گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

جایگاه موسیقی در عهد ساسانیان (۴)

باربد از دیگر رامشگران، بربط نوازان و استادان موسیقی بسیار مطرح دوره ی خسرو پرویز است. در تعریف لغوی بربط باید گفت خوارزمی در مفاتیح العلوم بربط را سینه ی مرغابی معنی کرده است، چون کاسه و دسته ی آن به مرغابی شبیه است.

در حواشی محمد معین در برهان قاطع آمده:

“بربط واژه ای پارسی است و از دو پاره ی بر به معنای سینه و پهلو و بط به معنای مرغابی ساخته شده است و چون این ساز شبیه سینه ی مرغابی است به این نام خوانده می شده است و در زبان پهلوی بربت نوشته شده است. ” (۱)

در برخی از متون کهن از باربد با نام پهلبد یاد شده است. برخی از پژوهشگران باربد را لقب او می دانستند نه اسم واقعی او. “در اشتقاق کلمه ی باربد که پیداست نام این آهنگساز معروف نیست بلکه سمت و شغل او در دربار بوده توجیهی کرده اند که درست نیست و گفته اند از کلمه ی بار و بار دادن آمده است زیرا که رئیس دربار بوده است و بیشتر به این معنی می ماند که بار در این اصطلاح همان کلمه ایست که در زبان ارمنی باقی مانده و به معنی کلمه ی رقص به کار برده می شود و باربد به معنی رئیس رقاصان و دسته های به اصطلاح بالت امروزی است.” (۲)

باربد تسلط کاملی بر شعر داشت و بیشتر اشعارش را با آهنگهایی که می ساخت می خواند. تصانیف ۳۰ لحن باربد (روزهای ماه)، ۷خسروانی (روزهای هفته)، ۳۶۰ دستان (روزهای سال) را به او نسبت داده اند. نواهای خسروانی یا الطریق الملوکیه نوعی از الحان باربد بود که دارای نثری مسجع و در وصف خسرو پرویز بود. چون مورد پسند خسرو واقع شده بود به نواهای خسروانی به معنای سرودهای خوش نام گذاری شد.

سی لحن باربد عبارتند از:
۱- گنج باد آورده
۲- گنج سوخته
۳- گنج گاو
۴- شادروان مروارید
۵- تخت طاقدیس
۶- ناقوسی
۷- اوررنگی
۸- حقه ی کاووس (کالوس)
۹- ماه برکوهان
۱۰- مشک دانه
۱۱- آرایش خورشید
۱۲- نیمروز
۱۳- سبز در سبز
۱۴- قفل رومی
۱۵- سروستان

۱۶- سرو سهی
۱۷- نوشین باده
۱۸- رامش جان
۱۹- ساز نوروز (ناز نوروز)
۲۰- مشکویه
۲۱- مهرگانی
۲۲- مروای نیک
۲۳- راه شبدیز
۲۴- شب فرخ
۲۵- فرخ روز
۲۶- غنچه ی کبک دری
۲۷- نخجیرگان
۲۸- کین سیاوش
۲۹- کین ایرج
۳۰- باغ شیرین

عده ای لحن کیخسروی را نیز جزء این الحان بر می شمارند و مجموع آنها را سی و یک لحن ذکر می کنند.

نظامی در ابتدای اشعار خسرو و شیرین این الحان را بیان می کند:
“زصد دستان که او را بود دمساز
گزیده کرد سی لحن خوش آواز
چو یاد از”گنج باد آورد”راندی
زهر بادی لبش گنجی فشاندی (لحن ۱)
ز”گنج سوخته” چون ساختی راه
ز گرمی سوختی صد گنج را آه (لحن ۳)
چو “گنج گاو”را کردی نما سنج
بر افشاندی زمین هم گاو هم گنج (لحن ۲)
چو”شادروان مروارید” گفتی
لبش گفتی که مروارید سفتی (لحن ۴)
چو “تخت طاقدیسی” ساز کردی
بهشت از طاقها در باز کردی (لحن ۵)
چو “ناقوسی” و “اورنگی” زدی ساز
شدی اورنگ چون ناقوس از آواز
(لحن ۶ و ۷)
چو قند از “حقه ی کاووس” دادی
شکر کالای او را بوس دادی (لحن ۸)
چو لحن از “ماه برکوهان” گشادی
زبانش ماه برکوهان نهادی (لحن ۹)
چو بر گفتی “نوای مشک دانه”
ختن گشتی ز بوی مشگ خانه (لحن ۱۰)
چو بر پرده کشیدی “ساز نوروز”
بنوروزی نشستی دولت اندوز (لحن ۱۹)
چو تو کردی نوای “مهرگانی”
ببردی هوش خلق از مهربانی(لحن ۲۱)
چو بر”مشکویه” کردی مشک مالی
همه مشکو شدی پر مشک خالی (لحن ۲۰)
چو بر”مروای نیک” انداختی فال
همه نیک آمدی مروای آن سال (لحن ۲۲)
چو آن شب برگرفتی “راه شبدیز”
شدندی جمله ی آفاق شب خیز (لحن ۲۳)
چو “نوشین باده” را در پرده بستی
خمار باده ی نوشین شکستی(لحن ۱۷)
چو دستان در “شب فرخ” کشیدی
از آن فرخنده تر شب کس ندیدی (لحن ۲۴)
چو زد ز”آرایش خورشید” راهی
در آرایش بدی خورشید ماهی (لحن ۱۱)
چو گفتی”نیمروز” مجلس افروز
خرد بیخود شدی تا نیمه روز (لحن ۱۲)
چو بانگ “سبزه در سبزه” شنیدی
ز باغ زرد سبزه بر دمیدی (لحن ۱۳)
چو “قفل رومی” آوردی ز آهنگ
گشادی قفل گنج از روم و از زنگ (لحن ۱۴)
چو بر دستان “سروستان” گذشتی
صبا سالی به سروستان نگشتی (لحن ۱۵)
چو بر “سرو سهی” بنواختی ساز
سهی سروش خطی دادی بخون باز (لحن ۱۶)
چو کرده “رامش جان” را روانه
زدامش جان فدا کردی زمانه (لحن ۱۸)
چو بازش رای “فرخ روز” گشتی
زمانه فرخ و فیروز گشتی (لحن ۲۵)
چو کردی “غنچه کبک دری” تیز
ببردی غنج کبکان دلاویز (لحن ۲۶)
چو بر “نخجیرگان” تدبیر کردی
بسی چون زهره را نخجیر کردی (لحن ۲۷)
چو زخمه راندی از “کین سیاوش”
پر از خون سیاوشان شدی گوش (لحن ۲۸)
چو کردی “کین ایرج” را سرآغاز
جهان را کین ایرج نو شدی باز (لحن ۲۹)
چو بر “کیخسروی” آواز دادی
به کیخسرو روان را باز دادی (لحن ۳۱)
چو کردی “باغ شیرین” را شکر بار
درخت تلخ را شیرین شدی بار(لحن ۳۰)
(۳)

در بیت اول نظامی به سی لحن باربد اشاره می کند ولی همانطور که خواندیم سی
و یک لحن را ذکر کرد.


پی نوشت

۱- فرهنگ پهلوی، جلد اول ، ص۶۶ و ۲۵۰

۲- استاد نفیسی، مجله ی تئاتر، شماره ی پنجم، سال اول
۳- تاریخ موسیقی ایران، ص۱۱۶ و ۱۱۷

ابوالفضل زنده بودی

ابوالفضل زنده بودی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است