گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

سعید مجیدی

متولد ۱۳۵۳، خواننده و منتقد موسیقی

Posts by سعید مجیدی

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۸)

در مورد ابداع خط نت توسط صبا کاملاً صحیح است و ایشان بود که تهرانی را کانالیزه کرد. تهرانی با خیلی‌ها زد مثل غیاثی و اسماعیل‌زاده، اما صبا به او سمت و سو داد.

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۷)

سبک زیر مجموعه مکتب است. من تعریف مکتب را جایی به نقل از مرحوم وزیری خواندم که خدمت شما می‌گویم و البته باید بدانید به این تعریف هم ایراد وارد است. ایشان چند مؤلفه را برای صاحب مکتب بودن بیان می‌کند. اول آن‌که ویرتوئوز باشد. دوم آن‌ڵوصیتی داشته باشد۷شد. سوم، دارای تألیفات مکتوب باشد، در واقع و به نوعی صاحب تفکر و بینش بودنش را برساند، و چهارم دارای متد آموزشی مستقل باشد یا اگر اشتباه نکنم به فن سخنوری مشرف باشد که در این دو گزینۀ آخر، ذهنم به درستی یاری نمی‌کند.

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۶)

شما حتماً به خوبی آگاهید هنر مقوله‌ایست که پرداختن به آن ذهن آرام و روح آرام می‌طلبد. حتماً اطلاع دارید رجبی از بُعد کاسبکارانه به موسیقی نپرداخته که البته این ادعای همه موسیقی‌دانان است. او باربری و کارگری هم کرده است. پس مضایق شدید مادی هیچ‌گاه سایۀ خود را از سر رجبی و خانواده‌اش برنداشته است. گواه آن هم وضع کنونی او و قیاس آن با دیگر فعالان عرصه موسیقی است، حتی به لحاظ جایگاه چندین مرتبه از رجبی پائین‌تر، از تمامی امکانات امروزی بهره‌مندند.

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۵)

در تائید حرف شما به کسانی که می‌گویند چرا رجبی حرف می‌زند، حق می‌دهم. شاید آنها این قسمت کار را نمی‌بینند که مفسری نیست و اگر هم هست صالح نیست که بتوان به نظرش اعتماد کرد. من خودم مجبورم بگویم این خَرمهره است و آن دُرّ ! اگر سطح پذیرش جامعه و شنونده بالا بود من اصلا نباید سخنرانی‌های زیبایی‌شناسی، تکامل فرهنگ‌سرای بهمن و… را انجام می‌دادم، کس دیگری می‌بایست این کار را می‌کرد. آیا وظیفه من است بگویم رکن الدین مختاری هنرمند نیست. او فقط ویلن می‌زد و ارتباطی با اصطلاح پُرمغز «هنرمند» ندارد. آیا من باید بگویم که هنرمند لب فرخی یزدی را نمی‌دوزد میرزاده عشقی را نمی‌کشد او جلاد رژیم است نه هنرمند!

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۴)

ما که شما را به خاطر ابراز نظرتان دار نمی‌زنیم. این نظر شماست، سلیقه شماست و در ابراز  آن آزادید. اما اگر بخواهید به عنوان عقیده‌تان آن را مطرح کنید، می‌بایست حتماً به جمیع جهات علم مورد نظر اشراف داشته باشید. درست مثل اینکه یکی داد بزند من عاشق اشکنه‌ام!

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۳)

نه! برای اینکه اولاً ریتم جهانی است، ثانیاً ما در  زیبایی‌شناسی مبحثی به نام تأثیرپذیری داریم. یعنی ما می‌توانیم از زیبایی یک اثر متعلق به هرجای دنیا  استفاده کنیم و زیبایی جدیدی بیافرینیم. در کنسرواتوار، فرانسه بینندگان ما اکثراً نوازندگان سازهای کوبه‌ای دنیا بودند. هیچکس از ما سؤال نکرد این چی بود که زدید؟ چون خودشان می‌فهمیدند. جالب است بدانید آنجا یک ژاپنی حرکات من را بسیار خوب تقلید می‌کرد که این برای خودم هم جالب بود.

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۲)

مثال من منظورم را به خوبی می‌رساند، در توصیف ادوار ایقاعی همین بس که منِ رجبی هیچ‌وقت از آن استفاده نکرده‌ام و اصلاً نمی‌دانم چیست، اما بهمن رجبی شده‌ام. پس شدت بدیهی و بی‌اهمیت بودن ادوار ایقاعی را ملاحظه بفرمایید. زمانی که ماشین پیشرفته امروزی با تمام امکانات مهیاست چه وجوبی و الزامی برای سفر با الاغ است؟ این حکایت همان نظریه‌ای است که به‌رغم استفاده از تمام امکانات قرن بیستم و زندگی در این دوره، به سنتور که رسیدیم بگوییم فقط سماعی. پس تکلیف تکامل چه می‌شود؟

بهمن رجبی، تنبک و تعهد (۱)

فکر گفت‌وگو با بهمن رجبی زمانی در ذهن‌مان شکل گرفت که پس از تحقیق در آثار و پیگیری فعالیت‌های ایشان، متوجه شدیم بسیاری از جنبه‌های مثبت فعالیت‌ها، تحت شعاع حواشی زبان شفاهی رجبی قرار گرفته است. از سویی سالها خلا یک گفت‌وگوی تخصصی و شفاف در حوزه ریتم و تمبک با وی احساس می‌شد و در عین حال شنیده‌ها از دشواری این امر حکایت می‌کرد. ولی برخلاف آن، بهمن رجبی با شرایط خاص روحی، جسمی و سنی‌اش‌ با صبر و حوصله‌ایی درخور تحسین و برخوردی انسانی پاسخ‌گوی سئوالات و حتی انتقادات و مخالفت‌های صریح ضمن گفت‌وگو شد.

مسعود شعاری سیرِِ خلاق نوازندگی (۱۱)

خب این امر ناگزیری است، چون آنها سالها با من زندگی می‌کنند با من ساز می‌زدند، ولی مطمئناً بعد از دوره‌ای به این استقلال خواهند رسید. شما اگر ساز زدن برخی هنرجویان شاخصم را مثلاً در کنسرت اولشان با من دیده باشید و امروز هم بشنوید، کاملا متفاوت می‌نوازد چرا که بعد از مدتی در خودشان سلیقۀ شنیداری خاصی پیدا می کنند. البته هنرجویانی هم هستند که سلیقۀ شنیداریشان سونوریتۀ ساز شعاری است و به این سمت و سیاق سوق پیدا می‌کنند که من هم آنها را منع نمی‌کنم.

مسعود شعاری سیرِِ خلاق نوازندگی (۱۰)

در بحث آموزش دو مورد قابل بررسی است. یکی آموزش شفاهی و دیگری آموزش آکادمیک که این دو روش در حال حاضر در ایران متدی ندارند که همۀ عناصر آموزش را در خود داشته باشد. در ضمن آموزش شفاهی به تنهایی نمی‌تواند در این زمانه پاسخگوی نیازهای هنرجو باشد، به دلیل تعدد مسائلی که در ذهن انسان امروز وجود دارد. از طرفی هم، کتب و جزوه‌های آموزشی به طور تخصصی و صرفاً برای سه‌تار بسیار بسیار اندکند و بقیه هم متدهای مشترکی برای تار و سه‌تار هستند که به علت تفاوتهای بنیادی در نحوۀ نوازندگی این دو ساز می‌بایست با گفتگو و تبادل‌نظر جمعی مدرسان طراز اول این سازها به نتیجه علمی و بهتری برسیم.

بیشتر بحث شده است