Posts by خسرو جعفرزاده
گزارشی از «زندگی خودم» (۴)
در سال ۱۹۸۴ میلادی از بنیان گذاران انجمن هنرمندان ایرانی مقیم وین بودم و در وین کنسرت هایی سازمان دهی کردم که در طی آنها با استادان موسیقی ایرانی از نزدیک آشنا شدم که اغلب به دوستی هایی پربار و با ارزش انجامیدند. در انجمن هنرمندان ایرانی مقیم وین از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۰ فصلنامه «ره آورد وین» جمعاً در ۸ شماره تهیه و منتشر کردم و اولین مقاله های من در این مجله (چاپ نمی توان گفت، چراکه) فتوکپی شد. با جمعی از دوستان موسیقیدان ایرانی مقیم وین گروهی تشکیل دادیم (گروه شیراز) و کنسرت هایی هم در اطریش و آلمان اجرا کردیم.
گزارشی از «زندگی خودم» (۳)
در سال های آخر دهه ۷۰ ( میلادی) توجه ما (ایرانیان مقیم خارج از کشور) دوباره به ایران جلب شد. خبرهایی غیر عادی از ایران نشان از فعل و انفعالاتی داشتند که بعد به انقلاب منجر شد. من در همین دوران – تاریخ دقیق اش در خاطرم نیست – با رادیو موج کوتاه به فرستنده رادیو تهران گوش می کردم، بعد از اخبار خانم گوینده خبر داد که حالا برنامه ای از کنسرت گروه شیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی و با آواز محمدرضا شجریان (محمدرضاهایی از نوع دیگر!) در دستگاه نوا که در جشنواره طوس اجرا شده می شنوید. همه این نام ها: شیدا، نوا، لطفی، شجریان، جشنواره طوس ناشناخته و تازه بود.
گزارشی از «زندگی خودم» (۲)
پنجم و ششم متوسطه را در قزوین گذراندم (پدر شده بود شهردار قزوین) و معلم ویولن من معلم موسیقی مدارس قزوین بود و از اهالی رشت و اگر چیزی یاد گرفتم از ایشان بود که کتاب اول و دوم هنرستان موسیقی (تهران) را با من کار کردند (اسم شان یادم نمی آید اما یادشان گرامی باد) هم در آنجا اولین بار در کنسرت های مدرسه ای شرکت داشتم که آهنگ های معروف آن دوران را (بارون بارونه زمینا تر میشه) اجرا می کردیم و بسیار مورد توجه و تشویق حضار محترم (که غیر از کنسرت های ما هیچ کنسرت دیگری ندیده و نشنیده بودند) قرار می گرفتیم و همه فکر می کردیم که علی آباد هم شهری است.
گزارشی از «زندگی خودم» (۱)
دو سال از درگذشت خسرو جعفرزاده نویسنده و محقق فقید ژورنال گفتگوی هارمونیک می گذرد. امروز با همت همسر هنرمند او «فروغ کریمی»، یادبودی بر مزار او در شهر وین اجرا می شود. به همین مناسبت و به پاسدات یاد او، قصد داریم اتوبیوگرافی ای از ایشان را در ژورنال گفتگوی هارمونیک منتشر کنیم:
چند گام… در امتداد راه علینقی وزیری (۷)
در پایان برای ایجاد شفافیت بیشتر در نقش جنسیتها در ساختمان مقامهای اصلی و فرعی موسیقی و معماری را باهم مقایسه و مقابله میکنیم:
چند گام… در امتداد راه علینقی وزیری (۶)
در چهارگاهِ تعدیلشده، جنسیت بزرگ (سوم بزرگ: سل – سی و دو – می) تغییر نمیکند؛ تنها کرنها به بمل تبدیل میشوند، اما در مقامهایی که جنسیت مجنب تعیینکننده است (مانند شور، سهگاه) اگر کرنها به بمل یا دیز تبدیل شوند جنسیت به کوچک یا بزرگ تغییر میکند؛ جنسیتهایی که بیانکنندۀ شور و سهگاه نیستند.
چند گام… در امتداد راه علینقی وزیری (۵)
باید گفت «این قاعده» کاملاً اشتباه است. خودِ استاد وزیری در تعریف آواز ماهور آورده است که این آواز را: «معمولاً در چهار تن میزنند «دو»، «فا»، «سی بمل» یا «سل» (همان: ۹۵). به این معنی است که «ماهور فا» ماهور است و راستپنجگاه نیست. همانگونه که دستگاه راستپنجگاه در کوکهای «دو»، «سی بمل» و «سل» و با ویلن یا کمانچه در کوک «ر» هم قابل اجرا است. خودِ استاد وزیری «گام راستپنجگاه متعلق به ماهور» را با تنیک یا کوک «سل» آورده است و میگوید «ماهور فا» نیست (همان: ۱۲۴).
چند گام… در امتداد راه علینقی وزیری (۴)
در اینجا «تعلق» بهمعنی جنسیت هم نیست و کاملاً بیربط بهنظر میرسد. گام سهگاه در مرحلۀ بعدی تئوریپردازی در آوازشناسی وزیری و در نظری به موسیقی نوشتۀ روحالله خالقی، «متعلق» به چهارگاه نیست و با شاهد بهعنوان تنیک شروع نمیشود و تنیک سهگاه «سی کرن» صدای «سل» است؛ و در هر دو حال جنسیت مجنب و همجنس با شور شنیده میشود. (۸)
چند گام… در امتداد راه علینقی وزیری (۳)
اما این پرسش که مرزهای موسیقی ایرانی کجاست و آیا میتوان سیستم صداهایی برای موسیقی ایرانی پیدا کرد که به ردیف و مفاهیم شاهد و ایست وابسته نباشند، قابل تأمل و پیگیری است. البته سیستمها باید بدانگونه باشند که ملودیهای ردیف هم در آنها گنجانده باشند. وزیری در آوازشناسی آورده است که: «دستگاه به آوازی باید اطلاق شود که طرز بستنِ درجات گام آن و فواصل جزء آن شباهت به گام دیگری نداشته باشد» (وزیری، ۱۳۶۹: ۱۶).
چند گام… در امتداد راه علینقی وزیری (۲)
اول ببینیم که وزیری چه گفت و چه نوشت؛ دستور تار، اولین کتابی است برای آموزشِ نواختن تار: «منقسم به دو جزو/ جزو اول موسقی اروپایی یا بینالمللی و جزو دوم موسقی وطنی یا ایرانی» که در قسمت دوم به تئوری موسیقی ایرانی معاصر اشاره شده است؛ و البته در زمان و در نوع خودش یک اتفاق مهم هنری فرهنگی بوده است. کتاب با آموزش خط (نتنویسی) فرنگی شروع میشود و با تمرینهایی برای یاد گرفتن نت و یافتن مهارت در نواختن نتها با ساز تار تا نیمه ادامه مییابد؛ و کمکم اشارههایی ناقص و نهچندان درست به تئوری موسیقی اروپایی میشود؛ اما آنچه که مورد بررسی در این نوشته است قسمت دوم و موسیقی ایرانی است.