Posts by نزهت امیری
«رهبری و آماده سازی آنسامبلهای سازی» (۲۱)
در این بخش، در ادامهی آمادهسازی فرایند تمرین، به دو مورد آخر میپردازم. طراحی و زمانبندی تمرین، خلاصهای از چیزهایی است که باید در یک فرآیند تمرینی اتفاق بیافتد و بر تمرینات بعدی هم تأثیر لازم را بگذارد. این شامل بخشبندی، روش عملکرد و توالی رویدادها در فرآیند تمرینات است. راهبردهای آموزشی، رویکردهایی هستند که رهبر برای بهبود سطح عملکردِ آنسامبل و حل مشکلات خاصی که در طول فرآیند تمرین رخ میدهد، استفاده میکند. رهبر باید آماده باشد تا راهبردهای تدریس مختلف را، با چارچوب هر سناریوی خاص تطبیق دهد.
«رهبری و آماده سازی آنسامبلهای سازی» (۲۰)
هنگامی که رهبر با گروه کار میکند، باید اولویتهای انتخاب شدهاش، با مشکلاتی که بهطور مداوم در طول فرآیند تمرین رخ میدهند، مطابقت داشته باشد. به عنوان مثال، اگر لحن یکی از مشکلات اصلی است، رهبر باید راهبردها و روشهای آموزشی مناسبی را برای بهبود این جنبهی عملکردی در فرآیند تمرین، لحاظ کند.
«رهبری و آماده سازی آنسامبلهای سازی» (۱۹)
این فهرستِ اولویتها و مشکلات، میتواند در رابطه با سطح عملکرد و میزان دشواری رپرتوار انتخاب شده، ادامه یابد. هر چه رهبر این مشکلات را با وضوح بیشتری شناسایی کند، فرآیند تمرین، کارآمدتر و مؤثرتر خواهد شد. چگونگی گروهبندی این اولویتها در این کتاب، ممکن است محل مناقشه با رهبران و نوازندگان دیگر باشد، اما آنچه واقعاً مهم است، این است که این گروهبندیها، مبنایی سازمانیافته برای تمرینات آنسامبل موسیقیِ سازی فراهم کنند. برخی رهبران ممکن است در رابطه با عناصر مختلف صدادهی آنسامبل (تُن، تعادل، ترکیب، رنگ و بافت)، نظر متفاوت و منحصر بهفردی داشته باشند. بههمین ترتیب، آنها ممکن است سرعت و دقت گروه را متفاوت در نظر بگیرند. با این حال، طبقهبندی این اولویتها، به اندازهی این واقعیت که «همۀ این اولویتها، باید (در مقطعی) در طول فرآیند تمرین آنسامبل بررسی شوند»؛ حیاتی نیست.
«رهبری و آماده سازی آنسامبلهای سازی» (۱۸)
برقراری ارتباط با گروه در طول فرآیند تمرین، مستلزم آن است که رهبر پارتیتور را مطالعه کرده و با آمادگی کامل، نوازندگان را از جنبههای مختلف اجرا آگاه کند و راهحلهایی را برای مشکلات مختلف ارائه دهد. انتخاب قطعه برای دشیفر و بهبود روند خوانش موسیقی نیز نیاز به برنامهریزی پیش از شروع تمرینات دارد. تشخیص و تصحیح خطاها، تنها در صورتی انجام میشود که رهبر جزئیات پارتیتور را بهخوبی درک کرده، آماده باشد که گروه را، از طریق انتخابهایش، به درستی هدایت کند. همچنین تلاش برای رعایت موزیکالیته غیرممکن خواهد بود، اگر رهبر قطعات را به خوبی آماده نکرده باشد. رهبر ارکستر باید از نظر فنی و موسیقایی آماده باشد تا نزد گروه اعتبار پیدا کند.
«رهبری و آماده سازی آنسامبلهای سازی» (۱۶)
رهبر باید قبل از شروع تمرینات، تصور درستی از اهداف فرآیند تمرین داشته باشد. هنگامی که رهبر این اهداف را بیان میکند، نوازندگان احساس میکنند که بخشی از یک تلاش مشترک هستند؛ بیش از آنکه بخواهند صرفاً آنچه را که رهبر ممکن است دیکته کند، دنبال کنند. آنان اگر بدانند که در فرآیند تمرین چه کاری قرار است انجام شود؛ با رهبر ارکستر «همفکری» خواهند کرد. اهداف تمرین را به شیوهای طراحی کنید که با درک واقعبینانه، قابل دستیابی باشند.
