گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

محمدرضا شجریان که بود و چه کرد؟ (۳)

در سال ۵۲ شجریان نزد عبدالله دوامی می رود و ردیف آوازی اش و شیوه های تصنیف خوانی را از وی می آموزد. شجریان خودش را نمی خواست فقط در بند و چارچوب آواز قرار دهد. اگر به برنامه‌های گلها دقت کرده باشید، مردها در میان برنامه های تصنیف یا ترانه، آواز می خواندند و خانم ها اول و آخر برنامه ترانه و تصنیف می خواندند. پس عموما زنان تصنیف و ترانه خوان بودند و مردان آوازخوان.*

شجریان در آن زمان قصد داشت در کنار آواز هم تصنیف بخواند هم ترانه. تصنیف خوانی را بیشتر نزد عبدالله خان دوامی فرا گرفت. دوامی ردیف دان بود ولی در تصنیف خوانی نیز حرفه ای بود. در مجالس مختلف، اول آواز خوان های حرفه ای می خواندند و بعد او تصنیف را بسیار قوی اجرا می کرد.

از سال ۵۲ به بعد، او در کنار هنرمندان دیگر عضو مرکز حفظ و اشاعه به سرپرستی (داریوش صفوت) قرار می گیرد.

از سال های اوایل ۱۳۵۰ شجریان با محمدرضا لطفی آشنا می شود. لطفی هم مدتی با همین مرکز و شخص داریوش صفوت همکاری می کرد.

شجریان در سال ۱۳۵۲ اولین تجربه ترانه خوانی اش را که با خواندن «داروگ» که یک شعر نو از ساخته های نیما یوشیج بود با ملودی سازی محمدرضا لطفی و چندصدایی فرهاد فخرالدینی شروع می کند. اینکه خواننده ای به طور سنتی بخواهد تصنیف یا ترانه بخواند در سنت آوازی ایران چندان رایج نبود. این کار بیشتر از دوره مشروطیت تحت تاثیر فضای فرهنگی و ارتباطات با اروپا و آزادی ها تعریف دیگری پیدا کرد، در آن زمان تصنیف توسط خوانندگان مرد هم خوانده شد.

شجریان همانطور که نمی خواست فقط یک مناجات خوان و قاری قرآن باشد، نمی خواست فقط یک آوازخوان باشد و تصنیفی هم که خوانده شد بر اساس نه شعر غزل و اشعار کهن فارسی؛ بلکه شعر نویی که نیما یوشیج سروده بود و اتفاقا خیلی هم موفق از آب در آمد و هنوز هم جذابیت خود را دارد. شجریان ترانه دیگری هم خواند که باز در میان آوازخوان های ردیف دستگاهی به نوعی ساختارشکنی محسوب می شد؛ این ترانه «مگه نه» نام داشت که شعرش زبان محاوره دارد و از بیژن سمندر است و آهنگ آن از ساخته های عطا الله خرم. همانطور که می دانید عطاالله خرم بسیاری از ترانه هایی که ویگن و خوانندگان پاپ آن زمان خوانده اند را آهنگسازی کرده است.

باید گفت که شجریان در انتخاب هایش دارای وسواس هم بود و با حوصله اشعار را انتخاب می کرد. او هر خوانش جدیدی را تجربه ای برای خود می دانست. شجریان مسلط به فضای کاری خود و به حنجره اش و همچنین مسلط به ردیف ها و گوشه های موسیقی بود. باید خاطرنشان کرد که شاعران و آهنگسازان در آن زمان هم بهترین بودند و این ها همه به نوعی با هم جمع می شدند تا سرایشی استثنائی و زیبا خلق شود.

در سال ۱۳۵۴ در جشن هنر شیراز اتفاق زیبایی رخ می دهد و شجریان به همراه محمدرضا لطفی و ناصر فرهنگفر راست پنجگاه می خواند و مورد اقبال واقع می شود.

*درباره تفاوت «ترانه» و «تصنیف» هم می توان گفت: «تصنیف»، بر اساس روند ملودیک یک دستگاه در موسیقی ردیف دستگاهی ایران شکل می گیرد، مانند تصانیف مرتضی نی داوود، درویش خان و بیشتر آثار آوازی پرویز مشکاتیان و «ترانه» نوع جدیدی از «تصنیف» است، متاثر از شیوه موسیقی غربی که عموما در ساخت آن از ارکستراسیون و تکنیک های چندصدایی نیز استفاده می شود، ترانه ها گاهی ارتباط چندانی با ساختار موسیقی دستگاهی ندارند.

کیوان پهلوان

کیوان پهلوان

۱ نظر

بیشتر بحث شده است