گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

سعید مجیدی

متولد ۱۳۵۳، خواننده و منتقد موسیقی

Posts by سعید مجیدی

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۱۸)

در دیداری که با جان ویلیامز نوازنده معروف گیتار در ایران داشتم، به نوعی به این ادعای من معترض بود. من ابتدا از زدن ریزها شروع کردم. روی ریز پنجم، جان ویلیامز دو دست خود را به علامت تسلیم بالا برد و گفت، من پذیرفتم. هیچ سازی نمی‌تواند این همه قابلیت در اجرای ریز و یا انواع تکنیک‌های گسترده را داشته باشد که البته عوامل دخیل در این امر را مجدد بر می‌شمارم:

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۱۷)

ببینید مقبولیت یک اثر در گرو داشتن چند مؤلفه است. داشتن ساختار منسجم و مشخص یکی از این مؤلفه‌هاست، جملات هدفمند ریتمیک و محتوای قابل اجرا در صحنه، از دیگر شاخصه‌های یک اثر خوب و کار جدید است. اگر یک اثر قابلیت اجرای صحنه‌ای نداشته باشد، قطعاً توانایی برقراری ارتباط با طیف گسترده‌ای از مخاطب را هم ندارد، چراکه آن وقت در حوزۀ آثار موزیکال یا ریتمیک قابل گنجاندن نیست، بلکه یک اثر افکتیو محسوب می‌شود. من حضور مؤلفه‌های لازم برای یک کار وزین را مجموعاً سوئیت (خانه کوچک) می‌نامم. این اثر، سوئیت نیست. اگر برخی گذشتگان توانسته‌اند حداکثر با دو آجر بازی کنند، اینجا با چند آجر بازی شده اما باز هم سوئیت نیست. بسیاری از این سؤالات باید با اجرا همراه باشند تا پاسخ صحیح و قانع کننده بگیرید.

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۱۶)

مجموع حرکات نمایشی ادا در آوردن حین، نوازندگی تولید صداهای عجیب و غریب و بی‌ارزش، عدم استفاده و فرار از تکنیک‌های فاخر و دارای ارزش هنری، استفاده از اصوات و حرکاتی که جزو حوزه نوازندگی تمبک هستند، اما ارزشی ندارند. و استفادۀ سبک‌سرانه از برخی تکنیک‌ها که مخ۸ که مخاطب عام را بیشتر به هیجان و تحریک کاذب احساسات سوق می‌دهد تا تفکر، از نظر من شارلا است.

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۱۵)

البته باید بگویم، بداهه‌نوازی حاصل جستجو کردن آنی مغز  و قابلیت و توانایی اجرا توسط دستان است که براساس احساس آنی و تکیه بر محفوظات گذشته انجام می‌شود. پس بداهه‌نواز نبودن ضعف به حساب نمی‌آید. گو این‌که بداهه‌نواز بودن هم کار بی‌اهمیت و بی‌ارزشی نیست، اما این حاصل دیدگاهی است که بیشتر در موسیقی شرق سیطره داشته و دارد. وگرنه، فکر کردن به یک قطعه، پیراستن حشو و زوائد و به اصطلاح شسته رفته کردن و شیک تحویل دادن آن به مخاطب که خیلی با ارزشتر از تمرین نکردن و فکر نکردن است.

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۱۴)

ایشان در گروه خوب می‌زند. علی‌الخصوص ترانه یا تصنیف‌هایی که آقای پایور تنظیم کرده یا به اتفاق نواخته‌اند. در هم‌نوازی با سازهای دیگر، حرفی برای گفتن ندارد و در تک‌نوازی جنبه‌های نمایش و حاشیه‌ای، مجالی به جان مایۀ اصلی نوازندگی نمی‌دهند.

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۱۳)

بله عیسی خان را می‌گویید، من هر وقت به اصفهان بروم، پیش ایشان می‌ر‌وم. آدم سالم و جالبی است. یک نکته را هم یادآور شوم که ریتم و نمونۀ خوب و معروف مطربی همان ترانه‌ای‌ست که در متن فیلم قیصر از آن استفاده شده است. من از همین ریتم استفاده کرده و دوازده دقیقه مطربی ساخته و نواخته‌ام. بله من از مطربها گسترده‌تر می‎زنم اما باز مثل آنها نمی‎توانم بزنم.

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۱۲)

بله. اگر کسی مثل مشکاتیان در آن اثر چهارگاهش، که ارژنگ کامکار ضرب زورخانه نواخته، استفاده کند. او ریتم را نوشته، اما  تشخیص داده که از ضرب زورخانه استفاده کند. این‌جا در واقع از ضرب زورخانه به عنوان تمبک استفاده شده است. اما ضربی که مختص زورخانه بوده، ریتم‌های محدودی دارد و اگر بخواهیم برای آن قطعه‌ای بنویسیم، آن را وارد حیطه موسیقی سنتی کرده‌ایم، ولی صدایش صلابت و هیبتی دارد.

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۱۱)

شاید من اگر ده سال دیگر قرار باشد این جزوه را بازنگری کنم این ریتم ها را تغییر دهم. وانگهی همین دو ریتم هم در فرم های متفاوت و مختلفی در این کتاب آمده‌اند. ۴/۴ من و افتتاح یکی است، اما همان را در دو صفحه کتابم بسط داده‌ام.

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۱۰)

چون در خانه‌ام به روی همه باز است یا به بیانی دیگر، دسترسی به من آسان است، خیلی‌ها می‌آیند و خیلی‌ها هم می‌روند. اما بعد از مرگ من اوضاع تغییر می‌کند. هنرجو اول می‌رود پیش دبستان، یعنی کتاب تهرانی، بعد دبستان یعنی کتاب اخوان، بعد دبیرستان یعنی کتاب اسماعیلی، و بعد می‌آید دانشگاه یعنی کتاب من. منتهى الان هنرجو یک راست می‌آید اینجا. مکتب من سخت است. در ضمن تصویر عوامانه و بدیهی‌ای از تمبک و آموزش آن در جامعه وجود دارد که تا بیایند یاد می‌گیرند. بر این‌ها مشکلات تردد و خیلی مسائل دیگر را هم اضافه کنید.

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۹)

اولاً، به لطف تکنولوژی و پیشرفت علم در دنیای امروز کمتر اطلاعات و دانشی هست که نتوان آن را به سادگی به دست آورد. من در اروپا مهمان شخصی بودم که ایشان در منزلش و در حضور خودم با مراجعه به اینترنت تمامی آثار صوتی و تصویری مرا به‌علاوه مقالات و گفت‌وگوهای فراوانی که برخی از آنها را خودم هم ندیده بودم و نداشتم، روی کامپیوتر آورد.

بیشتر بحث شده است