گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

ز صبا رحمتی از روی بداعت آمد

صبا کوچولوی دهه ­های سی – چهل حال دیگر خود صبای زمانه و براستی صدایی از جنس زمان شده است. صبا و صدای زمانه ما «رحمت­اله بدیعی» است که اکنون بهارانه­وار هفتاد بهار را به چشمان هنرمند خویش دیده است. صبا کوچلو اکنون بقول «افلاطون» چنان بر شانه غول­ها، پیکره موسیقی [ما] را با آرشه­های با صلابت و سلامتش نقش داده که هر آیینه با بزرگان هنر این سرزمین هماورد می ­کند.

آن­قدر بزرگ شده است که دیگر بزرگان و متقدمان قوم چنین بزرگی را متصور نمی­شدند. چنان گرم در تیه قربت براند / که در سدره جبرئیل از او بازماند. قدرت و صلابت وی در پنجه نه تنها الگوی نوازندگان کمانچه و ویولون، بلکه الگوی نوازندگان دیگر سازها نیز است.
به قطعاتی از کمانچه­نوازی وی در مجموعه آثار درویش­خان بنگرید:

audio file
آوازی سه گاه با تکنوازی کمانچه رحمت الله بدیعی

audio file
آوازی ماهور با تکنوازی کمانچه رحمت الله بدیعی

ویلو­ن­نوازی بدیعی در دهه­های ۴۰ و ۵۰ مصداق مصوت و مصور، ویلون­نوازی استاد وی ابوالحسن صبا بود، استادی که پنج سال در محضرش آموخت و خود پنجاه سال «خدمت ساقی­گری با ما نهاد».

بدیعی در همان دهه­ها، یگانه نوازنده­ای بود که سبک و اسلوب ویلون­نوازی استادش صبا را دور از هر تغییر و تحریفی حفظ کرد و به نسل­های آتی انتقال داد. البته به واسطه ارتقاء امکانات و تمهیدات ویلون­نوازی در زمانه بدیعی نسبت به زمانه استادش، به مراتب تکنیک ویلون­نوازی بدیعی ارتقاء پیدا می­کند؛ زیرا وی از معدود نوازندگان ذولسانین (دو فرهنگه) است که در دو عرصه موسیقی ایرانی و کلاسیک تبحری بی­نظیر دارد.

ضمن این­که سال­ها سال کنسرت مایستر و سولیست ارکسترهای بزرگ ملی ایرانی بوده، نوازنده گروه ویولون یک های ارکستر سمفونیک کشور هلند نیز بوده است. حتی به گفته «مجید درخشانی» از دوستان و همکاران بدیعی، «بدیعی یک چهره جهانی» است. تا جایی­که در فستیوال­های گوناگون هنری کشورهای متعدد اروپایی، از مدعیان است.

با توجه به تحقیقات «محمدرضا گرگین ­زاده»، در حال حاضر تنها کسی که از پس تحریر و تقریر ردیف ابوالحسن صبا بر می ­آید، کسی نیست جز «رحمت­اله بدیعی». حتی مرحوم تجویدی که خود دستی دیرینه در تدوین ردیف داشت، تنها بدیعی را واجد صلاحیت برای تدوین و تحریر دوره­های ردیف ابوالحسن صبا می­دانست.

اکنون کتاب اول و سوم ویلون ابوالحسن صبا به خامه استاد رحمت­اله بدیعی در قالب آلبوم صوتی اجرا و پارتیسیون­های آن نیز در قالب کتاب توسط انتشارات سرود منتشر شده است.

