گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

علیرضا میرعلی نقی

علیرضا میرعلینقی متولد ۱۳۴۵ در تهران
روزنامه‌نگار، پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری

Posts by علیرضا میرعلی نقی

مجتبی میرزاده، صاعقه استعداد (۳)

میرزاده شرایط احراز چنین مرتبت‌هایی را ـ که امروزه دیگر خیلی هم اسباب رشک و افتخار نیست ـ در زندگی‌اش نداشت. موقعیت او، یکسر متفاوت و منحصر بود. میرزاده می‌توانست نوازنده قطعات خود باشد، یک بداهه‌نواز استثنایی و گاه در حد معیارهایی بین‌المللی، با ذهنی‍ّتی آزاد و بی‌‌مرز، و با توانایی‌هایی که اندیشیدن به آنها در مخی‍ّله یک ویولنیستِ کنسرواتوار‌ گذرانده و یا سه‌تار‌نواز حافظ چند ردیف، نمی‌گنجد.

مجتبی میرزاده، صاعقه استعداد (۲)

کاری که بسیاری از موسیقیدانان نسل او و بعد از او، مثل یک کار روزانه انجام داده‌اند و چه‌بسا تلاشی که برای این‌گونه تبلیغات می‌کنند، بیش از تلاشی است که برای «ساختن» موسیقی به خرج می‌دهند. این، تنها وجه از شرافت بی‌ادعای مجتبی میرزاده نیست. کسی که هم از بااستعدادترین موسیقیدانان نسل خود بود و یکی از با‌استعدادترین موسیقیدانان همه نسل‌هایی است که از آنان اثری را شنیده‌ایم. این گفته کسانی است که میرزاده را بهتر و از نزدیک می‌شناختند.

مجتبی میرزاده، صاعقه استعداد (۱)

«موسیقی‌ِ» میرزاده یا به عبارت روشن‌تر: دنیای ملودی ها و تنظیم هایی که آفریده ذوق و خلاقیت نیرومند زنده‌یاد مجتبی میرزاده است، برای آنهایی که گوششان با انواع ساخته‌های با‌کلام و بی‌کلام آشناست، برای آنها که دلباخته ملودی های شیرین و دل‌فریب هستند و از تنظیم‍‌های ارکستری‌ِ پر شور و حال لذت می‌برند، خیلی آشناتر است تا نام و تصویر و گفته‌های او که در مدت چهل سال، آنها را ساخت و اجرا کرد. مجتبی میرزاده در دهه آخر رژیم گذشته، موسیقیدانی بود در اوج اشتهار و در آن زمان هم، بدون اینکه چهره‌ای «رسانه‌ای» و تبلیغاتی باشد، محبوب و «پرفروش» و واقعا‌ً طرف توجه بود.

درباره آلبوم «خون ایرانی» اثر علی رهبری (۱)

شنیدن آثاری که علی (الکساندر) رهبری، آهنگساز و رهبر ارکستر ایرانی و نامدار در سراسر جهان، در سی سال و اندی پیش ساخته است، هم اکنون به یمن میراث هنری گرانبهایی که پدر نشر در ایران -کریم چمن‌آرا- بر جای گذاشته دوباره میسر شده است؛ تولید آن صفحه ۳۳ دور، با طرح جلد روکش مسی رنگ براق و عنوان «رهبری آثار خود را رهبری می‌کند»، حتی در شرایط رونق اقتصادی دهه ۱۳۵۰ هم یک ریسک کامل و سرمایه‌گذاری‌ای بدون بازگشت بود. تنها به این انگیزه که آثاری از موسیقی سنگین‌تر و آهنگسازان بالاتر از حدود متعارف و محبوب روز در دسترس قرار بگیرد.

ای عطردان ریخته، عطر گریخته (۲)

در عین این که حرف‌های هیچ کس جز خود او نیست و محدود به زمان مکان و حتی محدود به زبان نیست. از کلام فراتر می‌رود و با اصوات سخن‌ها می‌گوید که حرف و گفت و صوت را بر هم زند تا به تعبیر شهریار «در کوک سکوت ملکوت»، بی این هر سه، با درونِ درون مخاطب دم زند.

