گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

یادآوری های پیرامون بررسی سه شیوه هنر تک نوازی
در موسیقی ایرانی، پژوهش مجید کیانی (۲)

سه شیوه ای که مورد بررسی قرار گرفته چنین معرفی شده است:

شیوه اول

«شیوه ای که از تاثیر پذیری فرهنگ موسیقی سنتی ایران پدید آمده است و از سالهای آغازین دهه ۱۳۰۰ (ش) (نه در دهه اخیر!) در عرصه موسیقی ایران تقویت و رواج یافته است. شیوه ای که با عناوینی چون موسیقی ملی، علمی، نوین و… معرفی می شود» (ص ۲۵).


شیوه دوم

«شیوه ای است که از تحریف و تغییرات در پایه های اساسی بیان هنری موسیقی سنتی ایران مشتق می شود» و در قطعات این شیوه «نغمه های ردیف سنتی، به صورت تغییر شکل یافته استفاده می شود و در فضایی مخصوص که عمدتاً آکنده از خلسه، رویا پردازی، وفور احساسات لطیف و شیرینی بی حد و حصر است اجرا می شود». «شیوه ای که شیرین نوازی هم نامیده می شود» و «به خصوص در برنامه «گلها» ساخته و اجرا می شده» (ص ۲۷ و ۲۸) که این هم مربوط به دهه اخیر نیست.


شیوه سوم

پس از شرح «مفهوم زیبایی در موسیقی ایران» چنین معرفی شده است که:

«سومین قطعه مورد اجرا، براساس شیوه های اصلی اجرا در هنر موسیقی سنتی ایران (ردیف) است و با شنیدن آن می توان تا حدودی به درک بعضی از نکات که کمتر به زبان یا گفتار می آیند، نائل آمد» (ص۵۹).

البته چگونگیِ «درک نکته ای که به زبان یا گفتار نمی آید» خود داستانی دیگر است که از آن میگذریم؛ اما آنچه که در وهله اول برای نگارنده این سطور بسیار عجیب می نماید این است که نمونه های موسیقی عرضه شده در نوار کارست که سه نمونه یعنی هم نمونه های تحریف شده اول و دوم و هم نمونه اصلی سوم همگی ساخته و نواخته خود پژوهشگر است.

نمونه های اول و دوم که خود پژوهشگر آنها را به عنوان «تحریفی» و «عوام پسند» و غیره شناسایی کرده است، هرچند واقعاً نمونه های بدی از موسیقی – به طور اعم – هستند. ربطی به شناسنامه ای که در متن برای آنها آمده است ندارند. آهنگی که پژوهشگر به سبک «موسیقی ملی» یا «موسیقی نوین» ساخته است، مختص خود ایشان است و مسئولیتش نیز با نامبرده است و هیچ ربطی مثلا به ساخته های علینقی وزیری (که در پاورقی صفحه ۲۹ به او اشاره شده است) ندارد.

تاکنون در تاریخ نقد موسیقی ندیده ام که منقدی به جای نقد آثار موجود و مورد نظر خودش آهنگ بدی – مثلا در همان سبک مورد انتقاد – بسازد و بعدهم آن را تحریف شده و مردود بداند. در اجرای نمونه دوم هم نه قرابتی بین سنتور نوازی پژوهشگر و برنامه گلها احساس می شود و نه از «وفور احساسات لطیف» و «شیرینی بی حد و حصر» خبری هست. آواز افشاری در حد کاملاً «معمولی» به گوش می رسد. برای این نوازندگی که در نوع خودش پخته و کامل نیست، نمی توان «شیوه» ای قائل شد.

در مورد شیوه سوم که مورد علاقه پژوهشگر محترم و مسلما «شیوه هنر نوازندگی» خود ایشان است، هم در تمجید از آن مبالغه کرده اند هم در تعریف از آن دچار تناقض شده اند.

در تمجید از شیوه نوع سوم باید یادآوری کنم که در تاریخ موسیقی ایران سابقه ندارد که استادی (پژوهشگر که هیچ) از شیوه هنر نوازندگی خود حتی با شدت و حدت کمتری از پژوهشگر محترم تعریف و تمجید کند.

شیوه سوم را با «ذکر و نیایش» مقایسه کرده و «تداوم تکرار» آن را ملالت آور ندانسته است «بلکه برعکس، موجود نشاط عمیق، ایمان فزاینده، امید استوار، کوشندگی در کار، نیل به قلب حقیقت» شناسایی نموده است (ص ۵۳).

 

خسرو جعفرزاده

خسرو جعفرزاده

متولد ۱۳۲۰ همدان – ۱۳۹۸ وین
موزیکولوگ و معمار
khdjzadeh@gmail.com

۱ نظر

  • نمیدونم چرا استاد کیانی مدام تبلیغ شیوه سنتور زدن خودشونو میکنن البته تا اینجاش ایرادی نداره اما ایشون در کنارش کار باقی نوازنده ها رو رد میکنن(البته به لطایف الحیل)
    مشک آنست که خود ببوید….
    این شیوه شیوه ی اساتید نیست

بیشتر بحث شده است