گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

نقد و بررسی بخش دوم کتاب سِیر در سیاره ­ها (۳)

صفی ­الدین اجناس مفرد اول را که شامل پنج نغمه در یک ذی­ الاربع است و اجناس مفرد ثانی را که نغمات آن در جنسی غیر از ذی­ الاربع گنجانده می­ شود را نیز تحت نام ­های مختلف در تألیف الحان، رایج بیان می کند (ارموی ۱۳۸۵، ۶۸). این در حالی ا­ست که در رابطه با ادوار پنجاه و پنج­گانه در کتاب مورد بحث که صرفاً «ممنوعیت های دو رقمی و سه ­رقمی» در مورد تتراکُردها و ادوار آنها در نظر گرفته شده است، از موردی با عنوان ابعاد میانه (وسطی یا همان چهارم درست و پنجم درست) که نقش بسیار مهمی در روند موسیقی دارند صحبتی به میان نیامده است. لازم به توضیح است «ممنوعیت های دورقمی و سه ­رقمیِ» مطرح­ شده، ناشی از عدم کشف توالی دو یا سه فاصله مورد بحث در اجرای متن ردیف است. نتیجه چنین روندی ارائه ادواری­ است که بطور مثال چهار عدد پردۀ طنینیِ متوالی در آنها ظهور کرده است. امثال ادوار شماره ۱۸ با فواصل (۴۴۲۴۲۴۴)، شماره ۲۵ با فواصل (۴۲۴۲۴۴۴) و شماره ۵۲ با فواصل (۴۲۴۴۴۴۲) (تهماسبی ۱۳۹۸، ۲۷۳).

در مورد آخر هرچند دور مورد نظر به عنوان «عراق قدیم» نام گذاری شده است ولی عدم اجرای این چهار پرده در متن این گوشه و مباحث مربوط به پرده متغیر، توجه بیشتری به مفهوم «دستگاه» و مجزا ندانستن یک گوشه از بطن روند یک دستگاه را نمایان می­ سازد. در توضیحات موارد بعد، دیدگاه نگارنده در رابطه با مفهوم یادشده بیشتر بررسی می­ شود.

از آنجایی که موضوع این کتاب مباحث مدال است، عدم ورود دیگر عناصر مدال، مثل نقش درجات، فاصله ساختاری یا ملدی­ مدل شاید راه­ گشای برخی نقصان­ های موجود در کلیت روش مورد استفاده نویسنده کتاب در ساخت ادوار باشد. تعامل گوشه ها در روند دستگاه ها بیشتر از آن که بیانگر یک دور یا گام باشند بازگوکننده کارکردی جهت احتراز یا رفع اسباب تنافر در فواصل ارائه شده در درآمد یا مد مبنای دستگاه است.

پرداختن به مفهوم دستگاه به عنوان یک موضوع عینی (یک روایت مشخص) نیاز به در نظر گرفتن آن به عنوان یک مجموعه به هم­ پیوسته است. جداسازی یک گوشه از این مجموعه برای تحلیل، باعث از دست دادن مقداری از اطلاعات ساختاری دستگاه می­ شود و در واقع ارتباط آن گوشه با اجزاء دیگر در زمان باهم بودن در مجموعه مورد بحث، مفهوم پیدا می کند.

عمدتاً این «عناصرِ ارتباطی» یا به صورت آشکار خود را نمایان می­ سازند، مثل «وجود نت ها و پرش های مشابه»، «جملات ریتمک و ملُدیک مشترک»، «ارائه فضای مُدال یکسان» و یا «فرودهای دستگاهی»، و یا در ارتباط با قواعدی که در زیرلایه های روند کلی گوشه ها از آن پیروی می­ شود قابل جستجو هستند.

نگارنده مباحثی را پیرامون موارد یاد شده با عنوان­ هایی مثل «نت های متغیّر»، «عناصر ارتباطی» و نیز «توالی و ارتباطات گوشه ها در یک دستگاه» انجام داده است (سحابی ۱۳۹۷، سحابی ۱۳۹۹، سحابی و امامی ۱۳۹۹). خلاصه ای از این مباحث با دیدگاه نگارنده این­گونه تدوین شده است که برای تحلیل یک دستگاه ابتدا یک «گام پایه» برای آن در نظر گرفته می شود. سپس نت های «مجرد» و «نیمه مجرد» که نغماتی هستند که به ترتیب فاقد فاصله چهارم درست از دو سو و یا از یک سو با دیگر نغمات گام پایه هستند، در گام مورد نظر تعریف می­ شوند.

سیاوش سحابی

سیاوش سحابی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است