نشانهها حاکی از آناند که در بیشتر موارد موسیقی مردمپسند یا هر نوع موسیقیای که ویژگیهای موسیقی مردمپسند را به خود گرفته باشد، موسیقی مورد نظرِ متن بوده است. (۴) دقیقتر آنکه نکات مندرج در متن عموماً اهالی موسیقی مردمپسند را راهنمایی کرده است و آنان را به سمت درآمد و سود هدایت میکند:
– «این مهم نیست که یک هنرمند چقدر در حرفه خود حرفهای و متبحر باشد؛ مهم این است که چگونه وارد تجارت موسیقی شده و چگونه موسیقیاش را به گوش مردم میرساند» (همان، ص ۴۴).
– «زمانی که یک هنرمند بالاخره در این عرصه به موفقیت میرسد، فشار و استرس موجود در کار، برای خلق آثار مشتریپسند و قابل فروش چند برابر میشود» (همان، ص ۴۵).
این عبارات از فصل اول کتاب مشخص میکند که متن در پیِ پرورش چگونه هنرمندی است. افزون بر اینها، همواره در متن کتاب بر عنصر « ملـﺪی » تأکید شده است که این تأکید همراستا با مشتریمداری در بازار موسیقیِ مردمپسند است؛ چراکه ملـﺪی یکی از مهمترین عناصر موسیقی برای شنوندگان عام است. بنابراین به نظر میرسد با توجه به تأکید متن به عناصر موسیقی مردمپسند و نیز ایدئال کتاب در معرفی یک هنرمند موفق (ستارهای که در کار هنری خود خلاق است، شَم تجاری دارد، به شهرت دست یافته است، مردم آلبومهایش را میخرند، مشاور حقوقی و مدیر برنامه دارد و مواردی از این دست) کتاب مورد نظر پاسخ دقیقی به این پرسش نخواهد داشت که هنرمندی با نوع موسیقی دارای مخاطب خاص و محدود چگونه میتواند از نظر اقتصادی در بازار موسیقی موفق عمل کند. اما کتاب در حوزهی موسیقی مردمپسند، با جامعیتی که دارد، به هدف خُرد خود نزدیک شده است.
روششناسی
بخشبندی کتاب: هنگامی که پای نگرش اقتصادی بهمیان میآید، اولین چیزی که مطرح میشود بررسی نیروهای عرضه و تقاضای کالا یا خدمت تولیدی است. (۵) با این توصیف، بخشبندی کلی کتاب هوشمندانه و تأثیرگرفته از مباحث اقتصادی است و دو مقوله اصلی در اقتصاد موسیقی، یعنی تولید و عرضهی محصولات موسیقی، هریک در بخشی جداگانه مطرح میشود. مطالب سه بخش پایانی عموماً در راستای هدف کلان کتاب تدوین شده اند و در این راستا برخلاف دو بخش اول، به موضوعاتی در خصوص موسیقی و اقتصاد موسیقی در ایران نیز اشاره شده است.
پی نوشت
۴- باید در نظر داشت که ورود هنرمند به حوزه موسیقی مردمپسند میتواند مستقل از نوعِ موسیقی او باشد؛ برای نمونه در حال حاضر بسیاری از هنرمندان موسیقی کلاسیک ایرانی روال تولید و بازاریابی و عرضه موسیقیشان هیچ تفاوتی با هنرمندان موسیقی پاپ ندارد و بهتمامی دارای همه عناصر موسیقی مردمپسندند (بخوانید فصلنامه ماهور، ش ۴۱، پاییز ۱۳۸۷، ص ۲۱۳-۲۱۱).
۵- مَثَلی بین اقتصاددانان رایج است که میگویند اگر عرضه و تقاضا را به طوطی نیز بیاموزید یک اقتصاددان خواهد شد و این مثل کنایه از حضور دائمی توابع عرضه و تقاضا در همه بحثهای اقتصادی است.
۱ نظر