۱-در این ردیف بدیعی سعی کرده که در اجرا، به ویژه در زمان­بندی و جمله ­بندی هر چه بیشتر افق بیانی خویش را نزدیک­ به افق بیانی صبا کند، ضمن این­که عنصر قدرت و سرعت را چاشنی کار خویش کرده است. به طور مثال می­توان به

audio file
آواز دشتی با اجرای خود صبا

و نیز
audio file
اجرای بدیعی

نگریست (به خصوص امتزاج افق هر دو در آواز دیلمان)

۲- همچنین تأکید بر تحریرها در اجرای بدیعی نسبت به اجرای صبا موجب محتوایی ­­تر شدن اجرای بدیعی شده است. بنگیرید: به

audio file
آواز اصفهان با اجرای ابوالحسن صبا

و
audio file
بدیعی

۳ – سرعت و وزن قطعات اجرا شده توسط بدیعی به مراتب سنگین ­تر از اجرای صبا و دیگر نوازندگان ویلون ایرانی است. البته چنین مؤلفه­ای در هنگامه ویرایش نت­ها مدنظر بدیعی بوده است.

۴ – توجه به وسعت و حجم صدا به مراتب بیش از پیش در این اجرا بارز است، نیز بدیعی در این ضبط از پس اجرای دوبل ها به خوبی بر آمده است؛ به اجرای

audio file
بیداد همایون
و
audio file
چهارمضراب افشاری
وی گوش دهید.

۵ – با وجود قدرت و سرعت نهفته در اجرا، هیچ از صلابت و سلامت قطعات کاسته نشده است. تا جایی­که صدادهی شفاف از جمله مؤلفه­های اثر است. بنگرید به
audio file
زردملیجه دشتی

و قطعه

audio file
دو ضربی بیات­ترک

و

audio file
رنگ بیات ترک

و قطعه
audio file
عشاق دشتی – کوهستانی

۶ – نکته دیگر اجرای قدرتمند قطعات مشکل ضربی است، تا جایی­که کمتر می­توان مانندی برای آن در ادبیات ایرانی جست، به ویژه نوازنده در اجرای برخی اتودهایی که در کتاب سوم آمده، به راحتی از پیچ و خم­های تکنیکی آن برآمده است؛ چابکی نوازنده در اجرای قطعات به گونه­ای است که گویی نوازنده به اجرای قطعات کلاسیک می­پردازد. نیک پیدا است که وقتی نوازند­ه­ای در سطح جهانی (نه به واسطه نواخت قطعات بومی، بلکه به واسطه نواخت قطعات دشوار کلاسیک غربی)، از مدعیان است، نواخت چنین قطعاتی مانند آشامیدن آب خنک در چله تابستان است! گفتنی است که او این قطعات را پس از بازنشسته شدن از ارکستر سمفونیک شمال هلند در سنین بالا اجرا کرده است، بنگرید به دو
audio file
اتود دشتی


و

audio file
عشاق اصفهان

۷ – بدیعی در مقدمه کتاب دوره اول چنین می­آورد: اصولاً محصول دو ردیف اول و دوم از محفوظات استاد (صبا) سرچشمه گرفته، بدین معنی که در کلاس درس قطعات آوازی و چهارمضراب­ها، بر مبنای استعداد و [قدرت] نوازندگی شاگردان نوشته می­شد؛ چنان­چه اگر بدقت ملاحظه شود، این قطعات (علی­الخصوص دوره اول) در مقایسه با یکدیگر از لحاظ تکنیک نوازندگی به­طور چشمگیری متفاوت است که بعدها همین دو کتاب توسط شاگردان علاقه­مند جمع­آوری و منتشر شد و چه بسا بعد از چاپ استاد صبا، مطالبی را هنگام نواختن در کلاس به شاگردان تذکر می­دادند.

بدیعی با توجه به این­که ۵ سال در مکتب صبا تعلیم ویولون و ردیف دیده است «این­جانب که مدت ۵ سال افتخار شاگردی استاد صبا را داشتم، گاهی برای نوشتن یک صفحه نت دقایق طولانی در جلوی میز می­ایستادم و به ندرت دو قطعه مشابه که می­نوشتند، می­توانست یکسان باشد». بنابراین وی به نکاتی از ردیف صبا به صورت حضوری و تجربی رسیده که وی را بر آن داشته تا با ویرایش مجدد ردیف صبا در هیأتی متفاوت، به اجرای این اثر در قالب آلبوم صوتی بپردازد.

