گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

مشخصه های موسیقی پاپ


اگر به موسیقی پاپ به معنی آن دسته از موسیقی ای که در یکصد سال اخیر مورد توجه مخاطبین عام قرار گرفته است بنگریم خواهیم دید که با چه سادگی نسبی می توان این سبک موسیقی را تحلیل کرد و یا

هارمونی قطعات این سبک موسیقی را درآورد و یا برای آنها هارمونی مورد نیاز را تهیه کرد.

در بحث های مربوط به هارمونی که پیش از این مطرح کردیم با چهارچوبها و قواعدی که می توانند بر هارمونی قطعات جز یا کلاسیک حاکم باشند، آشنا شدیم. بسادگی می توان از آنها برای موسیقی پاپ نیز

استفاده کرد، تنها نکته ای که به آن باید دقت کردن آن است که موسیقی پاپ به دلیل جایگاه مردمی ای که دارد، عموماً دارای هارمونی پیچیده نیست و سادگی هارمونی از مشخصه های بارز آن است.

در موسیقی کلاسیک آنچه اعتبار، شخصیت میزانهای کمی و کیفی یک قطعه را محرز می کند پارتیتوری است که قطعه بر روی آن نوشته شده است از این جهت شاید بتوان این سبک را، موسیقی مستند و

مقرراتی نامید. حال آنکه در موسیقی پاپ آنچه یک قطعه را بر دیگری برتری می بخشد و به آن اعتبار میدهد نحوه اجرا یا ضبط آن است و نه نوشته های احتمالی روی کاغذ. چه بسا دو اجرای مختلف از یک

قطعه نه تنها از لحاظ اجرا بلکه از لحاظ طول زمان اجرا و تعداد میزانها با هم یکسان نباشند.

اگر به صفحاتی کاغذی که موسیقی های پاپ بر روی آن نوشته شده است (sheet music) دقت کنید، متوجه می شوید که اغلب چیزی جز خط ملودی و آکوردها بر روی آنها نوشته نشده است. همین ضعف

یا سستی در تعریف قطعه موسیقی باعث می شود که اجرا کنندگان بعدی بتوانند در اجرای خود از قطعه مورد نظر، تغییرات زیادی بدهند و اعمال سلیقه نمایند. بنابراین چندان جای تعجب نخواهد بود که مثلاً

شاهد این باشیم که در قسمتی از یک قطعه در یک نسخه بجای آکورد Dm7 از آکورد F استفاده شود و …

نکته جالبی که در transcription های موسیقی های پاپ وجود دارد آن است که اغلب آنها دارای اشکالات کوچک و بزرگ نسبت به موسیقی اجرا شده هستند و بارها مشاهده کرده ایم که آنچه ما سعی در

اجرا از روی sheet music داریم با آنچه از روی نسخه ضبط شده می شنویم متفاوت است.

البته علت این امر کاملاً مشخص است چرا که پایه اجرای مجدد یک قطعه پاپ بیشتر از آنکه بر مستندات کاغذی باشد، اجراهای ضبط شده قبلی قطعه است و به همین دلیل اغلب توجه کمی بر تهیه

transcription موسیقی های پاپ صورت میگیرد.

ناگفته نماند که از این زاویه دید، موسیقی پاپ را می توان تا حدی با جز نیز مقایسه کرد با این تفاوت که در اجراهای جز نوعاً از ملودی و هارمونی های پیچیده استفاده میشود. نوازنده جز حتی ممکن است به

خود اجازه دهد که پایه های ملودی و هارمونی قطعه را درهم بریزد، اما در اجراهای مختلف پاپ یک قطعه، از یک طرف تغییرات اعمال شده در ملودی و هارمونی بسیار کم یا ساده هستند و از طرف دیگر

نتیجه باید ساده، روان و مخاطب عام پسند باشد.

مشخصه های اصلی
تفاوت های اصلی ای که می توان میان موسیقی پاپ و دیگر گونه های موسیقی – که شاید بتوان آنها را جدی تر نامید – بیان کرد عبارتند از:

طول قطعه :
بر خلاف قطعات موسیقی کلاسیک و جز که می توانند بدون تکرار بسیار طولانی باشند، موسیقی خالص و بدون تکرار قطعات پاپ به ندرت از ۳۲ میزان بیشتر می شود. در تکرارها معمولاً حداکثر ممکن

است که ترانه تغییر کند و نه چیز بیشتر.