ای عطردان ریخته، عطر گریخته (۱)

بزرگداشت یکصد و دهمین سال زندگی هنرمند بزرگ موسیقی کلاسیک ایرانی استاد مرتضی محجوبی، حسن ختام این دفتر است، هنرمندی که موسیقی اصیل در آثار او جلوه‌ای فاخر پیدا کرده است. هنرمندی که طبیعت را دوست داشت، فرزند بهار بود و قلب همیشه پاییزش آن اندوه ژرف و شیرین ایرانی را که در همه انسانهای حساس هست، خوب می‌شناخت. هیچ هنرمندی در موسیقی قرن گذشته ما، قرنی که معرف نسل محجوبی‌ها و صبا و حبیب و قمر است، نتوانسته غم غربت ما را در عصر تجدد بدین حد درخشان و بی‌غش، بنوازد و از مخفی ترین دهلیزهای قلب ما با ما سخن بگوید. 

صدایی که خاطره ها را نو می‌کند (۵)

افتخاری، هنرپیشه‌ای پراستعداد است که قابلیت اجرای هر نقشی را در دنیای آواز ایرانی دارد. از ردیف‌خوانی در مکتب اصفهان تا ترانه‌‌های مردمی تهران چهل سال پیش؛ حالت‌های صدای افتخاری در این نوار، گویای فهم او از کاراکتر موسیقی‌ای است که بازخوانی و اجرا می‌کند و این کیفیت، بیشتر با شنیدن قابل توضیح است تا با نوشتن و حرف زدن درباره آن.

صدایی که خاطره ها را نو می‌کند (۴)

اگر خوانندگان این قطعات، و دیگر ساخته‌‌های زیبای تجویدی در سال‌های بعد از ۱۳۴۰، از خانم‌ها بود‌ه اند (برخلاف دهه پیش از آن، که صدای گرم و پخته بنان و قوامی اجرای این نغمه‌‌ها را تعهد می‌کرد)، بیشتر یک ضرورت رسانه ای و حرف‌های بوده، نه یک ضرورت هنری. واقعیت نه‌چندان خوشایندی است که شاید چندان موافق طبع بعضی افراد نیاید، ولی عقیده نگارنده همین است.

صدایی که خاطره ها را نو می‌کند (۳)

نوار پرفروش «یاد استاد» که در سال ۱۳۷۶ منتشر شد، به خاطر شرایط خاص آن زمان و سر و صدای مطبوعاتی فراوانی که پیش آورد، سرآغازی شد برای اینکه مشتاقان بازسازی ملودی‌های دلنشین قدیمی، به هوس بیفتند که از پشتوانه نیرومند آن ملودی‌ها ؛ و توانایی کم‌مانند افتخاری در خواندن هر نوع شیوه در آواز ایرانی استفاده ببرند و در این زمینه، برای اهدافی بیشتر تجاری و کمتر هنری، سرمایه‌گذاری کنند. تجربه‌‌ها‌یی که به راحتی می‌توان بیشترشان را به فراموشی سپرد.

صدایی که خاطره ها را نو می‌کند (۲)

نقطه مقابل او، شادروان غلامحسین بنان است که در دوره خود، خواننده مخصوص محافل آریستوکرات قدیمی و جزء هنرمندان نه‌چندان محبوب برنامه‌‌های موسیقی رادیو بود. اما اعتبار و شهرت ماندگار او، درست بعد از انقلاب، بعد از دوازده سال کناره‌گیری مطلق از فعالیت موسیقی (۱۳۴۵-۱۳۶۴) و در هفت، هشت سال آخر زندگی‌اش، دست داد. شهرت و اعتباری که حالا هم از سکه نیفتاده و استاد بنان شاید تصور آن را هم نمی‌کرد. درحالی‌که نشریات سال‌های ۱۳۳۰-۱۳۴۰ واقعیات دیگری را گواهی می‌دهند.

بیشتر بحث شده است