گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

محمدرضا شجریان که بود و چه کرد؟ (۵)

بعد از ضبط تصنیف داروگ از همکاری لطفی و شجریان تداوم یافت و برنامه ای از آنها در جشن هنر شیراز برگزار شد. شجریان گرایش سیاسی خاصی نداشت ولی محمدرضا لطفی که دیدگاه چپ داشت؛ لطفی می گفت: وقتی در زمین های زراعی پدر سختی کار کارگران و رعیت ها را می دیدم، بیشتر به ستمی که به آنها می رفته توجهم جلب شد و دیدگاه های سوسیالیستی در ذهنم تقویت شد.

وقتی لطفی با سایه آشنا شد، سایه هم با همین دیدگاه سوسیالیستی و هواداری از حزب توده، طبعا لطفی را هم تحت تاثیر قرار داد و در حقیقت با اینکه لطفی در عین اینکه متاثر از شخصیت سایه است، نظریات سیاسی سایه را می پذیرد و همین فضا در دیدگاه های بقیه افراد که در گروه شیدا بودند تاثیر می گذارد؛ اما شجریان همیشه به سایه، لطفی و به این مجموعه احترام داشت؛ ولی هیچگاه وارد فضای سیاسی چپ و توده ای نشد.

در سالهای پایانی دهه پنجاه و آغاز دهه شصت، شجریان به همراه دو گروه عارف و شیدا که مجموعه ای با نام کانون چاووش را بوجود آورده بودند، فعالیت های زیادی داشت و آثاری از محمدرضا لطفی، حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان را منتشر کرد.

در فاصلهٔ سال‌های دههٔ ۱۳۶۰، شجریان همکاری گسترده‌ای را با پرویز مشکاتیان آغاز کرد که حاصل آن آلبوم‌هایی چون بیداد، آستان جانان، سرّ عشق (ماهور)، نوا، دستان، گنبد مینا، دود عود، جان عشاق و قاصدک بود. مشکاتیان در همهٔ این آثار، به عنوان آهنگ‌ساز و نوازندهٔ سنتور (در سِرّ عشق به عنوان نوازندهٔ سه‌تار و در جان عشاق و دود عود فقط در جایگاه آهنگ‌ساز) همکاری داشت.

در این سالها یک آلبوم مهم از شجریان به ضبط رسید که در واقع موسیقی فیلم «دلشدگان» ساخته حسین علیزاده بود.

شجریان در این سال‌ها به همراه گروه عارف به سرپرستی مشکاتیان کنسرت‌هایی را در خارج از ایران اجرا کرد. از میان این آثار، آلبوم بیداد به خاطر متأثر بودن محتویات آن از شرایط اجتماعی و سیاسی ایران در اوایل انقلاب و دههٔ ۱۳۶۰ و داشتن حالت اعتراضی بسیار در میان عموم مردم مورد استقبال قرار گرفت. خود محمدرضا شجریان نیز در مصاحبه با بی‌بی‌سی گفته بود که این اثر بیانگر اعتراض آن‌ها به آن شرایط و پیگیری وعده‌های عملی نشدهٔ حکومت بوده‌است.

شجریان در دهه سالهای پایانی دهه ۶۰ با همکاری داریوش پیرنیاکان، جمشید عندلیبی و مرتضی اعیان تور اروپا گذاشت و در مجموع «سرو چمان»، «پیام نسیم» و «دل مجنون» را منتشر کرد. در دهه هفتاد نیز آلبوم «یاد ایام» منتشر شد که در آن پسر او همایون شجریان به جای مرتضی اعیان به عنوان نوازنده تنبک در گروه حاضر شد.

شجریان در دهه هفتاد مجموعه ای از آثار قدیمی را به همراه گروهی به نام «آوا» بازسازی کرد و در سالهای پایانی این دهه دو آلبوم با همراهی داریوش طلایی، سعید فرجپوری و همایون شجریان به نام «شب وصل» و آلبومی دیگر با همراهی محمدرضا لطفی، عبدالنقی افشارنیا و همایون شجریان به نام «معمای هستی» به بازار عرضه شد.

در اواخر دهه هفتاد و همین طور دهه هشتاد با حسین علیزاده، کیهان کلهر و همایون شجریان کنسرت هایی در اروپا و آمریکا اجرا کرد و همینطور آلبوم هایی ارائه کرد با نام های «زمستان است»، «بی تو به سر نمی شود» و «فریاد». در سال ۸۲ با همین افراد به قصد تاسیس یک مرکز فرهنگی هنری به نام «باغ هنر بم» برای زلزله زدگان بم، در تهران کنسرتی را با همین گروه ترتیب داد که بخش هایی از دو آلبوم «بی تو به سر نمی شود» و «فریاد» را در این برنامه اجرا کرد.

در سال ۱۳۸۶ بخاطر فوت مادرش دوباره دعای ربنا را در مراسم ختم مادرش خواند؛ اجرای این دعا طبعا (همان طور که قبلا گفته شد) ارتباط به احترام به روابط و سنت خانوادگی دارد نه صرفا باورهای مذهبی او.

در سال ۱۳۸۷ گروه «شهناز» را با یاد جلیل شهناز پایه گذاری کرد. مجید درخشانی گرداننده گروه بود و در اینجا بود که سازهای ابداعی خودش را هم اضافه کرد. (در مجالی دیگر در مورد این سازها صحبت خواهم کرد)

کیوان پهلوان

کیوان پهلوان

۱ نظر

بیشتر بحث شده است