تغییر گام و مدولاسیون :
مدولاسیون و تغییر گام از ویژگیهای بارز موسیقی کلاسیک و جز است حال آنکه به ندرت در ترانه های پاپ از این امکان استفاده می شود. در واقع در این سبک از موسیقی شاید استفاده از مدولاسیون برای

جلوگیری از تکرار و یکنواختی ملودی یا هارمونی استفاده شود در حالی که در بسیاری از کارهای جز یا کلاسیک بدور از نگرانی تکرار، از مدولاسیون یا تغییر گام (یا مد) استفاده میشود.

تاثیر ریتم :
ریتم از مهمترین عوامل سازنده یک قطعه پاپ محسوب می شود. ریتم یک قطعه پاپ معمولاً توسط دو گروه ساز پشتیبانی می شود. یکی درامز و دیگری ساز همراهی کننده مانند کی برد یا پیانو و گیتار.

ضد ضرب :
آنچنانکه در موسیقی جز، ضد ضرب اهمیت دارد در موسیقی پاپ جایگاه خاصی را نمی توان برای آن قائل شد. تنها ممکن است خواننده ملودی را با یک یا چند نت پیک آپ شروع کند و کمتر مشاهده می شود

که در یک قطعه پاپ بر روی ضرب های ضعیف تاکید شود.

بسط و توسعه :
ویژگی بارز موسیقی کلاسیک بسط و توسعه قانونمدار و در موسیقی جز توسعه قطعه با بداهه نوازی است. اما در موسیقی پاپ چنین چیزی وجود ندارد و یک یا چند ساختار ساده ممکن است برای یک یا دو

بار با تغییرات بسیار جزئی تکرار شوند.

بنابراین مشاهده می کنید کلیه المان هایی که در موسیقی به پیچیدگی آن کمک می کنند در موسیقی پاپ ساده و کم اهمیت تلقی می شود و نتیجه هنری می شود که مخاطب عام آنرا پسند می کند.

کامیار عباسی

کامیار عباسی

دیدگاه ها ۱۲

  • سلام با تشکر از شما خواهش می کنم مقاله های فنی بیشتری در سایت قرار دهید چرا که از معدود منابع آزاد و دردسترسی هستید که توانایی اینکار رو دارید. سپاسگذارم.

  • musice pop ham mitoone az harmony haye gheyre shafaf mesle jazz estefade kone. vali akhar sar hatman yek ja hameye inha ba bargasht rooye harmony haye shaffaf dir ya zood “hal” mishan. baraxe jazz ke in sar dar gomi ro donbale khodesh mikeshe (albate nemidoonam estelahe sar dar gomi ke be kar bordam ta che had momkene dorost bashe).

  • سلام بسیار بسیار عالی بود. من که مردم انقدر به مردم گفتم کلاسیک اینه، پاپ اینه… به نظر من بهتره همینطور عامیانه صحبت کنید خیلی فنی بکنید بقیه متوجه نمی شن. یه چیزی باشه که بشه به این نوازنده های پاپ فهموند. انقدر که سواد موسیقیاییشون پایینه

  • فکر میکنم عادلانه نباشه ارزش پاپ رو اینقدر پایین بیارین. موسیقیه پاپ تنها شکلی از موزیکه که به راحتی تلفیق میشه

  • سادگی و خودمونی بودن پاپ باعث میشه هر کسی اون رو گوش کنه، یه جورایی موسیقی پاپ همون موسیقی مردمی هستش که در هر زمان شبیه به قبلش نبوده مثلا، یک دوره ای موسیقی پاپ ممکنه رو به الکترونیکی تر رفته باشه در حالی که موسیقی پاپ چندسال پیش آن شاید الکترونیک نبوده باشه همونطور که موسیقی دهه ی ۵۰ ایران تماما لایو (زنده) بوده و الان با پیشرفت الکترونیکتر شده و مردم این دهه موسیقی الکترونیک رو بیشتر گوش میدن.
    این نکته رو هم بهتر هستش بگم که نوازنده ای موفقه که از حد اقل ۲ متد به طور کامل استفاده کرده باشه و کار کرده باشه و نوازنده های پاپ عموما علم موسیقاییشون بالا هست و ممکنه از متدهای جز،کلاسیک،راک یا هرچیزی براتون با تحلیل بنوازند ولی با توجه به سبکی که در اون کار میکنند مجبور باشن پاپ بزنند و به نظر من پاپ نوازی دلیل بر بی سواد بودن نوازنده نیست.

بیشتر بحث شده است