گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

سعید مجیدی

متولد ۱۳۵۳، خواننده و منتقد موسیقی

Posts by سعید مجیدی

نقد کتاب «ما و موسیقی» (۳)

این عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با پرکردن نوشتارش از اسامی و اصطلاحات خارجی از حوزه‌های دیگر و البته مد روز مانند (هیبریدی، فست فودی، شومن، کنسپتوفیلی، کانسپت میکینگ، کنسپتوالیزاسینیسم، میس‌کنسپتوالیزاسینیسم، هرمتیک، لایف‌استایل، پروفایل، فَن، انگلوساکسن، دومینو، دوپینگ و…) به نوعی سعی در به‌روزنمایی اندیشه و مرعوب کردن دیگران دارد، مشکلی که دیگران را به آن متصف می‌کند. پرسش اینجاست: چگونه دیگران را به آتش‌بازی اصطلاحات(ص ۱۱۸) و عاشق کلمات دهان پرکن (ص۱۳۰)، دهان‌هایی پرگو، با یک کرور اسم اصطلاح(ص۱۵۰) متهم می‌کنید، اما به نوشتارتان که به همان مشکلات مبتلاست، نیندیشیده‌اید.

نقد کتاب «ما و موسیقی» (۲)

بوردیو، جامعه‌شناس فرانسوی، همان اندیشمندی که گاهی برای مرعوب‌سازی در جستاری به ایشان اشاره‌ای می‌شود، بر این باور است که برای سخن گفتن از جهان اجتماعی واژگانی خنثی وجود ندارد:

نقد کتاب «ما و موسیقی» (۱)

در تعریف جستار نوشته‌اند قالبی کوتاه با لحنی صریح و صمیمی است که نویسنده بی‌نیاز از ارجاعات دقیق، اندیشه و احساس در موضوع مورد نظرش را در آن به رشتۀ تحریر درمی‌آورد. در این نوع نوشتار، نویسنده لایه‌های زیرین و چگونگی تفکر خود را آزادانه و به‌دور از تعارفات مرسوم عرضه می‌کند‌. شاید بیان دغدغه‌ها و سخن از هر دری گفتن در این گونه نوشتار آزاد است، اما داشتن چارچوب و سامان اندیشگی و منطقی و با استدلال سخن گفتن از ضروریات آن است. البته این شیوه یا قالب نگارش معمولاً شجاعتی می‌طلبد که محافظه‌کاران آکادمیسین از آن پرهیز می‌کنند. به هر حال، جستار تیغ دو لبه‌ای است که نحوۀ تفکر یا ضعف و قوت‌های نویسنده را بهتر روشن کرده و گاه دست او را رو می‌کند.

دانش و عمل خوانندگی (۷)

کوک بد اغلب نتیجۀ تکنیکی بد است، مثلاً کنترل ضعیف تنفس، گلوی تنگ‌شده یا گرفتگی و فشار بر روی حنجره و فک. اگر خوب آواز نمی‌خوانید یا پنهانی برای خودتان می‌خوانید، شاید آمادگی نداشته باشید. روند کلی آواز خواندن کنترل و تسلط ماهیچه‌های مختلف است و اگر این ماهیچه‌های صوتی به‌طور منظم به‌کار گرفته نشده باشند، بعداً عملکرد خوبی نخواهند داشت، مگر این‌که آنها عملی را بارها تمرین کرده باشند. در حالی‌که کوک با رشد گوش موسیقایی مرتبط است. بدون در نظر گرفتن پیشینۀ موسیقایی یا نداشتن چنین پیشینه‌ای، تمام افراد می‌توانند کوک خواندن را یاد بگیرند.

دانش و عمل خوانندگی (۶)

صدای واقعی آوازی با واکه‌ها تولید می‌شود. در نتیجه برای داشتن صدایی خوب، نیازمند تولید واکۀ خوب هستیم. واکه‌های فارسی به دو گروه تقسیم می‌شود:

دانش و عمل خوانندگی (۵)

هدف هر خواننده‌ای داشتن صدایی واضح و یکدست از صدای سینه، تا تمام صدای سر است. بسیاری از خوانندگان از انتقال صدای سینه به سر می‌ترسند. این عمل به راحتی به نقاط اتصال و ترکیب مربوط است (۴) و این نواحی پیوند و اتصال را می‌توان «صدای میــانی» نامید. در ضمن یادگیری چگونگی پیوند و ترکیب صداها برای سلامتی بلند مدت، چابکی و گیرایی صدا خیلی بهتر است تا اینکه بخواهید نت‌های بسیار بالا برای صدای سینه را بگیرید. هنگامی‌که از بم به زیر می‌خوانید و می‌توانید صدای برآمده از سینه را احساس کنید، نگذارید حنجره با محکم به‌هم آمدن، بالا بیاید. لذا با حفظ راحتی و بی‌تنشی حنجره، تصور کنید صدا درون فضایی در ناحیه‌ای عقب و بالای گلو در حال حرکت است.

