پس از این که امیرمهدی ژوله در شهریور ۱۳۹۴، در یک استندآپ کمدی در برنامهٔ خندوانه، در کنایه به تتلو و تتلیتیها گفت: «من اگه نویسنده نمیشدم، خواننده میشدم … اسمم هم میگذاشتم ژولهیا!، یا فکر کنید اسممو میگذاشتم امیر ژوژولو و طرفدارام هم میشدن ژوژولیها»، سیل کامنتهای انتقادی «تتلیتی» ها روانه صفحهٔ اینستا گرام او شد.
پس از بازداشت تتلو در شهریور ۱۳۹۵، تتلیتیها سیلی بیسابقه از کامنتهای خود را روانه حساب اینستاگرام رهبر جمهوری اسلامی ایران کردند. آنها با اعلام بی گناهی تتلو تقاضای آزادی او را کردند.
امیر تتلو در بهار ۱۳۹۶ اعلام کرد از آنجا که اطلاعات سیاسی ندارد، یکی از دوستان وی که در «اطلاعات سپاه» کار میکند و اطلاعات سیاسی خوبی دارد، مطالب سیاسی را برای او «فوروارد» میکند و او هم آن را به کانال تلگرام خود ارسال میکند.
وی در انتخابات سال ۹۶ ابتدا از محمدباقر قالیباف و پس از انصراف او به نفع سید ابراهیم رییسی، در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۶ از رئیسی حمایت کرد. همچنین او در پیامی از حسن روحانی خواست از رقابت با ابراهیم رئیسی خودداری و کنارهگیری کند. تتلو سپس با رئیسی دیدار کرد و پس از بالا گرفتن موج انتقادات و مقایسههایی که با شجریان (هنرمند منتسب به طیف مقابل رئیسی) صورت میگرفت، در پستی در اینستاگرام خود گفت ربنای محمدرضا شجریان تکراری است که منت آن را بر سر مردم گذاشته و او نیز میتواند ربنا بخواند.
*** پس از خلاصه ای از بیوگرافی و شرح زندگی امیر تتلو از زمان زندگی او در ایران، اشاره ای خواهیم داشت به بحران های اجتماعی امروز ایرانی و جهان:
بحران ساختاری در جهان
رامین جهانبگلو پیرامون کتاب خود به نام : «افول تمدن» به معضل و بحران اندیشه، فرهنگی و اجتماعی در جهان می پردازد؛ هرچند وضعیت ایران جدای از اشتراکات بحران با جهان، دارای مشخصات ویژه برای خود نیز می باشد.
پروفسور جهانبگلو در مصاحبه ای با بنیاد فرهنگی آرمان نظرات خود را پیرامون افول تمدن در جهان مطرح کرد و این چنین بیان داشت:
«بنده آنچه که وضعیت امروز جهان را از نیم قرن پیش تفکیک میکند، دو چیز است: نخست، نبود پرسشگری انتقادی در مورد شرایط موجود و این را ما در عدم وجود جنبش های اجتماعی مهم می بینیم. آخرین جنبش اجتماعی بزرگی که نتیجۀ اندیشۀ انتقادی اروپایی بود، جنبش دانشجویان می ۱۹۶۸ است که میخواست یک انقلاب ارزشی به وجود بیاورد و جامعۀ فرانسه را تغییر دهد. قبل از آن هم مهمترین جنبشی که داشتیم، جنبش مارتین لوتر کینگ بود که هم حرکتی سیاسی به حساب میآمد و هم حرکتی ارزشی. از طرف دیگر، وضعیت جدیدی که به سراغ بشریت آمده این است که ما دچار بی معنایی و بیفکری شدهایم، یعنی دیگر دربارۀ وضعیت اجتماعی خودمان پرسش نمیکنیم.»
۱ نظر