولانی؛ درباره محمد بهارلو (۳)
ارتباط و دوستی او با دو استاد «ابوالحسن صبا» و «ابراهیم منصوری» از همین زمان آغاز شد. حسین خواجه امیری (ایرج) و امین الله رشیدی، خوانندگانی بودند که بیشتر از دیگران با ارکستر بهارلو همکاری کردند. مطالعه گسترده بهارلو در موسیقی ایرانی نیز در همین سالها بود و موضوعات آن به حدی متنوع است که حیرت و تأمل را برمی انگیزد: تحقیق میدانی درباره فرمهای سازنده موسیقی ایران با استفاده از محضر اساتید بزرگی چون حاج آقا محمد (دوامی)، صبا، حسین یاحقی، مرتضی محجوبی، موسی معروفی و… تحقیق عملی در تکنیک اجرای ردیفهای ویولون صبا با حضور و نظارت علاقه مندانه استاد صبا، جمع آوری و نت نویسی تصنیفهای قدیمی، نت نویسی ردیف حسین خان اسماعیل زاده با استفاده از آموزههای سیدمحمد بحرینی پور و علیرضاخان چنگی کمانچه نواز ارزنده آن زمان، تصحیح دقت نویسی دورههای چهارگانه ردیف سنتور و کتاب و ردیف تار و سه تار صبا با نظارت استاد صبا و همکاری شاگردانش (داریوش صفوت و فرامرز پایور)، تصحیح و چاپ ویراسته جلد سوم از ردیف ویولون صبا، همکاری با استاد موسی معروفی در نگارش کتاب ردیف موسیقی ایران، فراگیری کامل ردیف مهجور و ارزنده حسین خان اسماعیل زاده، فراگیری آثار علینقی وزیری (که نوازندگی بهارلوی جوان را دیده و تشویق کرده بود)، آهنگسازی و سرپرستی ارکستر و اجرا در تلویزیون تازه تأسیس ثابت پاسال (شبکه سه) در سال های ۱۳۴۰-۱۳۴۲ به خوانندگی احمد ابراهیمی و حضور نوازندگانی چون هوشنگ ظریف، محمد حیدری، عباس خوشدل، حسن ناهید و رضا یاوری. تأسیس کلاس موسیقی در خیابان لاله زار تهران در سال ۱۳۲۵ که تا امروز، از لاله زار به خیابان صفی علیشاه و از آنجا به خیابان حقوقی و بالاخره به خیابان شریعتی فعلی منتقل شده و شصت سال بی وقفه به کار خود ادامه داده است.