گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

نگاهی به رقابت در جشنواره موسیقی فجر (۲)

یکی از پیامدهای جلوگیری از ورود تکنوازان به بخش رقابتی جشنواره موسیقی فجر قطعا افت کیفی رپرتوار است. این مساله در مورد بخش دونوازی هم به چشم می آید. سوناتهای متعددی از آهنگسازان نامی در دست است که برای همراهی پیانو با ویولون یا ویولونسل یا فلوت یا ویولون آلتو نوشته شده است. گیتار کلاسیک هم رپرتوار منسجم تر و حرفه ای تری در زمینه دو نوازی دارد که قابل توجه تر از آنسامبلهای ۳ یا ۴ نفره این ساز است. وقتی تکنوازی و دونوازی از بخش رقابت کنار گذاشته می شوند، نوازندگانی که به هر دلیل قصد حضور در رقابت را دارند با توجه به قانون فوق اقدام به تشکیل گروه می کنند.

گیتاریستها عموما راحت ترین راه که تریو گیتار است را انتخاب می کنند و پیانیستها و ویولونیست ها هم با انتخاب رپرتواری محدود تریو یا کوارتت درست می کنند.

چنانچه شرایط حضور این دو گروه (تکنوازی و دونوازی) در بخش رقابتی موسیقی کلاسیک غیر ایرانی مهیا شود قطعا از نظر تنوع و کیفیت شاهد رشد خواهیم بود. لازم به یاداوری است که برگزاری جشنواره هایی نظیر “جوان” که عرصه ای برای رقابت تکنوازان محسوب می شود به مقدار زیادی برطرف کننده این کاستی جشنواره فجر است به شرطی که همان توجهی که از سوی دولت محترم و نهادهای مربوطه به جشنواره فجر مبذول می شود جشنواره ای نظیر جوان را هم مورد حمایت قرار دهد.

مورد دیگری که درباره جشنواره فجر و دیگر جشنواره های معدود موسیقی قابل طرح است خلاصه کردن مفهوم موسیقی جهانی در شیوه کلاسیک است. در متن فراخوان همین جشنواره نیز با تفسیم بندی کلاسیک ایرانی و کلاسیک غیر ایرانی یا جهانی، دیگر سبکها که در کشورمان با جدیت دنبال می شوند نادیده گرفته شده اند.

این در حالی است که در بخش بین الملل جشنواره همواره گروه هایی با موسیقی غیر کلاسیک حضور داشته اند یا ترکیبی از موسیقی کلاسیک و دیگر سبکها را اجرا کرده اند. اگر ریشه ای تر ماجرا را بررسی کنیم ناگزیر به نقد هنرستان موسیقی و دانشکده ها و آموزشگاه های موسیقی می رسیم؛ تفکری که در آموزش مدون از موسیقی جَز و راک و پاپ دوری کرده و جوانان و موسیقی دوستانی که در تقابل با این نگرش و سیاست گذاری، دیگر سبکها را دنبال کرده اند و به کیفیت قابل قبولی دست پیدا کرده اند. هنرستان موسیقی که مانند جشنواره فجر بر دو گونه موسیقی کلاسیک جهانی و اصیل ایرانی تمرکز کرده ناهماهنگ با وضعیت اجتماعی و فرهنگی کشورمان پیش رفته است.

بسیاری از فارغ التحصیلان موسیقی بنا به دلایل مختلف و اغلب منطقی جذب سبکهایی به جز آنچه به صورت رسمی در مراکز دانشگاهی و هنرستان ها تدریس شده است می روند. پیشتر تاکید شد که این متن حول رقابت در بخش کلاسیک غیر ایرانی پیش خواهد رفت، اما دست اندرکاران مطلع هستند که نقطه عزیمت سبکهایی مانند جَز و پاپ در نظام آموزشی کشورمان همواره موسیقی کلاسیک بوده است چرا که مراکز آموزشی رسمی ما هنوز این سبکها را به رسمیت نشناخته اند. این بخش را با طرح سوالی پایان می دهم: وضع چنین قوانین و رویکردهایی چه تاثیری از واقعیت و پتانسیل موسیقی کشورمان گرفته و در پی کدام اثر گذاری است؟

 

بابک ولی پور

بابک ولی پور

۱ نظر

بیشتر بحث شده است