Posts by ایمان رفیعی
برداشتی دردمندانه از پاسیون سن ماتیوی باخ
به مسیح می اندیشم و به ایمانش و به حادثه مصلوب شدنش و البته به درد. درد فرو شدن میخ بر گوشت دستانش، درد ایمان از هم پاره شده، درد عشق، درد تنهایی. پاسیون سن ماتیوی باخ بدون شک اثری ست در باب درد. چه آن دردی که خون می چکاند از قلب و تن، چه آن درد شک و بد گمانی در لحظات واپسین به راهی که رفته ای، زجر کشیده ای، طعنه شنیده ای و ایمانت را بر آن استوار نمودی.
برداشتی شاعرانه از کنسرتو ویولون اپوس ۶۱ بتهوون
ابدا قصد ندارم که تفسیری فنی بر این اثر بنویسم. چرا که عظمت این اثر بر هیچ کس پوشیده نیست. از آن گذشته نه جسارتش را دارم نه بضاعتش. اما این اثر چنان بر آشفته ام می کند که می خواهم احساس روحی خود را که بسیار شاعرانه است را بیان کنم.
سگویا را همه می شناسند
اگر شما آهنگساز یا نوازنده ای حرفه ای باشید، اگر از علاقمندان به موسیقی کلاسیک باشید، اگر گیتاریست، ویولونیست، پیانیست و یا حتی نوازنده ای فولکلور باشید، اگر هنرجوی گیتار هستید و یا حتی تصمیم به فراگرفتن این ساز دارید، به طور یقین شما سگویا را می شناسید.او در ۲۱ فوریه سال ۱۸۹۳ در دهکده ای بنام لینارس (Linares)، از توابع گرانادا، در اسپانیا بدنیا آمد. پدرش وکیل معروف دادگستری بود که دوست داشت پسرش به حرفه و پیشه او روی بیاورد. بنابراین تا جائیکه امکان داشت، سعی می کرد سابقه فرهنگی درخشانی برای او به جای بگذارد، از این رو برای او معلم سرخانه پیانو و ویولن گرفت.
دستانم یاریم نمی کنند (۲)
همان طور که در شماره قبل این مقاله ذکر شد، درمان عارضه کرامپ نویسندگان (نوازندگان) ناامید کننده است. با این وجود شیوه های درمانی اندکی وجود دارد که البته بسیار به طول می انجامد. حداقل به اندازه عمر بوجود آمدن این بیماری! نزدیک به ۵% از مبتلایان به عارضه کرامپ نویسندگان به خودی خود درمان می شوند که البته در ۵ سال اول نیز می تواند عود کند. از راههای درمان این عارضه میتوان به استفاده از تحریک الکتریکی عصب (TENS) در عضلات خم کننده ساعد نام برد که در دوره زمانهای ۲ هفته ای صورت می گیرد و سبب تقویت هماهنگی عضلات تا مدت ۳ هفته بعد از درمان می شود؛ بنا براین یک درمان موقتی است.
دستانم یاریم نمی کنند (۱)
امروزه یکی از شایعترین معضلات عضلانی که گریبان نوازندگان را می گیرد (به خصوص نوازندگانی که بصورت حرفه ای موسیقی را دنبال می کنند)، سندروم کرامپ نویسندگان یا نوازندگان (Writers Cramp) می باشد. این سندروم بصورت انقباض عضلانی به خصوص در دو ناحیه شست دست و ساعد بوجود می آید و باعث اختلالات حرکتی در دست نویسندگان، نوازندگان و تمامی کسانی که بصورت دائمی از انگشتان دست فعالیتی تکراری را طلب میکنند، می شود.
گفتگویی با جولیان بریم (۴)
متأسفانه من معلم خوبی نیستم. فقط گاهی اوقات دوره های آموزشی کوتاه مدت، برای کسانی که علاقه و اشتیاق خیلی زیادی دارند می گذارم که آن هم در مقاطعی برایم خسته کننده می شود و انرژی لازم برای خوب تدریس کردن را از دست می دهم. خب برای یک معلم، خیلی بد است که اینطور باشد. فکر می کنم وقتی که پیرتر شوم بیشتر به تدریس بپردازم.
گفتگویی با جولیان بریم (۳)
من همیشه با استرس روی صحنه مواجه بودم وهمیشه به هنگام شروع کنسرت حالت عصبی داشته ام. این طبیعی است. گاهی هم ممکن است این استرس بیشتر از دفعات دیگر به سراغم بیاید. استرس به عوامل خیلی زیادی بستگی دارد. مثلا اینکه اگر قبل از اجرا استراحت کافی نداشته باشم یا از موضوعی ناراحت و غمگین باشم، استرس و فشار عصبی بیشتر خواهد شد. باید سعی کنم تمام آن روز را با چیزهای ملایم و راحت گذرانده باشم. همچنین استرس اجراهایم خیلی به این موضوع بستگی دارد که بعد از ظهر شب اجرا را چگونه گذرانده باشم.
گفتگویی با جولیان بریم (۲)
خیلی خوب یادم هست که استرس بسیاری داشتم. اما به محض اینکه شروع به اجرا کردم و اشتیاق مردم را دیدم به خودم مسلط شدم و خیلی از کار خودم لذت بردم. من قطعات خیلی مشکلی را برای اجرایم آماده کرده بودم. خوب یادم می آید که از پونس(Ponce)، سونات کلاسیک (Sonata Classica) را اجرا کردم که یک سونات بسیار مشکل با ۴ موومان است و چند قطعه از تورینا (Turina) و کمی هم از باخ، که الان یادم نمی آید که چه قطعاتی بود. یک برنامه خیلی متنوع ازقطعات مختلف بود.
گفتگویی با جولیان بریم (۱)
پرداختهای صدایی فوق العاده، رنگ آمیزی بی نظیر در اجرای قطعات مختلف، شفافیت و وضوح صدای ساز و بالاخره تکنیک درخشان او که با احساس و شناخت عمیق به بیان و اجرای منحصر بفرد از قطعات دوره های مختلف می پردازد. ما داریم از جولیان بریم صحبت می کنیم!
ستایشگری نیچه ای و شوپنهاوری در موسیقی (۲)
آشنایی نیچه با موسیقی به دوران کودکی او بر می گردد. او دوستی داشت که خانه آنها مرکز فعالیت موسیقی بود و مندلسون آهنگساز بسیار به آنجا رفت وآمد داشت. دوستی نیچه با این پسر اولین رویارویی او با موسیقی را پدید آورد. نیچه تا قبل از دوران جوانی نوازنده ای ماهر در پیانو بود و آهنگسازی نیز می نمود. در همین دوران او قطعه ای برای ارکستر و گروه کر نوشت که شعر آنرا سالومه، دختر دلخواهش سروده بود. می شود گفت اولین فعالیت خلاقانه نیچه در موسیقی ظهور کرد و این فعالیت تا ۱۹۰۰ که در اثر سیفلیس درگذشت همراه او بود چرا که در سالهای واپسین عمر خود که به طرز مشهودی درگیر جنون شده بود باز هم با اشتیاق و انرژی بسیار با پیانو بداهه نوازی می کرد.