در پوزیسیونِ شست: طبیعیترین حالت انگشتگذاریِ ممکن، هنگامی که در پوزیسیون شست هستید و آرنج الزاماً بالاتر از معمول قرار گرفته، همان حالتِ انگشتگذاریِ مورب در پوزیسیونهای دیگر است. پس اگر شما روشِ انگشتگذاریِ مورب را انتخاب کردهاید، در پوزیسیونهای پایینِ گریف (پوزیسیونهای شست) نیازی به تغییر حالتِ انگشتان ندارید و در سراسر گریف انگشتگذاریِ یکشکلی را انجام خواهید داد (بدیهیست که در روش انگشتگذاریِ عمود، نوازنده مجبور به تغییرِ حالتِ انگشتان در پوزیسیونِ شست خواهد بود).
عکسی از کتابِ «هنرِ نوازندگیِ ویولنسل» نوشتهی «لوییس پاتر» که حالتِ دست را در پوزیسیونِ شست نشان میدهد.
ضعفهای انگشتگذاریِ مورّب
وضعیتِ آرنج:
آزمایش زیر را انجام دهید:
آرنجتان را بالا نگه دارید و مچِ دستتان را در هر دو جهت بچرخانید تا جایی را که انگشتگذاریِ موربِ شما و ساعدتان بیشترین احساس راحتی را دارد پیدا کنید. باید جایی باشد در میانهی دو نقطهی نهایی که مچ امکانِ گردش دارد. احتمالاً در این نقطهی میانه، کفِ دست شما رو در روی زمین قرار میگیرد.
حالا آرنجتان را پایینتر نگه دارید (به سبک لئونارد رُز). اکنون دوباره تلاش کنید با گرداندن مچ به طرفین، راحتترین وضعیت پنجه و ساعد را در میانهی دو نقطهی نهایی که مچ امکان گردش دارد، بیابید. میبینید که محل این نقطهی میانی، با تغییر دادن ارتفاعِ آرنج جابجا میشود. احتمالاً به این نکته پی میبرید که هرچه به حالتِ انگشتگذاریِ عمود نزدیکتر شوید، با ارتفاعِ پایینترِ آرنج راحتتر خواهید بود.
بنابراین به طور کلی رسیدن به وضعیتی راحت در روش انگشتگذاری عمود هم ممکن است، ولی به شرطی که آرنج پایینتر از ارتفاعش در انگشتگذاریِ مورب قرار گیرد. به نظرِ من:
۱. اینکه طبیعیترین وضعیت برای دست آنجاست که کفِ دست رو در روی زمین قرار بگیرد، الزاماً سخنِ درستی نیست. همه چیز به ارتفاع آرنج وابسته است.
۲. یک انگشتگذاری مورب که کف دست را رو در روی زمین قرار میهد، نیاز دارد که آرنج در ارتفاع بالا قرار گیرد. وقتی با هدف فراهم کردن وضعیتی راحت برای انگشتگذاری مورب، آرنج را یکسره بالا نگه دارید، مفصل و ماهیچههای شانه را تحت فشار قرار دادهاید. البته ممکن است یک نوازنده حالتِ موربِ معتدلتری را بکار گیرد تا بشود آرنج را هم به نسبت در ارتفاع پایینتری نگه داشت و این از نظرِ من پذیرفتنیتر است.
انگشتِ چهارم:گرچه براستی انگشتگذاریِ عمود، حالتِ انگشتِ چهارم را چیزی شبیه به حالت یک «لنگه کفش کهنه» میکند، باید توجه داشت که انگشتگذاریِ مورب هم انگشتِ چهارم را به وضعیتی راست و خمشناپذیر در میآورد و پشتیبانی آن را با همهی بازو ناممکن میسازد.
یک روشِ میانه
شخصاً هنگام رویارویی با مسائلی اینچنین دربارهی وضعیتِ پنجه، ساعد و آرنج، تلاش میکنم بهترینهای هر روش را برگزینم.
گردشِ دست
باید پرسید چرا بجای توصیه کردن یک وضعیت ثابت برای پنجه و آرنج، یک روش سیالتر انگشتگذاری را بنا نمیگذاریم؟ «گِرهارد مَنتِل»، نوازندهای که در بالا به او اشاره شد، همچون «یانوش استارکر» از مدافعانِ حرکتِ دوار است. چرا به فراخورِ تغییرِ ارتفاعِ آرنج، زاویهی تلاقیِ انگشتان با گریف را تغییر ندهیم؟ به عبارت دیگر، هر انگشت وضعیت راحت مختصِ خود را دارد.
منظور از گردش دست چیست؟ اساساً در دستِ شما، هنگامی که از وضعیتی موربتر به وضعیتی عمودیتر تغییر حالت میدهید، گردشی رخ میدهد، بسته به اینکه کدام انگشت را بهکار گرفتهاید.
۱ نظر