ارشد تهماسبی متولد الیگودرز است. در سال های نوجوانی و بخشی از جوانی او که در همدان گذشت، وضع کلی بهتر بود. از طریق برنامه های کاخ جوانان سابق که با موسیقی جدی و موسیقیدانان خوب مرکزنشین ارتباط داشت ، او توانست نخستین دریچه های شناخت به دنیای موسیقی را بگشاید. در همین سال ها بود که با داریوش زرگری، نوازنده تنبک (۱۳۸۰ – ۱۳۳۷) آشنا و دوست شد و این دوستی و همکاری تا آخر عمر کوتاه زرگری ادامه داشت.
در سال ۱۳۵۴ ارشد به تهران آمد برای تحصیل موسیقی که روح و روان او را به خود کشیده بود. در یکی از روزهای همین سال به دیدن کنسرتی از استاد فرامرز پایور در تالار رودکی رفت. نظم کار و زیبایی صدای گروه استاد پایور از کنسرت آن شب خاطره ای فراموش نشدنی در ذهن ارشد جوان به جا گذاشت.
از همان زمان فریفته آثار درویش خان، موسیقیدان بزرگ اواخر عصر قاجار شد و خودش در این مورد تعریف می کند: «بعد از اتمام کنسرت به پشت صحنه رفتم و با ساده دلی از استاد فرامرز پایور پرسیدم که مجموعه آثار درویش خان را کجا می شود پیدا کرد؟ استاد هم به سادگی و صراحت، خیلی کوتاه گفت: از لای کتاب ها!» و در همان حال پوشه ای مرتب و تمیز از آثار درویش را که خود نت نویسی کرده بود، در دست داشت. گفتن این که گردآوری های استاد پایور از مجموعه آثار درویش و رکن الدین خان هنوز هم منتشر نشده است ولی همت ارشد جوان در سال های بعد به بار نشست و هم اکنون مجموعه های او به چاپ چندم رسیده است.
او در تهران با نخستین گروه تحصیلکرده های رشته موسیقی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران آشنا شد و استادانش را بین آنها یافت: محمدرضا لطفی و حسین علیزاده، این دو هنرمند به همراه پرویز مشکاتیان در آن زمان، سردمداران جوان جریان «بازگشت به سنت های هنری موسیقی قدیمی» بودند. ارشد در آن سال ها، با جدیت به تمرین تار و فراگیری موسیقی دستگاهی مشغول بود و مطالبی که از این دو استاد اصلی خود آموخت، بعدها بسیار به کارش آمد، ناگفته نماند که محل تعلیم او، کلاس های مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی بود و از محضر هنرمند ارزنده و متشخص، هوشنگ ظریف نیز استفاده می کرد.
علیرغم مخالفت های محیط خانوادگی، او عاشقانه به موسیقی ادامه داد. در سال ۱۳۵۸ به رشته موسیقی در دانشکده هنرهای زیبا وارد شد ولی بعد از یک سال دانشگاه را ترک کرد (رشته موسیقی در سال ۱۳۶۷ بازگشایی شد ولی ارشد دیگر به تحصیل در آن محیط تمایلی نداشت). او کار عملی و حضور در محیط هایی که در آنها لطفی و علیزاده و مشکاتیان و فرهنگ فر بودند را خوشتر می داشت و با کار در آن فضاها، تجربه و مهارت خود را اعتلا می داد. در ۲۴ سالگی نخستین کلاس های تدریس خود را دایر کرد و با توجه به استانداردهایی که در آن زمان نسبت به امروز سختگیرانه تر بود، از معلمان جوان و با صلاحیت به حساب می آمد.
۱ نظر