Posts by بهروز مبصری
یادی از عبدالحسین شهنازی (۱)
عبدالحسین شهنازی آخرین فرزند ذکور جناب میرزا حسین قلی فراهانی برآمده از خاندان موسیقیدان و سرآمد خنیاگران دوره قاجاریه بود. تولدش مقارن شد با اولین ضبط های صفحات گرامافون در تهران. در همان دوران کودکی ناب ترین موسیقی را از پنجه های سحرانگیز پدر می شنید و در لوح جان محفوظ نگاه می داشت. ده ساله بود که پدرش را از دست داد و تار را نزد برادرش علی اکبر خان تکمیل کرد و به دلیل روح شیدا و لطافت و ظرافت نهفته ای که داشت شیوه نوازندگی اش در بیان لحن بسیار متفاوت با برادرش شد و لحن ممتاز و توانایی بیان و شیوه منحصر به فرد نواختن مضراب هایش او را پیشگام در شیوه ای کرد که بیان خاص خود را داشت و اساتید امروزه چون: جلیل شهناز، فرهنگ شریف، لطف الله مجد، فریدون حافظی، شاپور حاتمی و مهدی تاکستانی کم و بیش و به نوعی تحت تأثیر مضراب نوازی و سبک وی بوده اند اما با لحن و سلیقه های منحصر به فرد خود.
نکته ای درباره خاطره پروانه (اقدس خاوری) و پروانه (بتول رضایی)
در شماره ۱۴ فصلنامه خانه موسیقی مطلبی از نگارنده با عنوان «پروانه های موسیقی ایران» به چاپ رسید که در آن اشاره شده بود شادروان اقدس خاوری معروف به خاطره پروانه با شادروان بتول رضایی معروف به پروانه و نیز موچول خانم نسبتی نداشته است. این نکته سبب شد تا عده ای از هنرمندان و علاقه مندان موسیقی متذکر شوند که خانم خاطره پروانه در زمان حیات خود مکرراً از پروانه به عنوان مادر خود یاد کرده اند. اینجانب نیز این روایت را شنیده بودم (از جمله در فیلم مستندی که درباره زندگی خاطره پروانه ساخته شده است) اما منبعی نیافتم که این موضوع را تائید کند و به این نتیجه رسیدم که احتمالاً منظور خانم خاطره پروانه از اینکه پروانه را مادر خود خوانده، نه مادر تنی و جسمانی، بلکه اشاره به نقش مادرخواندگی ایشان به مدتی کوتاه بوده است.
سیری در ضبط آثار ابوالحسن صبا بر روی صفحه (۲)
نیز در این آثار چند اثر کمیک که برخی از آنها با صدای خود صباست، یافت می شود از جمله صفحه ای با شماره کاتالوگ G1033 با عنوان «دانس کمیک» و صفحه «فاکسترات آش رشته» که از ساخته های صباست، همچنین صفحه مشهور «زیر بازارچه گلوبندک» با شماره Gp11 که شعر و آهنگ و خواننده خود صبا است؛ شعر این تصنیف را قبلاً صبا در سفر رشت سروده بود که دستخط آن موجود است. در این سری ضبط مجموعا ۹۴ روی صفحه (۴۷ صفحه) به ضبط می رسد.
سیری در ضبط آثار ابوالحسن صبا بر روی صفحه (۱)
ابوالحسن بن ابوالقاسم بن محمدجعفر بن محمود بن محمدحسین بن فتحعلی خان صبا (دی ماه ۱۲۸۱ آذر ماه ۱۳۳۶)، برجسته موسیقی ایران، با ضبط ۴۰۰ روی صفحه، به تنهایی رکورد دار ضبط صفحه است. او از سال ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۸ به مدت ۱۰ سال آثار خود را در ۵ دوره اصلی به ضبط رساند به این ترتیب:
درباره غلامرضا مرشد ورزنده (۲)
در بعدازظهر همان روز در ساعت ۳:۱۵ دقیقه عصر رادیو ایران اعلام می کند که نورعلی برومند نیز درگذشت. در برنامه سالگرد درگذشت او در ۲۶ دی ماه ۱۳۵۶ رادیو ایران یک ساعت ویژه برنامه ای به مناسبت اولین سال درگذشت وی پخش کرد که در این برنامه با پخش آثاری از وی از دوست دیرینه اش، حسین قوامی، دعوت شد که سخن بگوید. ایشان در حالی که با تأثر از فقدان دوست هنرمندش یاد می کرد از خصائص اخلاقی او نام برد و گفت: «خیلی به قول و قرارش وفادار بود و اگر با کسی قول و قراری می گذاشت امکان نداشت که خلف وعده کند. رضا ورزنده مردی افتاده حال و هنرمندی فروتن و بی ادعا بود و همکاری منظم او با رادیو ستودنی بود. هیچوقت در فکر خودنمایی و شهرت طلبی نبود و کسی از او خلاف نزاکت ندیده و نشنیده بود. در هیچ کافه و کاباره ای حاضر به نواختن نشد.»
