انصاف را که لحن فردی استاد ادیب بین خوانندگان همدوره خودش متمایز بود و نه قبل و نه بعد از خودش کسی پیدا نشد که حتی بتواند تقلید ظاهری او را درست از عهده بربیاید. گذشته از جنس ممتاز حنجره خدادادی، بنیه طبیعی نیرومند و انعطاف فراوان، چکیده تمام روحیات و احساسات و منش فرهنگی متعالی و روحیه لطیف طبیعتگرای استاد ادیب، طعم منحصر به فردی از احساس اصیل ایرانی از آواز را ارائه میکند که توصیفش بسیار دشوار است و فقط باید آن را شنید. در اینجا راجع به آن صحبتی نمیکنم چرا که به قول مولانا «هم قلب بشکست و هم کاغذ درید.»
سومین مولفه که میتوان درباره آن بحث کرد، ابتکارات شخصی استاد ادیب است. اصولا داشتن ابتکار اصیل در محدوده هنر سنت بسیار دشوار است زیرا به نوعی جمع اضداد است. هم باید ملاحظه هزار و یک قاعده تخطی ناپذیر از سنت را داشت و هم ظرافتهای فردیت خود را بدون خدشه به چارچوبهای کلاسیک اجرا کرد.
این موهبت تنها به آنهایی میرسد که ریاضت عمیق و مستمر در این هنر را گذرانده باشند و استعداد طبیعی و قریحهذاتی در این کار به آنها داده شده باشد. این ابتکارات برآیندی است از استعداد استاد و تجربه مبتنی بر پشتکار و عشق و قابلیت انکشاف شکلهای عمیق و درونی. در اینجا باید دو نکته مهم از زندگی هنری استاد ادیب را از قلم نیندازیم.
یکی این که در همان لحن فردی، ایشان اولین خوانندهای بود که از منطقه بم صدا استفاده شایان کرد و اصلا آواز با لحن پخته و مردانه و به شیوه استخراج صحیح از حنجره، با استاد ادیب شروع میشود و بعد به پیروان مستقیم و غیرمستقیم او نظیر بنان و محمودی خوانساری میرسد.
دوم این که استاد ادیب، تحصیلکردهترین خواننده عصر خود و شاید تمام یک قرن اخیر بوده است و تنها سیدحسین طاهرزاده را میتوان با او همطراز دانست. استاد ادیب تنها به مرور ظاهری ردیف اکتفا نکرده بلکه چندین و چند استاد دیده، روایات مختلفی از ردیفها را آموخته، با یکی از مهمترین منابع موسیقی اصیل و باستانی ایران یعنی نواهای بختیاری آشنایی عمیق داشته و به ردیف موسیقی شهری محدود نبوده، با یک دوره ردیفسازی نزد حسینخان اسماعیلزاده و موسی معروفی آشنا شده و آشنایی با کاراکتر جملاتسازی برای خواننده استاد بسیار مهم است زیرا به جملات او غنا و تنوع میدهد.
شعرشناسی ایشان که دیگر جای حرف و بحث ندارد و کسی منکر آن نیست.گفتنی است که ایشان با نواختن سهتار و پیانو نیز آشنا بود و کمتر خوانندهایست که با سازی مانوس باشد. پس ابتکارات استاد ادیب را میتوان برخاسته از این منابع دانست: آشنایی عمیق با ردیفها، بدون این که بخواهد صرفا ردیفدان یا ردیفخوان باشد، آشنایی عمیق با موسیقی بختیاری، با شعر فارسی، با ردیفهای آوازی و بالاتر از همه قریحه و استعداد طبیعی شخص ایشان که با یک صدای کرشندوی (خیز) سریع شروع میشود که آشنای عاشقان آواز اصیل است؛ و در هر سه دوره آوازی ایشان حضور دارد. من این سه دوره را به دوره صفحه گرامافون، دوره رادیو و دوره ردیف تقسیم کردهام که دوره جوانی، میانسالی و کهنسالی ایشان است.
در هر کدام از این سه دوره، لحن و بیان و تکنیک آواز استاد ادیب، تغییرات مختصری دارد که اهم آنها عبارت است از: آرامتر شدن سرعت اجرا، متنوعتر شدن تحریرها، تغییر برخورد زیباشناسانه ایشان با شعر، تغییر نقطه تمرکز ایشان از شعر به موسیقی و بالعکس، و بالاخره پختهتر شدن حال و حس درونی صدای استاد که از یک عمر سلوک و رنج و ریاضت و تفکر او برمیآید و اکسیری بود خاص خود ایشان و برازنده قامت رعنای معنویات استاد ادیب خوانساری.
۱ نظر