گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

کنسرتی که گروه همنوازان حصار در پاییز ۱۳۹۰ در تالار وحدت تهران اجرا کرد، پاییز امسال در قالب آلبومی به نام «چه آتش ها» به بازار آمد. انتشار آلبوم نیز همانند اجرا، واکنش های ضد و نقیضی در پی داشت. روهی آن را فاقد اصالت و قوام موسیقایی دانستند و گروهی نیز آن را خلاقیتی جسورانه خواندند. اما به زعم نگارنده، این نگاه های سیاه و سفید، ریشه در خود آلبوم و محتوای آن دارند و خود این چیدمان ۹۰ دقیقه یی نیز کشکولی از عناصر سیاه و سفید است؛ به این معنی که از سویی نگاه شنونده را با درخشش و شکوه خود در لحظاتی خیره می کند و از دیگر سو نه تنها با کنش هایی دیگرآزارانه، مخاطب را گیج و منگ رها می کند بلکه وجود مخاطب را در لحظاتی نادیده می گیرد و راه خود را می رود.

به نظر می رسد فقدان انسجام مفهومی کل اثر و آفت «تکرار»، دو عاملی باشند که بیش از هر چیز دیگر به ساختار این اثر صدمه زده اند.

در خصوص مورد نخست، چینش قطعات، نمودی از این آشفتگی ذهنی است. آواز راست کسل کننده مبتنی بر ردیف، آغاز گر راهی می شود که بی هدف و بی مقصد، چند بار ناموجه به دشتی و ترک و اصفهان کج می شود. گذشته از آشفتگی درونی برخی قطعات (از جمله تصنیف های دل افروزتر از صبح، یاران موافق، شرم و شوق و غیره)، آشفتگی کلی این آلبوم نه به عنوان ایده ای فکر شده و هدفدار، بلکه صرفا ناشی از چیده شدن بلوک های مختلف موسیقی در کنار هم است.

اگر آشفتگی به عمد بوده باشد و ناشی از تفکر موسیقایی ساختارشکن آهنگساز، تکرارها و از آن مهم تر وجود لحظاتی در موسیقی که فاقد رنگ و بویی از هنجارشکنی هستند و از الگوهای متداول و مالوف پیروی می کنند، ناقض این ایده خواهند بود.

آواز و نحوه برخورد متفاوت و جسورانه با آن در کنار ایفای مسلط همایون، لحظات درخشانی را در این آلبوم رقم زده اند و به طور کلی، اجرایی چنین روان و متوازن روی سن، نشان از ویرتوئوزیته چشمگیر اعضای گروه دارد که قبلا نیز در اجراهای دیگرشان بارها و بارها آن را به اثبات رسانده اند اما آشفتگی ساختاری کل اثر باعث شده است که توانایی های گروه بی ثمر باشند و اما در مورد تکرار: پس از گذشت نزدیک به ده سال از انتشار آلبوم نخست علی قمصری، چندصدایی او عینا همان زبان گذشته را دارد.

از نمودهای این تکرار می توان به محوریت تار (که بخش اعظم بار تکنیکی قطعات را همواره به دوش می کشد)، همچنین به جملات دم بریده و پی درپی زهی ها (که در سایه تار، وازده و سراسیمه پیش می روند و همراهی ابترشان فاقد ساختار و نظمی روشن و منسجم است) و در نهایت به تکرار جملات مقطع و کوبشی کل گروه (که در بیشتر قطعات شنیده می شوند) اشاره کرد. ارائه چنین عناصری بی تردید در یک دهه پیش، نشان از نگاهی شخصی، متفاوت و نوگرا داشتند اما امروز پس از انتشار چندین آلبوم از این آهنگساز جوان، به تکرار الگویی نخ نما تبدیل شده اند.

اما در کنار این موضوع، نباید انتخاب اشعاری مناسب و تاثیرگذار را در بخش های دیگری از این کشکول نادیده بگیریم. به ویژه آنها که از میان اشعار عماد خراسانی، شفیعی کدکنی و محمدعلی بهمنی انتخاب شده اند. سیاه و سپید بودن آشفته این اثر در چنین مواردی نمود می یابد.

و دو نکته پایانی: در یک کلام، جلد آلبوم بهت آور است. گذشته از اینکه توضیحی در مورد آنسامبل، تنظیم قطعات و مواردی از این دست در آن نیست، خریدار با تکه کاغذی بی کیفیت و با اطلاعاتی ناقص و گاه اشتباه در قابی که برای یک سی دی ساخته شده و به زور دو سی دی در آن جا داده شده است مواجه می‌شود که هنگام باز کردن قاب، اگر سی دی دوم بیرون پرت نشود شانس آورده است! همچنین در دو قطعه، صدای ساز دیوان شنیده می شود که در جلد آلبوم هیچ اشاره ای به آن نشده است. و نکته‌ی پایانی اینکه بی تردید بررسی دقیق تر و موشکافانه تر ۹۰ دقیقه موسیقی جدی در یک ستون میسر نیست و امید است با نقد و بررسی دقیق تر چنین آثاری، کنشگران موسیقی کلاسیک ایران گام های بعدی خود را محکم تر و استوارتر بردارند.


اعتماد

سعید یعقوبیان

سعید یعقوبیان

متولد ۱۳۵۸ تبریز
کارشناس ارشد علوم اقتصادی و برنامه‌ریزی از دانشگاه علامه طباطبایی ۱۳۸۶
نوازنده‌ی تار و سه‌تار، منتقد و پژوهشگر موسیقی

دیدگاه ها ۲

  • آقای یعقوبیان
    شاید بهتر باشه قضاوت صریح و لخت رو از توی جمله هاتون دور کنید. راستی چرا در مورد کار دیگه ی همایون با پورناظری نمی نویسید؟ مقایسه این دوتا جالب میشه به خصوص اگه توجه کنید که شباهتاشون ممکنه نشانی از تاثیرهای متقابل و شاید تولد یک زبان موسیقی دهه ی نودی داشته باشه…
    جز چند صدایی بریده بریده، شعرنشانی هم تحت تاثیرش داره خطی رو میره که از آب نان آواز شدت گرفته. تصنیف دومی رو شنیدین؟

بیشتر بحث شده است