۱– رعایت نکردن اخلاق علمی در استفاده از منابع
الف- بسیاری از مطالب گفتار هفتم (مفاهیم زبان از دیدگاه زبان شناسی)، مطالبی است که بدون رعایت اخلاق علمی در ذکر منابع و مآخذ بدون در نظر گرفتن شیوه های رایج ارجاع، مورد استفاده قرار گرفته اند. مطالبی که با اندکی دستکاری و یا تقلیل از منابع مورد استفاده رونویسی شده اند. نمونه وار میتوان به صفحههای ۳۰۰ تا ۳۰۴ کتاب اشاره کرد که رونویسی از نُه صفحه ی اول کتاب «زبان شناسی و آسیبشناسی زبان»، اثر دکتر رضا نیلی پور است، البته برای رد گمکردن، با جابجایی پاراگراف ها و حذف نکاتی چند (مانند حذف دیدگاه تکوینی، چهارمین دیدگاه که سه دیدگاه آن ارائه شده) عیناً بازنویسی شده است. آیا می توان «نه صفحه» از کتابی را با اندکی دستکاری و جابجایی پاراگراف ها عیناً بازنویسی کنیم و تنها به ذکر منبع در فهرست منابع اکتفا کنیم؟
لازم به تذکر است، نه تنها این جابجایی به ساختار علمی اصل مطلب آسیب زده، بلکه طرح غیرعلمی این مطالب ذیل عنوان آواشناسی این اشکال را دوچندان کرده است، مطالبی که ناروشمند و شتابزده از کتاب های مختلف دنبال هم ردیف شده است.
بماند که طرح این دیدگاه های عصبشناسانۀ زبان به کار عموم اهالی صدا و آواز در چنین کتابی نمیآید.
ب- نمونۀ دیگر را میتوان از صفحه ۲۹۹ سطرهای آغازین ستون اول آورد، که «تعریف زبان» را طوری نوشته که گویی از اصل فرانسوی کتاب اثر آندره مارتینه برگردانده شده است. اما با مقایسۀ آن با ترجمه این تعریف در کتاب «مبانی زبان شناسی و کاربرد آن در زبان فارسی»، تالیف زندهیاد ابوالحسن نجفی، متوجه می شویم، تعریف ارائه شده همان برگردان نجفی است. البته با اندکی دستکاری و حذف مفهوم مهم «تجربۀ انسان» در آن تعریف، که این حذف نیز مصداق تقلیل و سهل انگاری علمی است.
به منظور مقایسه و گواه دیگری بر این مدعا، ترجمۀ کامل همین تعریف از اصل کتاب آندره مارتینه را ارائه میدهم، که توسط شاگردش، دکتر هرمز میلانیان برگردان شده است: «زبان ابزاریست که مطابق آن، تجربۀ انسان، در هر جامعه ای به نحوی متفاوت، به واحدهایی که دارای درونۀ معنایی و برونۀ آوایی هستند یعنی تکواژ تجزیه می شود…». با دقت در ترجمه بالا از این تعریف، متوجه می شویم که اولاً از نظر واژگان و نحو با ترجمۀ نجفی متفاوت است، در ضمن مفهوم «تجربۀ انسان»، مفهومی که در کتاب ساز حنجره با سهلانگاری حذف شده در آن وجود دارد. و در نهایت، تعریف خانم یاوری نیز همان ترجمه استاد نجفی با اندکی تقلیل است.
– شواهد دیگر رونویسی بدون ارجاع، پاراگراف دوم (صفحه ۲۹۹) و نیز ستون دوم (صفحه ۲۹۹) است که از کتاب مبانی زبانشناسی ابوالحسن نجفی قسمت ۱-۲۷ (صفحه ۳۵)، و سطرهای آخر ص (صفحه ۱۰) رونویسی شده است.
– شاهد دیگر پاراگراف های دوم و سوم (صفحه ۲۸۰) است که از کتاب «مقدمهای بر آواشناسی آکوستیک» (صفحه ۱۱۲) عیناً برداشت و رونویسی شده است. و موارد دیگری از جمله تصاویر و مطالب فراوان کالبدشناختی برداشت شده از منابع معتبر آناتومی و فیزیولوژی است که مولف منابع مورد استفاده را بطور دقیق ذکر نکرده و تنها به منابع انتهای کتاب بسنده کرده اند. پرسش اینجاست، آیا این مصداق کتابسازی نیست؟ آیا اخلاق علمی و فرهنگی را رعایت کرده ایم؟
۱ نظر