گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

بیژن کامکار: موسیقی ما بزمی و مجلسی بوده

مقدمه

به یاد دارم دوره‌ی دبستان بود و روزی در «دیوان شمس» دائی ام، بطور اتفاقی شعر «شهیدان خدایی» به چشمم خورد. از ذوق بال درآورده‌ بودم. کلماتی را می‌دیدم و درست و غلط می‌خواندم که تا قبل از آن روز، آن صدای عاشق و پرطراوت در کام جانم چکانده‌بود:
کجایید ای سبک روحان عاشق
کجایید ای شهان آسمانی
کجایید ای ز جان و جا رهیده
کجایید ای در زندان شکسته…

«گل صد برگ» را شنیدم و همیشه تعجب می‌کردم که دف با آن سر و صدایش چگونه در کنار چند سه‌تار اینقدر خوش نشسته‌است. این همنشینی سهل و ممتنع را در «پرند» ذوالفنون و بسیاری از نواخته‌های دیگر او نیز به یاد دارم.

«حصار» حسین علیزاده،‌ «بامداد» حمید متبسم، «گل‌نیشان» کامکارها، «دف و نی» و ده‌ها موسیقی با ارزش دیگر،‌ با صدای بیژن بود که در خاطر من نقش می‌بست. بیژن را همه جا در گوشه‌ای می‌توانستی پیدا کنی. در عارف و شیدا،‌ در ارکستر سمفونیک، در دونوازی‌ها، سه نوازی‌ها و پر کار در کنار خانواده.

بیژنِ شصت و پنج ساله‌ی امروز، دومین فرزند حسن کامکار، با اینکه موهای فرفری‌اش سفید شده‌اند و کسالت،‌ او را اندکی نحیف کرده‌، اما هنوز پرشور است و پرموسیقی، شوخ و شنگ و مهربان، با حوصله و خوش‌صحبت. عصرگاه ۲۸ اسفند ۱۳۹۲ ساعاتی مهمان او بودم؛ به همراه یزدان شفیعی. دوستی که بر حسب اتفاق، خاطرات مشترکی با بیژن داشت از برزول: زادگاه یزدان و محل خدمت سربازی بیژن. به منزل که رسیدیم به عکس‌های پر شمار در و دیوار مشغول شدیم و صحبت گل گرفت.

در تماس‌های قبلی فهمیده‌بودم که هرگز موبایل نداشته و ندارد. خودش می‌گفت هووی اینترنت و کامپیوتر است. دل پر دردی داشت از کپی رایت و وضعیت سینما و موسیقی. می‌گفت هر بار که صدابردارها از او می‌پرسند چرا پیداتان نیست، داغش تازه می‌شود. سطرهای بعد، بخشی از گفت و گوی آن شب است:

جناب کامکار شما فکر می‌کنید مهمترین کارهایی که گروه کامکارها در موسیقی ایران کردند چهها بوده‌است؟ اگر ۲۰۰ سال بعد یک موسیقی‌شناس در مورد گروهی به اسم کامکارها که دو قرن پیش از او فعالیت داشته‌، بخواهد پژوهشی انجام دهد، در پاسخ به این پرسش که این گروه در دوره‌ی خود، چه نقش و جایگاهی در موسیقی ایران داشتند به چه نتایجی خواهد رسید؟
امیدوارم چنین اتفاقی بیافتد. فکر می‌کنم یکی از مهم‌ترین کارها این بوده که ما قدمی برداشتیم در اینکه از تمام امکانات اجرایی سازها استفاده کنیم. یکی از ضرورت‌های رشد و تکامل موسیقی استفاده‌ی بهتر از سازهای موسیقی‌ست و فکر می‌کنم هر کدام از ما در پیشرفتی که امروز در امکانات اجرایی سازهایمان رخ داده است، قدمی برداشته باشیم. این یکی از مهمترین کارهایی بود که سعی کرده‌ایم انجام بدهیم.

و مورد دیگر، افزودن جذابیت‌های صحنه‌ای به موسیقی ایران است. موسیقی ما بزمی و مجلسی بوده و هیچ وقت سنت ما این نبوده‌است که سه هزار نفر در سالنی بنشینند و موسیقی گوش بدهند.

سالن موسیقی اصلاً نداشته‌ایم. بزرگترین مجالس ما سی چهل نفر بوده‌اند. یکی از کارهایی که ما می‌خواستیم بکنیم، نمی‌دانم موفق شده باشیم یا نه که البته خدا برادرها را حفظ کند هنوز فرصت برای این کار را داریم، این بوده که می‌خواستیم جذابیت‌های صحنه‌ای موسیقی ایران را افزایش بدهیم.

*بخش‌هایی از این گفت و‌گو، پیش‌تر در روزنامه‌ی ‌اعتماد بیست‌و یک خرداد منتشر شده‌ بود. نسخه‌ی کامل مصاحبه را در مجله‌ی گفتگوی هارمونیک خواهید خواند.

سعید یعقوبیان

سعید یعقوبیان

متولد ۱۳۵۸ تبریز
کارشناس ارشد علوم اقتصادی و برنامه‌ریزی از دانشگاه علامه طباطبایی ۱۳۸۶
نوازنده‌ی تار و سه‌تار، منتقد و پژوهشگر موسیقی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است