گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

نقد و بررسی کتاب «هزاردستان؛ انگاره موسیقی ایران» (۲)

میرعلی نقی: پس این مربوط به یک بازه‌ی زمانی خاص است که موسیقیدان با طبیعت خیلی بیشتر ارتباط داشته و در واقع منبع الهامش طبیعت بوده. آیا می‌توان گفت که بر طبق فرضیه‌ای که شما آنجا مطرح کردید روند تحریرها از آن شکل طبیعت‌گرا به یک روند ملودیک در طول دوره‌ی گل‌ها تبدیل شده؟ یعنی شما این را به صورت اضمحلال و انحلال تحریر می‌بینید یا اینکه تحول تحریر به صورت یک انگاره‌ی موسیقی نو یا هیچ‌کدام؟
محسنی: قاعدتاً اینکه ما چون هزاردستان را به عنوان یک پرنده‌ی خارق‌العاده در تنوع تحریری می‌شناسیم می‌بینیم که استادان قدیمی خیلی بیشتر قواعدی چون تنوع تم‌های تحریری، ادوات، میزان تکرارها، نحوه‌ی گسترش موتیف‌ها یا حرکت نغمات مورد توجه قرار می‌دادند و اینکه بعدها تحریر در دوره‌ی گل‌ها یک مقدار حالت کلیشه‌ای‌تری به خود گرفت، یا اینکه تحت تأثیر تکنیک‌هایی بود که از سازهای اروپایی الهام گرفته شده بود، حالت‌های آرپژگونه یا پاساژگونه‌ی بیشتری داشت.

میرعلی نقی: صحبتی داشتیم با استاد پایور. ایشان مشغول شنیدن تعدادی از صفحات سنگی بودند. آوازهای خواننده‌های قبل از سیدحسین طاهرزاده را گوش می‌دادند. مثلاً آواز قلی‌خان، سیداحمدخان. بعد می‌فرمودند به‌خاطر کیفیت ضبط، شعر مفهوم نیست و حتی مشخص است گاهی‌وقت‌ها خواننده سواد کافی نداشته که شعر را بخواند، اما نشان می‌دهد که آن‌موقع برخلاف امروز به موسیقی بیشتر توجه داشتند و اهمیت می‌دادند. این را استادی می‌گوید که عملاً متعلق به موسیقی عصر تجدد است، این موضوع است که اهمیت دارد. شعر در درجه‌ی دوم بوده است. در حالی که در دوران اخیر، مثل دوران گل‌ها، شعر در درجه‌ی اول قرار می‌گیرد. یعنی در واقع ما این تغییر را تا حدی باید از سرمنشأ آن، مؤسس برنامه‌ی گل‌ها آقای داوود پیرنیا بدانیم، نه آهنگسازان گل‌ها مثل آقای خالقی و معروفی. چون آن‌ها موسیقیدان بودند و تفکرشان موسیقایی بود. در حالی که آقای پیرنیا اهل شعر بود. در درجه‌ی اول عاشق شعر بود و همه‌چیز را بر اساس محوریت شعر می‌خواست. گل‌ها را به عنوان برنامه‌ی شعر و موسیقی می‌شناختند. ذهنیت یک مؤسس بقیه را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد. به ویژه اینکه مشاورانش کسانی بودند که اهل شعر بودند تا موسیقی.

اما چیزی که این وسط باز هم مطرح می‌شود دور شدن تدریجی انسانِ شهرنشین از طبیعت است. من باید تشکر دیگری هم از آقای محسنی بکنم و آن این کار دشواری است که در گردآوری فایل‌های صوتی از روی صفحات قدیمی کرده‌اند. ما اینجا کلکسیونی از تحریر به اضافه‌ی کلکسیون صدای هزاردستان داریم. برای اینکه تحریر را یک جزء جدایی می‌انگاریم در حالی که این‌طور نیست. اصلاً تحریر حتی در آن شکلی هم که به صورت تزیین نشان داده می‌شود جزء ساختار و مصالح نغمه است و وقتی از نغمه بیرون بیاوریم می‌بینیم که خود نغمه هم قلب ماهیت شده و متأسفانه با این ترتیبی که حداقل من الان می‌بینم ما تا حدود ۱۰ سال دیگر تحریر در آواز ایرانی نخواهیم داشت و این لطمه‌ی جدی، حتی به موسیقی آوازی که به کنار، اصلا به ماهیت کار خواننده خواهد زد.

علیرضا میرعلینقی

علیرضا میرعلی نقی

علیرضا میرعلینقی متولد ۱۳۴۵ در تهران
روزنامه‌نگار، پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری

۱ نظر

بیشتر بحث شده است