بدیعی خود سالیان پیش در مجموعه­ای که در بزرگداشت صبا گردآوری شده بود، به این مسئله اشاره کرده بود که وی دارای برخی مستندات و مکتوبات چاپ نشده و تک نسخه­ای از ابوالحسن صبا است که قصد دارد، آن­ها را به چاپ برساند. قطعاً انتشار این اثر سترگ در راستای این هدف بوده است، ضمن این­که وی بنا دارد با توجه به همان داده­ها، ردیف عالی صبا را برای ویلون نیز به چاپ برساند.

مجموعه حاضر همچنین بسیار محققانه است. چراکه تدوین این اثر با توجه به مقتضیات زمانی و نیز برخی آثار منتشر ناشده صبا تدوین یافته است. از این حیث اثر دارای کمال و جامعیت خاصی است. به طور مثال بدیعی در ویرایش دوره سوم (بخش قطعات ضربی) برخی از قطعات پراکنده چاپ­ناشده صبا را نیز افزوده است. که ۱ –

audio file
چهارمضراب سه گاه از کتاب اول وزیری

۲ –
audio file
بهارمست
۲ – سه گاه (که بدیعی آن را از یکی از دوستان صبا یافته است) ۳ و ۴ – دو قطعه ضربی کوتاه در

audio file
درآمد

و
audio file
مخالف سه گاه

۵ -قطعه زیبا و بدیع
audio file
پادرمنی

قطعه “پادرمنی” به معنی پا در میانی نکن، قسمتی از رنگ شهرآشوب در شور است، از یادداشتهایی است که استاد صبا در گیلان گرد آوری کرده است. دسته ای از اهل محل این قطعه را با شعر می خواندند و پایکوبی می کردند، ایشان (صبا) از نام قطعه می پرسند و جواب فوق را دریافت می کنند.

فرید دهدزی

فرید دهدزی

دیدگاه ها ۳۶

  • به شخصه همیشه از مطالب پرمحتوای جناب دهدزی لذت برده ام و از مخاطبین ثابت آنها بوده ام.
    حسن نوشته های آقای دهدزی دست گذاردن بر روی نکاتی است که کمتر دیده شده اند. بررسی و تحلیل این نکات از زاویه ی دید منحصر بفرد ایشان برجذابیت مقالات افزوده است.
    نکته جالب دیگر انتخاب عنوان های بدیع و خلاقانه است ! عنوان مقالات و نوشته های آقای دهدزی همواره موجب تعجب و شگفت بنده بوده ! این بار هم مانند دفعات قبل …
    به آقای دهدزی و عزیز دوستان گرامیشان در سایت پرمحتوای “گفتگوی هارمونیک” خسته نباشید عرض میکنم. چنین مقالات مفید و خلاقانه ای حاصل همفکری ها و همدلی های این عزیزان است.
    موفق باشید!

  • سلام جناب دهدزی
    حالا که شما از جناب بدیعی گفتید حیفه که از قیچک نوازی ایشون صحبتی به میون نیاد اگه بفرمایید قطعاتی از نواخته های قیچک ایشون هم بزارید بسیار سپاسگزار میشم

  • نوشته های این نویسنده بسیار لذب بخش است، آدم می خواند سیر نمی شود. ولی چه عجب ایشان کوتاه نوشتند
    در ضمن بدیعی الان کجاست و کجا زندگی می کند.
    از قطعات کلاسکش هو بنویسید.
    در ضمن اگر ممکن است جناب دهدزی بیشتر این مقالات را در این مجله پیگیری کنند و بنویسند.

  • برای فریا متاسفم که این سایت رو به دید منفی می بینه !پیشنهاد می کنم خودشو به دکتر نشون بده چون این نشونه بیماری روانیه.از این مقالتون هم ممنون کاشکی توضیح بیشتری میدادید در مورد این استاد.

