راه سوم، تمرین «اسلر» -که بین گیتاریستها «لگاتو» هم گفته میشود- است. هر کجای دستهی گیتار را که مناسب میدانید انتخاب کنید و با سرعت کم در دو فرت مجاور با انگشتهای ۱ و ۲ اسلر بزنید. از سیم یک شروع کنید تا سیم ششم بروید و برگردید. فشاری را که انگشت شست به پشت دستهی گیتار وارد میکند کنترل کنید و مدام آن را کم کنید. حال شست را از پشت دسته بردارید و در هوا نگه دارید! به اجرای اسلرها ادامه بدهید. حواستان باشد که ماهیچههای شانه منقبض نشده باشد یا اگر شده سعی کنید از تَنِش و فشار رهایش کنید. برای هر کدام از این نکات زمان بگذارید.
هدف از این تمرین استفاده از وزن شانه و دست برای ایجاد فشار و ضربه بر سیمهاست. همچنان شست را در هوا نگه دارید تا اسلرهایی که با انگشتهای ۱ و ۲ اجرا میکنید برایتان عادی شود.
ترکیبهایی دوتایی از انگشتهای دیگر بسازید؛ مثلاً ۱ و ۳ یا ۲ و ۴. دستتان را لَخت (شُل) نگه دارید و این احساس را درونی کنید. وقتی دوباره شست را به جایش، که همان پشت دستهی گیتار است، برمیگردانید از خودتان انتظار فشار کمتر داشته باشید. میتوانید برداشتن شست از پشت دسته را به تمرینات گام نیز منتقل کنید و به خودتان ثابت کنید که میشود با فشار کم شست بر دسته، بهتر از قبل ساز زد.
در نگهداشتن گیتار کلاسیک، قرار نیست دست چپ نقشی داشته باشد. خُب، این را خیلیها میدانند، ولی در اجرا و حین نوازندگی فشار فراوانی از ناحیهی دست چپ و بهخصوص انگشت شست بر گیتار وارد میکنند! دلیل قرارگرفتن شست در پشت دسته، کمک به افزایش قدرت و تحرک دیگر انگشتان است. گاهی توجه به همین موارد کوچک و اصرار بر اصلاح آنها، مقدمهی حل مشکلات بزرگتر و تکنیکی است. شاید باورش سخت باشد، اما باور کنید که همین فشارهای دست چپ روی موزیکالیتهی شما اثر میگذارد.
انگشتگذاری یک قطعه باید در راستای صدای بهتر باشد. پیش میآید که در بخشی از قطعه، کشش بسیاری به انگشتان وارد شود، این موارد اجتنابناپذیر است؛ برای مثال، بازشدن بیش از حد طبیعی انگشتان یا بارهگیریهای پیاپی. این قسمتها را تکهتکه تمرین کنید و هر بار که آن را انجام میدهید دستتان را رها کنید و دوباره آن فرتها را بگیرید.
دقت داشته باشید که در گرفتن سیمها صرفه جویی کنید؛ مثلاً گاهی در بارهگیری، گرفتنِ همهی سیمها ضروری نیست. جایی که با گرفتن ۴ سیم کار نواختن پیش میرود اگر گرفتن ۶ سیم دستتان را خسته میکند این کار را فراموش کنید. به بافت قطعه توجه کنید و اینکه چه نتهایی باید با چه مقداری مدتی صدا بدهند. ممکن است باره یا آکوردی را انگشتگذاری کنیم اما بهدلیل اجرانشدن نت روی بعضی از سیمها، فشاری به آنها وارد نکنیم.
برای تقویت نیروی انگشتان و کمک به راحتتر بازشدن آنها از خودِ گیتار کمک بگیرید. بهشکل طبیعی عادت داریم انگشتان مجاور را در فرتهای مجاور قرار دهیم؛ مثلاً وقتی با انگشت ۱ و ۲ کار میکنیم، بیشتر وقتها دو فرت مجاور را میگیریم.
حالا بیایید یک فرت بین این دو انگشت فاصله بیندازیم. خب! حتماً این تمرین را از پایین دسته شروع کنید؛ زیرا آنجا فرتها باریکتر هستند و کار راحتتر از بالای دستهی گیتار است. این کار را روی انگشتهای مختلف انجام بدهید، ولی فشار ناگهانی را قدغن کنید! چه در تمرینهای تکنیکی و چه اجرای قطعات، همواره انگشتهای دست چپ را نزدیک دستهی گیتار نگه دارید و از هر فرصتی استفاده کنید تا به دستتان استراحت دهید. در میان پیچیدهترین قطعات هم میشود جاهایی را برای ریلکسکردن (رهاسازی و استراحت) دست یا حداقل یکی، دو انگشت پیدا کرد!
بسیاری از ضعفها را میتوان بهمحض شناسایی با تمرین منظم و هدفمند برطرف کرد. مشکلات دست چپ را میتوانید با پرهیز از عجله و بهرهگیری از حوصلهی بیشتر کمکم از بین ببرید. باید باهوش عمل کنید و تا میتوانید خود را بهسوی موزیکالیته، انگشتگذاری و حرکت انگشتانِ خلاقانه پیش ببرید. موسیقی در هر گوشهاش نیازمند تفکر و ابتکار است، از انگشتان تا حرکتِ چشم و تنفس.
پس پیش بهسوی رهاسازی و شُلکردن ماهیچههایی که بیسبب منقبض شدهاند و اجرایی رهاتر و دلنشینتر!
مجله هنر و موسیقی
۱ نظر