«رهبری و آماده سازی آنسامبلهای سازی» (۱۵)
اهداف اجرایی آنسامبل را بر اساس سناریوی داده شده، تدوین کنید. اهداف باید واقع بینانه و قابل دستیابی باشند. در تحلیل نهایی، این اهداف، مفهومی از آنچیزی خواهند بود که رهبر میخواهد در آنسامبل تحقق یابد. «اهداف فرآیند تمرین»، تنها براساس «تصور همهجانبۀ اهداف اجرایی آنسامبل»، تنظیم و فرمولبندی میشوند و بهعنوان وسیلهای برای رسیدن به اهداف اجرایی آنسامبل بهکار میروند. رهبر باید با اهداف به وضوح تعریف شدهاش از فرآیند تمرین، در تمرینات حاضر شود، وگرنه این امر، منجر به سازماندهی ضعیف تمرینات میشود و بازدهی کار، بسیارکم خواهد بود.
«رهبری و آماده سازی آنسامبلهای سازی» (۱۴)
سناریوی تمرین باید زیرساخت مستحکمی داشته باشد که بر اساس آن بتوان یک فرآیند تمرین مؤثر را تصور کرد و ساخت. فرآیند تمرین باید این معماری یا چارچوب را داشته باشد تا رهبر را در فرمولبندیِ بخشهای تمرین، روشهای تمرین، اولویتهای تمرین، طراحی و زمانبندی تمرین و استراتژیهای آموزش تمرین متفاوت و متنوع، راهنمایی کند. فرایند تمرین نباید صرفاً بر اساس هدایت و تمرین موسیقیِ انتخاب شده برای کنسرت ساختار یابد.
«رهبری و آماده سازی آنسامبلهای سازی» (۱۳)
«شاگرد یک جادوگر، اثر طنز پل دوکاس»، که از طریق فیلم فانتزی والت دیزنی، بهخوبی شناخته شد، انسان را در بارۀ اینکه چهگونه همهچیز میتواند از کنترل خارج شود به تفکر وامیدارد: زمانی که شخصیت اصلی (در اینجا رهبر ارکستر)، به خوبی نمیداند چه کاری باید انجام دهد، یا در رهبری و تمریندهی به شیوهای مؤثر و کارآمد، ناتوان است. هنرجو یا کارآموز رهبری متوجه خواهد شد که این میتواند برای او هم (زمانی که در مقابل یک آنسامبل قرار میگیرد) اتفاق بیافتد، مگر آنکه برنامهریزی مناسب، مطالعۀ پارتیتور به میزان کافی و آمادگی دقیق وجود داشته باشد. من امیدوارم که این کتاب به رهبران در حال رشد، اطلاعات عملی و گزینههای لازم برای رهبری و تمریندهی آنسامبل موسیقی را، در حالی که آنها یک حرفۀ هیجانانگیز در موسیقی را شروع میکنند؛ بدهد. من همچنین مایلم این کتاب یادآور امکاناتی باشد که رهبران مجرب، برای رهبری خلاق نیاز دارند.
«رهبری و آماده سازی آنسامبلهای سازی» (۱۲)
پیوست I فهرستی از فعالیتهای کلاسی، پروژهها، گفتوگوها، نمایشها، و تکالیف ممکن برای آموزگار و هنرجوی رهبری را با استفاده از این کتاب آوردهاست. رهبر ارکستر، با طراحی و استفادۀ متنوع از توالی این رویدادها، برای سودبخشی به همۀ هنرجویان رهبری، تصمیم نهاییاش را خواهد گرفت. این فعالیتهای مختلف میتوانند مبنایی برای فرآیند نمرهدهی تحصیلی هنرجویان باشند.
«رهبری و آماده سازی آنسامبلهای سازی» (۱۱)
بخشهای نمایشی در پایان پاراگرافهای انتخاب شده در فصل ۴ (Chapter 4, Conducting technique) (تکنیک رهبری)، امکاناتی را برای استفادهی آموزگاران، در نشاندادن جنبههای خاصی از این تکنیکها، ارائه میدهند. آموزگار از طریق صحبت کردن، شمردن یا آواز خواندن، در حالی که به طور همزمان الگوهای رهبری و حرکات دستها را نشان میدهد، این جنبهها را تقویت میکند. با این فرض که «یک تصویر از هزار کلمه گویاتر است» و از آنجا که رهبری یک «هنر بیصدا» است، آموزگار رهبری ممکن است در بسیاری از مواقع، از طریق نمایش صحیح تکنیکهای رهبری به جای استفاده از کلام، بر روی هنرجویانش، تأثیر بیشتری بگذارد. گاهی آموزگار چنین ایدههای نمایشی را بهکار میگیرد تا هنرجویان هم، درک خود از تکنیک رهبری یا مهارتی خاص در تمریندهی را، با نمایش، نشان دهند.