  • باورم نمی شود که یک مقاله درباره استاد بدیعی نوشته شده
    چرا باید اسمی از وی در این مملکت آورده نشود. این نابغه است یا آن نوازنده مطرب !
    حقا که نویسنده هم بجا وخوب نوشته و عنوانی خوبی را برگزیده
    البته به تعبیر دوست و همکارم سام بهتر است نویسنده بیشتر درباره بدیعی مطلب بنویسد و اصلا چیزیهای دیگر هم بنویسد.

  • می خواستم ببینم چگون می توان ویلوون کلاسیک زد و از آن طرف ویلون ایرانی آیا می شود؟
    این سئوال را از استاد بدیعی دارم
    سوال دیگر از استاد بدیعی اینکه علت برنگشتن به ایران به خاطر چی بود
    چرا اثری از خود به چاپ نرساندید

  • سلام
    دوستان فرید و هارمونی تاک سلام:
    مطلب خوبی است .
    من منتظر شنیدن نوار ردیف نوازی ایشان هستم چون ردیف با اجرای شاملو کاربند را شنیدم که مرا گمراه کرد از بس که سریع نواخته بود .
    ردیف اجرای همایون خرم مرا روشن کرد امیدوارم ردیف ایشان من را به کوه قاف برساند .
    البته من بخشی را که بصورت خصوصی بوده شنیدم ولی بسیار مختصر و ناقص است .
    من هم شاید هفته بعد مطلبی دبراه ایشان در وبلاگم بنویسم .
    البته از کمانچه ایشان هم چیزی نوشته نشده ؟؟!!

  • با تشکر از مطلب گیرای شما
    به خصوص که در این روزگار که همه مهر سکوت بر لب زده اند شما لب به سخن گشودید و از این هنرمند بزرگوار نوشتید هنرمندی که به دلایل … سالهاست که در موردش مطلبی نگاشته نمی شود و …
    از همه تلخ تر ترک همقطاران قدیم وی به همان دلایل…
    .
    .
    .
    بگذریم

  • با عرض پوزش از دوستانی که گاهی قسمتی از مطلبشان سانسور شده است. دوستان باید متوجه جایگاه حساس سایت های موسیقی باشند که مخصوصا اخیرا به راحتی فیلتر می شوند.یک سایت موسیقی اصولا جای بحث های عقیدتی آن هم از نوعی که در قانون امروز کشور ما ممنوع شده نیست و ممکن است ادامه این بحث ها منجر به سانسور شدن کل سایت شود.

  • از اظهار نظر دوستان و حسن استسقائ و نظرهای شایسته دوستان کمال تشکر را دارم. به ویژه باید از ساتاد عزیزم علی رضا جواهری تشکر ویژه داشته باشم.
    اما ددر پاسخ به نظر سنتور نی:
    ۱ – به گفته استاد بدیعی قیچک مورد استفاده اش کاملا متفاوت با قیچک های محلی بود و قیچک های مورد استفاده در کنسرت عمدتا ساخته کارگازه ساز وزارت فرهنگ و هنر (به سرپرستی استاد قنبری مهر) بود.
    ۲ _ ایشان خود مبادرت به آموختن قیچک کرده اند جالب اینکه شاگردانی نیز به جامعه تحویل داده اند از جمله بانوان پروین صالح و شکالور، که هر کدام ضمن بهره مندی از استاد بهاری رموزی را نیز خدمت استاد بدیعی فرا گرفته اند. همچنین نکته ای که باید در این جا ذکر شود استاد محمد حسن علیزاده نیز مدتی در هنرستان نزد استاد بدیعی قیچک نیز فرا گرفته اند.
    ۳ _ بخشی از قیچک نوازی استاد بدیعی را می توان در آلبوم بسیار حماسی عیاران ساخته استاد پژمان گوش داد. این آلبوم قرار است با تصحیحهای اندکی توسط انتشارا ماهور منتشر شود.
    بهرحال از لطف دوستان به ویژه حسن توجه دوستان هارمونیتاک نهایت سپاس را دارم.

