گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

از آخرین نوازنده تا اولین آهنگ‌ساز (۱)

هنر موسیقی تاریخی ویژه‌ی خود دارد، از ظهور خواننده تا نوازنده و از آن تا ظهور شخصیت قدرت مند آهنگ‌ساز سه مرحله‌ی مهم از عرصه‌ی هنر موسیقی است. تنها با ظهور آهنگ‌ساز که تفریبا هم‌زمان با ظهور زبان موسیقی بود، این هنر توانست عرصه‌ای از نقد اثر را برای سازنده‌اش فراهم سازد. روندی که منجر به تنوع و تکامل حیرت‌انگیزی در تولید آثار این هنر شد. در ایران خودمان هرچند که هنوز جدال‌های خواننده با نوازنده به‌ پایان نرسیده و در حالی‌که خواننده می‌تواند به مقامات عالی برسد، هنوز هم نوازنده ناچار است در پس پرده ساز را به‌دست گیرد، در دوره‌ای خاص به همت هنرمندانی چون وزیری و خالقی بارقه‌هایی از عصر آهنگ‌سازی پدید آمد، به‌طوریکه می‌توان چنین گفت که خالقی اولین آهنگ‌ساز حرفه‌ای کامل در کشورمان گردید. او تماما به‌عنوان یک آهنگ‌ساز شهرت پیدا کرد، هرچند که وزیری شایسته‌ی آن‌ است که آغازگر این راه باشد، اما وزیری هم بیشتر به‌عنوان یک نوازنده‌ی تار مشهور شده بود.

روح‌الله خالقی تنها شاگرد وزیری نبود، او یار و همراهی وفادار به اهداف وزیری بود و توانست اهداف این پیش‌تاز را در حد بضاعت خود که کم هم نبود، دنبال کند و سرانجام ظهور شخصیتی به‌نام آهنگ‌ساز را در کشورمان تثبیت کند.

خالقی با خلق آثاری زیبا در دستگاه‌های راست‌پنجگاه، ماهور و دشتی توانست برای اولین بار موسیقی بدون خواننده و مستقل از نفوذ او را به شنوندگان موسیقی ملی ایران عرضه کند.

خالقی هنرمندی تیزچنگ بود. خود می‌گوید تم معروف “بوی جوی مولیان” را در شبی از شب‌های تابستان در کوچه‌های قدیمی و نیم تاریک بخارا از زبان خواننده‌ی درویشی که در حال گذر بود شنیده است، آن درویش اتفاقا همان ابیاتی را که رودکی سروده بود، می‌خواند. آوازی آنقدر جذاب که توانست سلطان وقت را که در سمرقند جاخوش کرده بود و حاضر به رجعت به بخارا نبود، بی پاپوش و دستار دوان دوان به سوی بخارا بکشاند.

ای بخارا شاد باش و دیر زی

میر زی تو میهمان آید همی

این‎‌که هنرمندی بتواند از قلب فرهنگ ایران زمین چنین اثری زیبا را با دقت یک آهنگ‌ساز با تجربه دراماتیزه کرده و عرضه کند کار ساده‌ای نیست. خالقی استاد یافتن چنین ملودی‌هایی بود. او با ضبط قطعه‌ای کوچک از ویولن رضا محجوبی در یک قهوه‌خانه‌ی نیم ویران در یک ضبط صوت و تنظیم و هارمونیزه کردن آن توانست یکی از قطعات بسیار زیبای دشتی را خلق کند که در برنامه‌ای از برنامه‌های “گل‌های رنگارنگ” برای اولین بار عرضه گردید.

خاموش ای مرغ سحر

کی دارد ناله اثر

که خموشی ترانه‌ی جان است

غزل عاشقانه جان است

در رویدادی دیگر این خالقی بود که در سفری به دزفول، ملودی زیبای “دست به دستمالم نزن” را از یک تارزن گمنام دزفولی شنید و اثر زیبایی را که هنوز هم بسیار شنیدنی است و از ملودی‌های ویژه‌ی موسیقی ملی ایران محسوب می‌شود را از دستبرد زمانه نجات دهد. خالقی بود که آثار شیدا را با تنظیم برای ارکستر تبدیل به یکی از نگین‌های اصلی موسیقی ملی‌مان کرد.

محسن قانع بصیری

محسن قانع بصیری

۱۳۲۸-۱۳۹۶ تهران

نویسنده و نظریه پرداز در زمینه های اقتصاد، فرهنگ، هنر و مدیریت

دانشکده علوم رشته شیمی دانشگاه تهران و دانشگاه جیورجیا آمریکا

۱ نظر

  • بدون شک استاد روح الله خالقی یکی از دلسوزترین و بهترین موسیقی دانان و محققین و از بزرگترین خدمتگذاران موسیقی ایران بوده اند. روحشان شاد

بیشتر بحث شده است