Posts by شهاب منا
درباره ویرایش ردیف سنتور ابوالحسن صبا (۷)
مضرابهای چپ: استاد صبا در مواردی به قرینۀ الگوی مضرابی پیشین از درج راست و چپ مضرابها برای الگوی بعدی صرفنظر کردهاند و در مواردی نیز سهواً راست و چپ مضرابها را از قلم انداختهاند. در ویرایش کنونی اغلب مضرابهای راست و چپ نگاشته شدهاند.
درباره ویرایش ردیف سنتور ابوالحسن صبا (۵)
وصل چنگ و دولاچنگها در قسمتهای شعردار: در قسمتهای شعردار با تغییر هجا شاهین نتهای چنگ یا دولاچنگ میبایست جدا شود و شاهین هرچند نت چنگ یا دولاچنگ که یک هجا را در بر میگیرند میبایست بههم بچسبد. این قاعده گاه در نتنویسی پیشین ردیف سنتور استاد صبا گاه مغفول مانده بود و اینک در تمام متن اجرا شده است.
درباره ویرایش ردیف سنتور ابوالحسن صبا (۴)
نگارنده نتیجۀ جستوجوی خود دربارۀ محمدولی کیمیاقلم، خوشنویس دو دوره از ردیف سنتور استاد ابوالحسن صبا را بههمراه تصویر و نمونهای از خوشنویسی او در دهۀ سی در پایان ضمایم دورۀ دوم درج کرده است. (گفتنی است هرچند نگارنده پیش از این کلیۀ توضیحات مقدمۀ دورههای اول تا چهارم ردیف سنتور استاد ابوالحسن صبا را با صرف وقت تایپ و نتنویسی کامپیوتری کرده بود، آخرالامر از درج آنها صرفنظر کرد و توضیحات هریک از دورهها را به همان صورت اولیۀ آنها با خوشنویسی و نتنویسی قدیم اسکن و در کتاب حاضر درج کرد تا صنعت توأم با ذوق این افراد فراروی مخاطب قرار گیرد.)
درباره ویرایش ردیف سنتور ابوالحسن صبا (۶)
فاصلهگذاری بین فیگورهای سکانسی (پلهوار) داخل جمله: داخل جملات، وقتی حرکت سکانسی (پلهوار) وجود دارد بین فیگورها فاصله گذاشتهام تا حرکت سکانسی و ساختار جمله بهتر نشان داده شود. استاد فقید، ابوالحسن صبا، در دستنویس دورۀ اول ردیف سنتور و نیز در چاپ اول آن فیگورها یا جملات سکانسی را گاه با کلمات «بیشتر» و «کمتر» (تکرار از یک درجه زیرتر یا بمتر) مشخص کرده است و نظر به کثرت کاربرد این رویه در نغمات موسیقی دستگاهی بجاست این روش نگارش احیا شود. نگارنده گاه در کنار بازنویسی متن از این واژگان استفاده کرده است (نک. تحریر بغدادی در آواز ابوعطا).
درباره ویرایش ردیف سنتور ابوالحسن صبا (۳)
پس از اتمام دورۀ چهارم ضمایمی حاوی بررسی اینجانب از اشعار ردیف سنتور استاد ابوالحسن صبا، تصاویری از سنتور استاد صبا موجود در موزۀ صبا و نیز مصاحبۀ اینجانب با آقایان داریوش صفوت و محمد حیدری، دو تن از شاگردان استاد ابوالحسن صبا در سنتور، دربارۀ محتوای ردیف سنتور استاد ابوالحسن صبا، همچنین بخشی از مصاحبۀ ماهنامۀ مقام موسیقایی با محمد بهارلو دربارۀ انتشار ردیف سنتور استاد ابوالحسن صبا، مصاحبهای چاپشده با دکتر علی صبا، برادرزادۀ استاد صبا و از شاگردان سنتور وی، و توضیحات دکتر داریوش ثقفی دربارۀ مقایسۀ محتوای نسخههای قدیم و جدید ردیف سنتور استاد صبا، و نیز نقل خاطرات دکتر منوچهر صادقی از کلاس سنتور استاد ابوالحسن صبا پیوست شده است.
درباره ویرایش ردیف سنتور ابوالحسن صبا (۲)
در بهار ۱۴۰۲، حین مطالعۀ مقدمۀ آلبوم صوتیِ سنطور: منتخبی از دورۀ آموزش سنتور، ردیف استاد ابوالحسن صبا با سنتورنوازی داریوش ثقفی خواندم که ایشان دستنوشتههایی از ردیف سنتور صبا به خط خود استاد و همچنین رونویسی از نسخۀ پیش از انتشار بخش دیگری از این ردیف را از زمان تحصیل خود نزد استاد صبا حفظ کرده و در اختیار دارند. ایشان با رویکردی فرهنگی درخواست بنده را برای ارسال تصویری از این اسناد لبیک گفته تمامی دستنوشتههایشان از ردیف سنتور استاد صبا و همچنین تعدادی ضربی را که استاد صبا علاوه بر ردیف در کلاس به خط خودشان نوشته و به ایشان تعلیم داده بودند اسکن کرده و با گشادهدستی در اختیارم گذاشتند.
درباره ویرایش ردیف سنتور ابوالحسن صبا (۱)
نوشته ای که پیش رو دارید، بخشی از مقدمه ویرایش جدید ردیف سنتور استاد ابوالحسن صبا است که توسط شهاب مِنا صورت گرفته است و به تازگی به همت نشر خنیاگر به انتشار رسیده است:
معرفی سه مجلد مجمعالادوار (۹)
هدایت در این رساله ابتدا ایرادهای نتنویسی بر خطوط حامل را شرح میدهد و سپس خط نت خود را که از نگاه خویش برای نگارش موسیقی ایرانی بهتر و سادهتر است با علائم ابداعیاش برای تکنیکهای مضرابی مختلف تشریح میکند.
معرفی سه مجلد مجمعالادوار (۸)
بخش سوم مجمعالادوار دربارۀ تئوری موسیقی دستگاهی است و جزو اولین متون منتشرشده دراینباره است و برخلاف رویکرد مکتب وزیری برای تئوریزهکردن موسیقی دستگاهی برمبنای تئوری موسیقی غربی سعی کرده تئوری موسیقی ایرانی را از دل موسیقی پیشادستگاهی و با نگاه درونفرهنگی استخراج کند.
معرفی سه مجلد مجمعالادوار (۷)
در مبحث پایانی، «پروانه- در ایقاع»، به بررسی ریتم در موسیقی غربی میپردازد. اصطلاحات او در اینباره نیز متفاوتاند. او میزان را «خانه»، ضرب میزان را «حرف» (مثلاً دوضربی= دوحرفی)، میزاننما را «پایۀ ضرب» یا «کسر صدر قطعه»، کشش را «لبث» و سکوت را «وقف» میخواند. در میان کششهای موسیقی گرد را «سفید»، سفید را «سفید کشیدهدار»، چنگ را «سیاهِ یکچنگ»، دولاچنگ را «سیاه دوچنگ»، سهلاچنگ را «سیاه سهچنگ» و چهارلاچنگ را «سیاه چهارچنگ» مینامد.