  • az maghalehyee ke dar morede ostad Badiyi (pedaram)neveshtid kheyli mamnounam. Besiar ziba , jaleb va kamelan sahih mibashad. chera ke khod dar tamame marahel ba ishan hamrah boude va shahede an boudeam. Hamantor ke neveshtid Ishan dar senne bazneshastegi ke qarib be 70 sal dashtand, In kar ra anjam dadand vali ba kebar sen hamantor ferz va por energie be rahati movaffaq shodeh va Tabahore khod ra sabet kardand. Dar inja az Hemmat va yarieh jenabe gorginzadeh va entesharate soroud ham tashakkor mikonam. Ostad dar hale hazer dar keshvare Holland sokounat darand va dar Europe va America va dar Australia concerthaye moteaddedi be ettefaqe ham dashteh va darim. Dar javabe soali ke aya violone classic va assile Irani hamzaman mishavad navakht, bayad begouyam ke ham emkanash hast va ham nist! Az zamani ke man yadam miayad dar hali ke Ishan Rouzha mashqoul be kar dar vezarate Farhang va Honar boudand hamzaman baraye akhze lisanse honarestane Ali har bad az zohr monnazzam be tamrine qata’ate classic minemoudand. Zamani ham ke dar Orchestre Symphony dar Holland boudand har bad az zohr sedaye mousiqiye Irani be goush mirasid va Ishan navakhtane mousiqiye assile irani ra be heech vajh kenar nagozashteh boudand. Ta zamani ke classic va assile Irani ra hamzaman betore monazzam tamrin dashteh bashid emkanash hast. Baraye Yadgiriye mousiqiye Assile Irani shakhs bayad faqat goushe tashkhise favassele Irani, alaqeh va poshtekare anra dashte bashad. Assarate Ishan dar kharej az Iran dar dastrass mibashad. enshallah betavanim ba yarieh entesharate soroud va ya deegar moassesate alaqehmand dar daste doustarane honar dar Iran ham qarar dahim. Baz ham az maqalehye ziba va kamele jenabe Dehdezi va qadrdaniye Ishan az Ostad moteshakkeram.

  • کاش نوشته ی زیبای خانم بدیعی را سایت وزین گفتگوی هارمونیک با حروف فارسی بنویسند چون خواندن این متن با حروف انگلیسی بسیار سخت است

    با کمال تشکر از مقاله ی زیبای نیسنده و حسن نگاه ایشان به استادی چون حبیب الله بدیعی

  • با عرض معذرت فراوان من نام این دو عزیز بزرگوار را به اشتباه نوشتم امیدوارم پریسای عزیز اشتباه مرا به بزرگواری خودشان ببخشند

  • پری عزیز، هرچند رسم ادب نیست به کامنت دیگران پاسخ دادن، چون جنبه منفی ندارد و فقط بیان تجربه است می‌نویسم: برای نوابغ اصلا سخت نیست ویولن نوازی در هر دو سبک کلاسیک و ایرانی، ولی برای آدمهای عادی مثل من قدری مشکل است. سی سال پیش که هوس کردم بنا به توصیه زنده‌یاد امین‌الله حسین قدری ایرانی بزنم تا دست کم بتوانم درامد دشتی را از راک ماهور تشخیص دهم، تا مدتی نظام ارتباطی بین مغز و انگشت به هم ریخت، طوری که می‌خواستم سل مینور بزنم مثلا، کم کم می‌شد درامد اصفهان! نابغه شاید بتواند یک هشتم پرده را هم با انگشت بگیرد و با گوش تشخیص دهد، ولی چون من آماتوری که خیلی راحت نیم پرده را هم خارج می‌زند، تمییز ربع پرده‌ها دشوار است برایش.

