گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

از گربه ها گفتید از شیرها هم بگوئید (۱)

به یاد دار

تاریخ ما بی قراری بود

نه باوری، نه وطنی

احمد شاملو

در میان فیلم هایی که طی چند سال اخیر با نگاهی منتقدانه به وضعیت برخی از انواع موسیقی های رایج در کشور پرداخته اند، فیلم “کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد” ساخته ی “بهمن قبادی” را به جرات می توان بهترین فیلم سینمایی ایرانی که نگاهی جدی به مشکلات موسیقی زیرزمینی در ایران دارد، قلمداد کرد. این فیلم که در مراسم افتتاحیه ی جشنواره شصت و دوم “کن” به نمایش در آمد، توانست جایزه ی ویژه ی بخش “نگاهی دیگر” و همینطور جایزه ی ” فرانسوا شاله ” ی جشنواره را به خود اختصاص دهد. فیلم، جدای از ساختار پر کشش فیلمنامه، کارگردانی تاثیر گذار و بازی های قابل قبول بازیگرانش که آن را به فیلمی خوب تبدیل کرده اند، بررسی جامعه شناسانه ای بر مشکلات عدیده موزیسین های زیرزمینی ایران دارد.

قبادی با این فیلم توجه تماشاگرانش را به مظلومیت افراد فعال در این عرصه جلب می کند و می کوشد لبه تیز انتقادش را که بیشتر به سوی مسئولان موسیقی و هنر کشور نشانه رفته است، در معرض دید مخاطبانش قرار دهد. با این انگیزه ی قابل تحسین که فعالیت های هنری پرسوناژ های فیلم مستند گونه اش بیشتر و بهتر دیده شوند.

پس از او فیلم سازان و برنامه سازان تلوزیونی دیگری به تبعیت از این موج فکریِ حاصل شده، آثار دیگری را ارائه دادند که هر یک از این آثار در نوع خود و از دیدگاه سازندگانشان نگاهی بعضاً متفاوت به همین پدیده ی اجتماعی یعنی موسیقی زیر زمینی داشته اند موسیقی هایی که عمدتاً در قالب هایی چون “پاپ”،”راک”، “رَپ” و ” هیپ هاپ” تولید می شوند.

فیلم هایی چون ” ساز مخالف” ساخته ی “مجتبی میر تهماسب”، “علی سنتوری” ساخته ی “داریوش مهرجویی”، “گزارش خراب‌کاری” ساخته “سیاوش رزمند”، “باد دبور” ساخته ی “محمد رسول اف”،”آرامش با دیازپام ده” ساخته ” سامان سالور” و ” آقایان پرنده” ساخته ی ” رضا بهرامی نژاد” از این دسته اند.

باید اقرار کرد که سازندگان اینگونه فیلم های اعتراضی به اندازه ی کافی در کارشان موفق بوده اند. چرا که طی چند سال اخیر توجه مخاطبین عام به این گونه از موسیقی ها ی بدون مجوز و اغلب کم محتوا بیشتر معطوف شده است. به طوری که گاهی توجه بیش از اندازه ی عامه مردم به انواع این گونه موسیقی های سبک و عامه پسند، شک برانگیز می نماید. این شک ناشی از عملکرد اجتماعی نامتعادلی است که مثلاً در مقایسه ی تششیع جنازه ی دو نفر در عرصه ی موسیقی رخ می دهد.

یکی
سوگواری بر مرگ خواننده ی پاپ جوانی که نام او تا قبل از مرگ نابه هنگام و البته غم انگیزش حتی در میان مخاطبین همین حوزه نامی آشنا نبوده است، و دیگری مرگ استادی که حداقل دو برابر سن اولی در موسیقی کشورش استخوان خرد کرده بود و اگر نام او را از تاریخ موسیقی کشور پاک کنیم بخشی از هویت ملی مان را پاک کرده ایم. منظورم مقایسه ی مراسم تششیح جنازه ی آقای مرتضی پاشایی و استاد فرامرز پایور است و نمونه های مشابه و بسیار دیگر.

ضیاالدین ناظم پور

ضیاالدین ناظم پور

ضیاالدین ناظم پور
متولد ۱۳۴۵ تهران
آهنگساز، نوازنده رباب، نویسنده

۱ نظر

بیشتر بحث شده است