دانش و عمل خوانندگی (۴)

هنگامی‌که نفسی عمیق می‌کشید، سینه و قفسۀ سینه باز شده و ریه‌ها از هوا پر می‌شوند. در حالی‌که وضعیت راحت حنجره حفظ می‌شود، گلو را باز کرده و نرم‌کام را بالا می‌کشید. تمام این حرکات برای خلق فضا و گشودگی است. به‌منظور نزدیکی بیش‌تر بین احساس گشودگی و تنفس، تصور کنید نرم‌کام، گلو و نای به طرف ریه‌ها، آن‌قدر بــاز هستند که می‌توانید مشت خود را بدون لمس دیواره‌های گلو، درون آن پایین ببرید. حین ایجاد چنین حسی،  نگذارید فشار یا گرفتگی در زبان، فک یا گردن به‌وجود آید. این گشودگی به معنای باز کردن بیش‌از حد دهان نیست، هر چند ممکن است هنگام خواندن نت‌های زیرتر، به بازتر کردن دهان نیاز داشته باشید. اما طبق قانونی کلی، دهان را از دو انگشت نباید بازتر کرد.

دانش و عمل خوانندگی (۳)

انسانها دو تار صوتی [یا آوایی] دارند که به صورت عرضی انتهای نای (خرخره) (۲) کشیده  شده‌اند. این تارها در حالت سکوت و استراحت از هم جدا هستند، اما وقتی (در بازدم)، هوا از ریه‌ها بالا آمده و از روی آنها می‌گذرد، اگر قصد سخن گفتن یا آواز خواندن داشته باشیم، به هم نزدیک شده و بسیار سریع مرتعش می‌شوند و صدا تولید می‌کنند. محافظت از این تارلایه‌های صوتی افقـی بر عهدۀ حنجره است.

دانش و عمل خوانندگی (۲)

در مرحلۀ دم، هــوا از راه دهان یا بینی به داخل مکیده می‌شود. این هوا پس از عبور از حنجره و چاکنای، به قسمت پایین‌تر یعنی نای حرکت کرده و از آنجا وارد ریه‌ها (شش‌ها) می‌شود. ریــه‌ها مانند بادکنک یا کیسه‌هایی هوایی هستند که با پر شدن از هوا، بزرگ می‌شوند، هم‌زمان قفسۀ سینه نیز برای ایجاد فضایی وسیع‌تر برای آنها، بازتر می‌شود. هنگام بازدم جریان هوا از راه نـای و حنجره از ریه‌ها خارج می‌شود. هنگامی که هوای پرفشار به حنجره رسیده و با تارهای صوتی (تارلایه‌های آوایی) برخورد می‌کند و آنها را به ارتعاش در می‌آورد و این ارتعاش‌ها عامل اصلی تولید صدای هر انسانی است.

دانش و عمل خوانندگی (۱)

در سال‌های اخیر و بر اساس ضرورت زمان، نیاز و رشد دانش، گرایش به روش‌های پرورش و تربیت صدا در اصطلاح صداسازی، بر پایه علومی چون آواشناسی، آناتومی و فیزیولوژی فزونی یافته است. نیازی که جای خالی آن در سنت‌های آموزشی آوازی ما وجود داشته است. چراکه سالیان دراز آموزش آواز در ایران بر اساس انتقال شفاهی گوشه‌ها با روش‌های تجربی و کم‌توجه به علوم روز ادامه داشته است، یا در نهایت به آموزش با متدهای آموزش سلفژ نامرتبط با ساختار زبان فارسی پرداخته شده است. طبیعی است اگر این نیاز جامعه و هنرجویان جوان، با شتاب‌زدگی و ضعف دانش در انتقال و آموزش، و نیز برخی مخالفت‌های مخالفان سنتی بی‌اطلاع از پیشرفت‌های علمی مواجه شود، بی‌شک کمکی به رشد علم آموزش و آواز نخواهد شد و نهایتاً همان جریان زمان‌برِ استثناپرور ادامه خواهد یافت.

بیشتر بحث شده است