  • این مقاله خواندنی چه خاطراتی را از دهه پنجاه برایم زنده کرد، آن گاه که گروه فرهنگ وهنر (گروه پایور می‌گفتند بیشتر) بر صحنه تالار رودکی ظاهر می‌شد دو سه باری در سال. نوازندگان این گروه دست‌چین شده جنتلمنان بود گویی، همه آراسته و دور از تظاهرات موسیقیدان نمایی. از خود استاد پایور تا استاد رحمت‌الله، حسن ناهید، هوشنگ ظریف، محمد اسماعیلی، دو خانم برازنده‌ای که غژک می‌زدند و اسمشان محو شده از ذهن، گویا یکیشان همسر استاد ظریف بود، و هم جنتلمنی که عود می‌نواخت. مسابقه‌ای که پایور و اسماعیلی معمولا در رنگهای پایانی برنامه می‌گذاشتند و به تدریج تندتر می‌کردند سرعت اجرا را به راستی دیدنی و شنیدنی بود. زنده‌یاد همایونپور می‌گفت حبیب‌الله تکنیکی‌ترین ویولنیست ایرانی است و یاحقی زیبانوازترین، و رحمت‌الله میانگین این دو، هم تکنیک قوی دارد و هم شیرین می‌نوارد. در مورد کمانچه هم مرحوم همایونپور می‌گفت بهاری دیگر پاییزی شده و صدای سازش در نمی‌آید، تنها کمانچه‌کش قابل رحمت‌الله است.

  • جناب فاریا ضمن احترام به شما و نظراتتان خدمتتان عرض کنم ظاهرا شما ۳۰-۴۰ سال از موسیقی ایران و جریاناتش به دورید اکنون با تلاش اساتید و هنرمندان همان نسل که شما گفتید کمانچه نوازان جوانی داریم حدود ۲۰-۲۵ ساله که همین الان دوران اوج بسیاری از اساتید گذشته را قورت می دهند (…)

    با نهایت احترام

  • بعد از خواندن همه نظرات، در نوشته فاریای عزیز، اشاره اش به اجراهای گروه فرهنگ و هنر را دیدم. متاسفانه من دیر تر از آن پا به دنیای هستی گذاشتم که بتوانم شکوه اجراهای گروه فرهنگ و هنر را با چشمان خود ببینم اما بعد از این همه سال، با دیدن تصاویر اجراهای آن سال های دور، با شنیدن اجراهای آن دوران، به خوبی متوجه منظور فاریا می شوم.
    اجراهای آن گروه، اجراهای آن افراد و ساخته های فرامرز پایور در آن دوران، برای من به شخصه، رنگ و بویی دارند که جای دیگری آن ها را ندیده ام. بجاست در این جا یک بار دیگر نام این بزرگان را ذکر کنم:

    فرامرز پایور (سنتور)، رحمت الله بدیعی (کمانچه و ویولن)، هوشنگ ظریف (تار)، حسن ناهید (نی)، پروین صالح (قیچک) “همسر استاد ظریف”، پروین شکالور (قیچک)، حسین فرهاد پور (قیچک و ویولن)، حسن منوچهری (بربط)، محمد اسماعیلی (تنبک) و محمد دلنوازی (رباب)

    فاریای عزیز به مسابقه های آقایان پایور و اسماعیلی در چهارمضراب ها و رنگ های پایانی برنامه اشاره کردند که واقعا هر بیننده ای به حیرت وامیداشت. از دید من کسی که می تواند جایگاه فرامرز پایور را حفظ کرده و به همگان نشان دهد که فرامرز پایور که بود، جناب سعید ثابت هستند که دو نوازی های اخیرشان با استاد اسماعیلی به خوبی گویای تبحر و توانایی های ایشان است. فراموش نمی کنم که استاد اسماعیلی و جناب آقای ثابت چه اجرای زیبایی در فرهنگسرای ارسباران در بهار همین امسال در مراسم بزرگداشت استاد پایور (آئین نکوداشت زنده یاد استاد صبا و استاد فرامرز پایور) داشتند.
    از فاریای عزیز برای یادآوری خاطرات آن زمان ممنونم. برای استاد پایور آرزوی بهبودی و رهایی از بستر بیماری دارم.
    با تشکراز شما (محمد امین)