درباره غلامرضا مرشد ورزنده (۱)
غلامرضا مرشد ورزنده در سال ۱۳۰۵ در کاشان متولد شد. پدرش، مانده علی، مرشد زورخانه بود و مختصری سنتور می نواخت. درس های مقدماتی سنتور را نزد پدر فرا گرفت و با ضرب آشنایی پیدا کرد. موسیقی را از رادیو می شنید و در حافظه خود نگه می داشت. در کاشان با حسین قوامی آشنا شد و به تشویق او در سال ۱۳۲۵ به تهران آمد و خیلی زود به یک چهره درخشان تبدیل شد. در منزل کسانی چون احمد مهران، عبدالحمید گلشن ابراهیمی، مرتضی عبدالرسولی و برادران دولو و ارباب مهدی یزدی با هنرمندانی چون حسین یاحقی و ادیب خوانساری همکاری کرد. در سال ۱۳۳۴ به استخدام رادیو درآمد و با هنرمندانی چون محمودی خوانساری، عبدالوهاب شهیدی، ناصر مسعودی و دیگران همکاری داشت و در برنامه های برگ سبز شرکت می کرد.
درباره سید علی اصغر کردستانی (۲)
می گویند وقتی سید می خوانده صدایش در باغات دور دست نیز به گوش می رسیده است. وقتی سیدعلی اصغر کردستانی به تهران می آید کمپانی پولیفون برای دومین سری ضبط صفحه های خود اقدام می کنند و به ضبط نمونه هایی از آثار محلی هنرمندان شهرهای دیگر می پردازد از جمله با سیدعلی اصغر کردستانی که نشان از قرارداد ایشان با کمپانی صفحه پرکنی پولیفون می نماید.
درباره سید علی اصغر کردستانی (۱)
در یک خانواده مذهبی در روستای صلوات آباد از توابع سنندج به دنیا آمد. پدرش سید نظام الدین از مردان مشهور در حوزه دین بود که در منطقه خود شهرتی داشت. پس از مدتی فرزند خود را به سنندج آورد و در مسجد دارالحسان (مسجد جامع فعلی سنندج) نزد شیخ عبدالمومن پدر آیت الله مردوخ برد تا از ایشان کسب فیض کند و دروس صرف نحو و… را بیاموزد. سید علی اصغر سال ها در مکتب شیخ تلمذ کرد و قرائت قرآن او زبانزد خاص و عام شد و بنابر یک روایت یک بار جهت قرائت قرآن به مصر دعوت شد اما به دلیل ناخوشی پدرش از سفر به مصر صرفنظر کرد.
اصلاح یک گزارش تاریخى درباره علی خان نایب السلطنه (۲)
ســلیمان امیر قاسمی می گوید دو پســر داشته حاجی خان و اصغــر تجلی از حاجی خان اطلاعات دقیقی به دســت نیامده اما از اصغر خــان یک صفحه گرامافون از کمپانی هیزمســترزویس به دســت آمده که روی آن نوشته شماره کاتول -۲۱۲۹۰۴-۱۸ AX914 تصنیف رهاب مــرغ دلم. اصغر خان و ویلــن امیرخان. این صفحه مربوط به سال ۱۳۰۶ می باشد که اولین فعالیت این کمپانی در ایران است.
اصلاح یک گزارش تاریخى درباره علی خان نایب السلطنه (۱)
روح الله خالقــی در جلد اول سرگذشــت موســیقی صفحه ۳۷۲ می نویســد: «علی خــان معروف به نایب الســلطنه که او را علی خان عضدالملکی یا علی خــان حنجره دریده هم می گویند، وســعت صدایش زیاد بود و از بم تا زیر پرطنین خوب می خواند به دستگاه های موسیقی کاملا احاطه داشت. می گویند میرزا حسینقلی بسیار به او احترام می گذاشت و او را استاد کامل می دانست در میان خوانندگان گذشــته تنوع تحریرش از همه بیشتر بود، آهنگهای ضربی می خواند و در آواز ضربی خواندن خوش سلیقه بود، کمی نی می زد ولی سواد شعری نداشت چند صفحه از او باقی است؛ فرزندش موسوم به اصغر تجلی نیز خوش آواز بود.»