Posts by امین ماسوری
موسیقی کوچهبازاری آرامبخشی برای فراموشی کودتا (۲)
نباید فراموش کرد که آهنگسازان کوچهبازاری از هوش و ذوق بالایی برخوردار بودند بهطوری که گاه یک میزان یا یک جمله از آهنگهای عربی را وام گرفته، از آن آهنگی مجزا میساختند که در اصطلاح موسیقیایی «نقلقول» و «واگویه» میکردند.
موسیقی کوچهبازاری آرامبخشی برای فراموشی کودتا (۱)
آغازگران موسیقی کوچهبازاری (۱) ایران را قاسم جبلی، ابراهیم سلمکی، منوچهر گودرزی و اسدالله باقری میدانند. بعدها نیز با وجود دهها ملودیپردازِ این ژانر، در نسل دوم شخصیتهایی مانند: ناصر آهنیان، نصرالله ریاحپور، ناصر تبریزی، بهویژه یدالله بدر و سعید مهناویان آنرا به اوج خود میرسانند.
جایگاه موسیقی اعتراضی در هنر لرستان (۴)
«جرس» آلبوم لُری دیگری است که در سال ۱۳۵۸ به اهتمام علیاکبر شکارچی با همراهی نوازندهی شهیر سُرنانوازی، شامیرزا مرادی و ایرج رحمانپور تولید شده است. جرس در واقع اولین اثر رسمی رحمانپور محسوب میشود.
جایگاه موسیقی اعتراضی در هنر لرستان (۳)
با شهرت و محبوبیتی که دکتر اعظمی بین لُرها داشته و دارد تنها یک اثر بهیادش توسط هنرمند محلّی زندهیاد علیراست کَمالوند در دستگاه ماهور و ریتم محلّی سهپا (ششهشتم) ساخته میشود. قسمتی از آن ترانه چنین است:
جایگاه موسیقی اعتراضی در هنر لرستان (۲)
قابل ذکر است که آن دوران مصادف با خیزش جهانی و اندیشههای چپگرایانه و مارکسیستی بود که در ایران نیز آن حس و حال بین جوانان خیلی پر شور و غوغا بود و مشیهای چریکی حرف اول را در مبارزات میزد. تولید ترانههای اعتراضی همسو با خواستههای مردمی بود که برابری، عدالت و یک جامعهی بدون طبقه را فریاد میزدند.
جایگاه موسیقی اعتراضی در هنر لرستان (۱)
موسیقی اعتراضی در ایران چنانکه شایستهی مبارزات مردماناَش باشد هرگز جایگاه درخوری نداشته است. در بحبوحهی انقلاب مشروطه تعدادی اثر خلق شد که سرآمد آنها آثار عارف قزوینی هستند. عارف با ترانههایی که در روزهای انقلاب مشروطه ساخت آغازگر و پایهریز موسیقی اعتراضی در ایران بوده است.
سرآغازی بر «غزل خراباتی» (۲)
آقای ساسان فاطمی در مقاله «غزلخوانی و جایگاه آن در فرهنگ موسیقایی ایران» چاپ شده در نشریهی هنرهای زیبا، شمارهی دوم، پاییز و زمستان ۱۳۹۵ مینویسد: «غزلخوانی در محافل رسمی با نامهای کوچهباغی یا نام خودساختهی بیاتتهران شناخته شده است. …جایگاه این آواز در فرهنگ موسیقایی رسمی بهطور وسیعی متاثر از جایگاه اجرا کنندگان آن در جامعه است که غالباً به قشری که به نامهای مختلف مثل داشمَشدی، گردن کلفت، جاهل و غیر خوانده شده، تعلق دارند. این قشر فرهنگی-اجتماعی، همواره نمایندهی دو خصلت متضاد بوده و با نوسان میان جوانمردی و اوباشیگری، گاه احترام و گاه انزجار افراد جامعه و تقریباً همواره، سوءظن و بیاعتمادی آنها را برانگیخته است.»
سرآغازی بر «غزل خراباتی» (۱)
غزلخوانی خراباتی که از آن بهعنوان «غزلخراباتی» یاد میشود یکی از شیوههای آوازی است که طی چند دههی اخیر بهعلّت بیمِهری نهادهای مربوطهی هنری رو به فراموشی است. تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد یادداشت و مقالهی محکم و پُر مغزی که بدین شیوهی خاص آوازی پرداخته باشد به رشتهی تحریر در نیامده است؛ محدود نوشتاری وجود دارد که دربارهی آواز «کوچهباغی» یا همان «بیات تهران» میباشد.