Posts by محمود خوشنام
نگاهی به زندگی و آثار روح الله خالقی (۳)
روح الله خالقی در قلمرو آهنگسازی، همان شیوه ای را دنبال کرد که در مکتب وزیری آموخته بود. از یک سو برای ریتم و وزن اهمیت ویژه ای قائل بود و از سوی دیگر معتقد بود که موسیقی ایران نیز باید به راه چند صدایی شدن برود تا از ملالی و یکنواختی در امان بماند و تاثیر و جاذبه بیشتری پیدا کند.
نگاهی به زندگی و آثار روح الله خالقی (۲)
باز به گفته خود او، در ده سالگی صدای سحرآمیز ویولونی که از خانه همسایه به گوش می رسیده او را مجذوب موسیقی ساخت. روح الله بعدها دریافت که آن همسایه یکی از بزرگ ترین موسیقی دانان سنتی، یعنی «رکن الدین خان مختاری» بوده است.
درباره صبا (۳)
نکته مهم دیگری را نیز باید گفت. تدوین و نگارش دستور و ردیف برای آموزش موسیقی بزرگ ترین خدمتی است که صبا به جامعه موسیقی ایران کرده است. او با این کار آموزش را از شکل «دیمی» خود به در آورد. آموزش شفاهی سینه یه سینه با از میان رفتن استادان برجسته سنتی رفته رفته به بن بست می رسید و یا دست کم از دقت و امانت آن کاسته می شد. پذیرش الفبای موسیقی و به کارگیری آن برای ثبت و ضبط آنچه هنوز در سینه ها مانده، میراث سنتی را از گزند زمانه در امان نگاه داشته است و آن را بی هیچ کم و زیاد به نسل های بعدی انتقال می دهد.
درباره صبا (۲)
صبا در سال ۱۳۰۸ از سوی وزیری به مدیریت مدرسه «صنایع ظریفه» در رشت برگزیده شد و دو سه سال پرباری را در شمال ایران گذرانید. او توانست شماری از آهنگ ها و ترانه های بومی منطقه را به ثبت و ضبط درآورد و بعضی از آنها را در ردیف های بومی خود جای دهد.
درباره صبا (۱)
این گزینگویه حقیقتی را در خود پنهان کرده، اما اگر به همان شکل ظاهرش مخصوصا مرتبط با هویت فرهنگی خوانده شود، آشکارا گمراهکننده است. آن حقیقت این است که در آن دوران اندیشهی یک ملیت به مفهومی پیوندخورده با ادارهی سیاسیِ سرزمینی، در میان عوام شایع نبوده است. و دیگر این که رسانه (در اینجا تصنیفهای عارف که نوعی همرسانش بسیار سریع را بدون وسایل ارتباط جمعی در دورهی خود باعث شدهاند (۱۱)) یکی از عوامل امکان همسانیهای هویتی است. زیرا مردم باید به طریقی بر این همسانی آگاه شوند تا هویت جمعی مشترکی بیابند.
حبیب سماعی؛ سنتور و باده و شگفتی (۲)
درون ناآرام و ذات نابردبار حبیب سخت به زیانش تمام می شد. اگر دو سه تن از دوستانش نبودند و هدایتش نمی کردند، با همه احساس و مهارتی که در نواختن داشت، آن گونه که باید گل نمی کرد. ابوالحسن صبا آموزگار بزرگ موسیقی سنتی و دوست نزدیک حبیب پس از آن که او به تهران بازگشت کلاسی برایش ترتیب داد تا شاگردانی را بپروراند ولی او دل و دماغ این کار را نداشت، اهل نواختن بود، نه آموختن. دو سه تن از شاگردان او مرتضی عبدالرسولی، قباد ظفر، نورعلی برومند که سماجت و بردباری بیشتری داشتند، توانستند از محضرش فیضی ببرند و به جائی برسند.
حبیب سماعی؛ سنتور و باده و شگفتی (۱)
صد و پانزده سال از تولد و هفتاد سال از مرگ حبیب سماعی میگذرد*؛ سنتورنوازی که در تاریخ موسیقی سنتی ایران به اسطورهای تبدیل شده است. پیشینه سنتور در ایران پست و بالای بسیار داشته است. آن گونه که از روایتها بر می آید به دوره ساسانی می رسد. شاعران درباری از آن فراوان یاد کرده اند.
نگاهی به موسیقی ایران (۷)
ج- شکل دیگری از موسیقی ایران را میتوان، موسیقی شهری روز یا «موسیقی سبک مصرفی» نام نهاد. همان موسیقی بزرگترین سهم از تغذیه وسایل ارتباطی را فراهم میآورد. پیشاپیش باید گفت که وجود موسیقی سبک مصرفی، ویژه ایران نیست، در هر سوی جهان، در کنار موسیقی سنگین، یا موسیقی ویژه هنری، به موسیقی مصرفی نیز برمیخوریم و در همه سوی جهان، وسایل ارتباطی بیشتر به آن میپردازند و توده مردم نیز گرایش بیشتری به آن نشان میدهند.
نگاهی به موسیقی ایران (۶)
هنرمند واقعی موسیقی سنتی، در واقع آفریننده است، و به یاری احساس درونگرایانه خود، در هر اجرا، آن را از نو خلق میکند و این از خصلتهای بداههپردازی است. موسیقینواز سنتی هرگز، در بند متن از بیش فراهم شدهای نیست و در فضائی آزاد، رها از قیدوبندهای فنی به مرز آزادی مطلق بیان میرسد – چیزیکه هدف نهائی همه هنرهاست -. نوعی واکنش متقابل در این میان وجود دارد. «عینیت» یا دریافتهای بیرونی هنرمند، به درون میریزد و به «ذهنیت» تبدیل میشود و همین ذهنیت، در اجرای آزاد و بداههپردازانه، از نو به عینیت یا به بیان دیگر به آفرینش مجدد بر میگردد. استمرار این «جریان» و آفرینشهای پیاپی، پشتوانه زندگی جاودان موسیقی سنتی است.
نگاهی به موسیقی ایران (۵)
مجموعه این عوامل زمینه را برای ادامه زندگی و رشد موسیقی ایران آماده ساخت و حیثیت به ناحق از دست رفته آن را اعاده کرد. مردان سترگی قد برافراشتند و به پژوهشهای تازهای در موسیقی ملی دست یازیدند آهنگ ساختند، ترانه پرداختند، گوشههای دلانگیز موسیقی ملی را که اینجا و آنجا پراکنده شده بود و رو به- فراموشی میرفت، از نو گرد آوردند، ویراستند و انتشار دادند.