  • بادرود و سپاس فراوان از مطلب بسیار جالب و غنی شما
    من چند تکه فیلم کوتاه از استاد رحمت بدیعی دارم که فکر می کنم مربوط به حدود ۴۰ سال پیش است. نکته جالبی که من در آنها مشاهده کردم :
    کسانی که با ویولن آشنایی دارند می دانند که مشکل ترین مسئله در آرشه کشی استفاده از ته آرشه می باشد به طوری که حتی اساتید بزرگ ما هم از یک چهارم یا یک پنجم پایین آرشه به ندرت استفاده می کنند به خصوص وقتی سرعت بالا می رود.
    این مطلب در مورد استاد رحمت بدیعی برعکس است.ایشان چنان آرشه پرقدرتی دارند که از ته آرشه به خوبی استفاده می کنند و از نوک آن کمتر استفاده می کنند.
    به هر حال چه کنیم که اوضاع بسیار “درخشان” فعلی کشور ما به خصوص در مورد هنر ما را از دسترسی و استفاده این اساتید محروم کرده است.

  • با عرض سلام و خسته نباشید بی زحمت اگر امکان داشته باشد شماره تلفن مرکز پخش ردیف نوازی همایون خرم را به آدرس میل اینجانب ارسال فرمائید پیشاپیش از لطف بزگتان متشکرم.

  • bayad begooyam motasefam az inke bazi az gataat sakhte ostad saba nazire 4 mezrabe zange shotor va .. ra bad az gozasht saliyane deraz joz ostad rahlatollah badii hich farde digari nimitavanad be dorosti ejra konad. hata afradi nazire marhoom yahaghi-malek-tajvidi niz tavanaii an ra nadashteand.

  • سلام عرض میکنم به اقای بدیعی میخواستم به پرسم در موسیقی کلاسیک هم اسپیکات بود ویا استاد صبا درقطعات خود ازاین نوع روش استفاده میکردندیا نه

  • باسلام
    جای تاسف است که به قول علیرضا جواهری این زمان که همه مهر به دهان دارند افرادی مغالطه گر که نوعی نو سفسطه گر هستند از فضای گرفته نقد استفاده می کنند. فرید دهدزی برای من قابل احترام است اما اینکه رحمت اله بدیعی را صبا کوچولو بنامد و اینگونه آغاز گر باشد هم به استاد بزرگ بدیعی به احترامی شده و هم به جامعه موسیقی ، جای تعجب نیست چرا که ایشان شهناز و کسائی را هم الک و ولک می نامد و یا در نگارش شجریان زدگی دچار هیجان زدگی میشود . جا دارد این دوست عزیز حال به جای نگارش دامنه مطالعات خود را افزایش دهد .

  • تازگی نوازندگی کمانچه آقای رحمت الله بدیعی رو شنیدم. قیامتیه. واقعا همون تعریفایی رو که درباره مرحوم اسماعیل زاده نوشتن که صبا هم شاگردش بوده رو می توان در ساز ایشون شنید. پوزیسیون ها فوق العاده میگیره. بدون اینکه از اصالت موسیقیش کم بشه. همه نوازندگان کمانچه باید گوش کنن و البته الگو بگیرن.

  • میگم استاد بدیعی قصد ندارند که کمانچه رو از این مذلت در بیارند و یک دوره ردیف مخصوص کمانچه برای این ساز مهجور بنویسند . تا کی باید بریم پیش تار نوازا ردیف کار کنیم آخه؟

بیشتر بحث شده است