Posts by حامد قنواتی
ریتم و ترادیسی (۲۱)
شکل ۲۷ نمای خارجی، نقشه ی زمین، و قطعه ی کوچکی از گچ بُری کتیبه را نشان می دهد، همگیِ آن ها چیرگیِ تنوع در تکرار را نشان می دهند. گوته به چنین ساختار های معماری تکرارشونده ای با عنوان «موسیقی منجمد» ارجاع می دهد، اگرچه دیدگاه جدید معماری با عنوان «افراد در حال حرکت از طریق فضا های پُرشده از نور» (۵) شباهتی نزدیک تر را با بداهه پردازی موسیقایی پیشنهاد می دهد.
ریتم و ترادیسی (۲۰)
ریتم به بازگشت منظم در هر حوزه ای اشاره دارد. ریتم های بصری ممکن است تناوب های نور و تاریکی، بالا و پایین، الگوهای رنگی، یا نمادها را شامل باشد. ریتم های لامسه ممکن است تناوبِ بین قوی و ضعیف را شامل باشد یا ممکن است در حرکت بدن هایمان نهفته باشد. ریتم های معماری ممکن است از عناصر ساختمانی یا تزئینی تکرارشونده مانند پنجره ها، ستون ها، و قوس ها ساخته شده باشد. جالب توجه است که به نظر نمی رسد ما قادر به حس کردن مستقیم پدیده ی ریتمی چه از طریق حس بویایی و چه از طریق حس چشایی باشیم (Fraisse 1963).
ریتم و ترادیسی (۱۹)
آن ها باید نوعی از مرتبه ی (نسبتاً) سطح بالایی را بر رویکرد واقع نما تحمیل کنند به گونه ای که قابل فهم باشد. از این رو فهرست متغیرهای (۱)–(۱۰) در بالا می تواند به عنوان تلاشی برای دادنِ امکانِ کنترل مستقیم متغیرهای معین سطح بالا به آهنگ ساز در نظر گرفته شود. این عوامل اولیه کاملاً متفاوت از ایده ی استاندارد «نت» موسیقایی، با زیرایی، حجم صدا و شیوش اَش هستند، اما بدست آوردن یک احساس بصری برای متغیرهایی مانند چگالی، کِدِری، و شفافیت سخت نیست.
ریتم و ترادیسی (۱۸)
ذره ها هنگامِ خوشه شدنِ تعداد زیادی از آن ها با همْ مفید واقع می شوند. زِناکیس هر ذره را به صورت نقطه ی کوچکی تصویر می کند، و نقاط را بر یک «پرده» که محورهایش فرکانس و کثرت ذره را مشخص می کند قرار می دهد. سپس مجموعه ای از پرده ها (که یک «کتاب» نامیده می شود) در طول زمان (مانند قاب های راکد مجزای یک فیلم) به منظور ایجاد بافت های صوتی پیچیده ی در حالِ تحول پخش می شود. شکل ۲۴ این موضوع را نشان می دهد.
ریتم و ترادیسی (۱۷)
این صافی ها به چند ثانیه ی اولِ مِیپِل لیف رَگ اِعمال شده اند و نتایج در قالب طیف نگاره ها در (ب) و (ت) نشان داده شده است. خطوط راه راهِ عمودی در (الف) یک جلوه ی لکنت زبانی را نشان می دهد. به طور مشابه، قوس ظریف رفت وبرگشتی در (پ) جلوه ی پایین گذری را نشان می دهد که به آرامی به حالت بالاگذر تغییر کرده و برمی گردد.
ریتم و ترادیسی (۱۶)
طیف نگاره ها با تقسیم یک صدا به بخش های کوچکی از زمان به نامِ پنجره و سپس اِعمال FFT به هر پنجره ایجاد می شود. تمامی FFTها پهلو-به- پهلویِ هم قرار می گیرند؛ مقادیر بزرگ با رنگ تیره نشان داده می شود، مقادیر کوچک کم رنگ تر ند.
