گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

«سنتورنوازی معاصر»؛ بررسی یک عنوان (۱)

مقدمه
در سال‌های اخیر کوشش‌های هنری هنرمندانی مانند «اردوان کامکار» در حوزه‌ی سنتور و سنتورنوازی، درهای نوین و بی‌سابقه‌ای را گشوده‌است که به جد شایسته‌ی نقد، بررسی و تحلیل فراوان‌اند. اما موضوع اصلی مقاله‌ی پیشِ رو بررسی عناصر موسیقایی این جنبش نیست؛ بلکه تأملی‌ است در باب عنوانی که اخیراً به‌شیوه‌ی سنتورنوازی اردوان کامکار و متأثرینش اطلاق می‌شود؛ یعنی «سنتورنوازی معاصر».
به‌طور کلی هدف متن حاضر بررسی میزان انطباق عنوانِ «معاصر» با ‌شیوه‌ی مذکور و گرایش‌های هنریِ شبیه به آن است که امروزه در میان اهل هنر ایران رواج‌ِ بسیار یافته‌اند.

واژه‌های کلیدی: معاصر، سنتور، سنتورنوازی

کلمه‌ی «معاصر» در لغت
کلمه‌ی معاصر معادل عربیِ “Contemporary” در زبان انگلیسی است که در زبان فارسی نیز کاربرد دارد. “Contemporary” از ترکیب جزء معنادارِ “con” (که در لاتین و زبان‌های برگرفته‌شده از آن معادل رابط «با» در زبان فارسی است و هم‌چنین در معناهایِ «همراه با»، «در کنارِ» و… به‌کار می‌رود) با “temp” (که به‌معنای «زمان» است) حاصل شده‌است که بر «با هم در یک زمان بودن» و یا «هم‌زمانیِ نسبی» دلالت دارد.

خود کلمه‌ی معاصر نیز از ریشه‌ی ع،ص،ر و بر وزنِ مُفاعِل ساخته‌ شده‌است که ضمیر فاعلی باب مُفاعله است و در زبان عربی برای «وحدت‌بخشی و گره‌زدن چند شخص یا چندچیز در فعلی واحد» به‌کار می‌رود. در نتیجه می‌توان گفت که کلمه‌ی معاصر نیز مانند معادل خود در زبان‌های هم‌ریشه با لاتین، بر «وحدتِ تقریبیِ چند اوبژه در بسترِ زمان» دلالت دارد.

کلمه‌ی معاصر و معانی اصطلاحی آن
کلمه‌ی معاصر در حوزه‌های متعدّدی به‌کار برده‌‌می‌شود که خودِ این موضوع باعث تکثر در معنا و کارکردهای این واژه می‌شود. لذا خالی از فایده نیست که در برخی از این معانی که به بحثِ این مقاله مربوط‌ اند، دقیق شویم.

معاصر در علم تاریخ: به‌طورِ کلی در علمِ تاریخ نیز معنای معاصر همان هم‌زمانیِ حدودی است و معمولاً در حوزه‌ی تحقیقاتِ نظری بازه‌ای صد الی دویست ساله را شامل‌می‌شود. اما اگر به دلایلی نیاز به تفکیک کاملاً دقیق معاصر از غیرمعاصر باشد اکثر تئوریسین‌ها بر سر مرز دقیقِ صد سال توافق دارند.
معاصر در امر تألیف: در کشورهایی که در آن‌ها قانونِ کپی‌رایت و قوانینِ مربوط به حقوقِ مؤلفین و مصنّفین به‌صورت جدی وجود دارند، پس از مرگ خالق یک اثر حقوق مادی و معنوی اثر برای مدت معینی به وارثین او تعلق می‌گیرد که این مدت در کشورهای مختلف، متغیر است امّا میانگین آن حدود هفتاد سال است.

در امور مالی و اداری برای فکّ مشمولین این قانون از دیگران، از لفظ معاصر (نظیرِ نویسنده‌ی معاصر یا آهنگ‌سازِ معاصر) استفاده می‌شود که در این معنا، منظور کسی است که هنوز باید به وارثینش حقوق تعلق گیرد.

بررسیِ این معنای ثانویه‌ی‌ معاصر که خصوصاً در کشور ما کمتر متداول است، به‌جهت ارتباط با امر تألیف، به‌عنوانِ سنگ‌ِ بنای هنر، صورت‌پذیرفت و نظر به ارتباطی که با بحث ما دارد بودنش در این مقاله چندان تهی از فایده نیست.

دیدگاه ها ۲

بیشتر بحث شده است