ریتم و ترادیسی (۱۵)
طیفْ به درون یک صدا نظر می افکند و چگونگی توانایی آن را برای تجزیه به (یا ساخته شدن از) مجموعه ای از موج های سینوسی نشان می دهد. برای مثال، سیم های گیتارْ انعطاف پذیر و سبک وزن بوده، و در جای خود در هر دو انتها تحت کشش زیادی محکم نگه داشته شده اند. در اثر زخمه زنی، سیم به صورتی بسیار پیچیده تر و جالب تر از نوسان های موج ساده ی سینوسیِ حاصل از یک کوکه ی دوشاخه یا یک کوک کننده ی الکترونیکی مرتعش می شوند. شکل ۱۹، ۳/۴ ثانیه ی اولِ سیم G دست باز از گیتار آکوستیک مارتین را نشان می دهد. مشاهده کنید که شکل موج در ابتدا بسیار پیچیده است و به سرعت بالا و پایین می پَرَد.
ریتم و ترادیسی (۱۴)
رایج ترین روش واقع نمای بازنمایی موسیقایی ذخیره سازی مستقیم موج صداست. ساز و کارِ متداول ذخیره-سازی آنالوگْ نوارهای کاست و ضبط های اِل پیْ هستند. فنون متداول ذخیره سازی دیجیتالْ شکل موج را نمونه برداری کرده و سپس بازنمودی از نمونه ها را بر نوار مغناطیسی، در قالب نوریِ آنْ بر سی دی، یا در حافظه ی یک رایانه ذخیره می کند. تمامی این فن آوری ها تغییرات صدا را در یک موجِ فشار صوتی هنگام رسیدن آن به میکروفُن ضبط می کند.
ریتم و ترادیسی (۱۳)
برای مثال، شکل ۱۶ نمودار نت نویسی «نردبانی» از حرکت آبشاری، یک الگوی تردستی استاندارد سه-شئ ای، را نشان می دهد. زمان به صورت عمودی از پایین به بالا حرکت می کند. ضرب ها واقع در نقاط زمانیِ تقریباً برابرْ توسط دایره های کوچک نشان داده شده است. نت نویسی هر یک از سه توپ به وسیله ی موقعیت افقی اش نشان داده شده است: نگه داشته شده در دست چپ، در هوا، یا نگه داشته شده در دست راست. در هر نقطه ی زمانی ضرب، یک توپْ در حالِ پرتاب شدن، یک توپ در حالِ دریافت شدن، و یک توپ در حالت پرواز است. از آنجایی که سه توپ وجود دارد و هر توپ در هر سه ضرب یک بار پرتاب می شود، این الگو مختصراً با «۳» نشان داده می شود. به جز تغییرات جزئی (مانند شروع با یک دست دیگر)، این نوع حرکت کاملاً حالت آبشاری را مشخص می کند.
ریتم و ترادیسی (۱۲)
از این رو حرکات رخ داده برای سمت چپ (یا راست) بدن منطقاً بر سمت چپ (یا راست) خط مرکزی نمایش داده می شود. نمادها در ستون ها قرار می گیرد: مستطیل ها به منظور نشان دادن جهتْ تغییر شکل می یابند، رنگ و/یا سایه برای نشان دادن سطح استفاده می شود، و طول برای نشان دادن کشش زمانی اسفاده می شود. نمادهای ویژه ای برای نشان دادن مفاصل (شانه ها، زانوها، انگشتان)، برای سطوح بدن (کف دست، صورت، و قفسه ی سینه) استفاده می شوند، و علائم ویژه ای می تواند برای طیف وسیعی از کنش ها مانند لمس کردن، سُریدن، محکم کوبیدن، دست زدن، و… استفاده شود. معرفیِ در دسترسی از نت نویسی لِیبا می تواند در دیوان نت نویسی رقص یافت شود (نک. اینجا).