گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

بوی گل و افیون: دوگانه‌ی انقلاب / اصلاح (۱۰)

داوود پیرنیا (بنیانگذار برنامه گلها) و رهی معیری (شاعر و ترانه سرا) در ایستگاه رادیویی ارگ

نمی‌توان به درستی دریافت که منظور از «یک‌نواختیِ حزن‌انگیز و صوفیانه‌ی منفی» در نظر نویسنده‌ی متن چیست. همچنین، آنچه او پیشنهاد می‌دهد اجرای تصنیف‌هایی مانند تصنیف‌های ارکستری و «توصیفی»ِ وزیری در برنامه است. جنس نقد استادسیس (سپنتا) کاملاً با نقد علی‌محمد رشیدی متفاوت است و، به همین نسبت، گلهای مطلوبِ او هم با گلهای آرمانیِ رشیدی تفاوت دارد. برخلاف نظرگاه انقلابیِ رشیدی، نویسنده‌ی این متن خواهان بازگشتِ برخی چهره‌ها و رَویه‌ها به برنامه‌ی گلها شده است و همچنین، برخلاف رشیدی، که یکسره صوفی‌‌گری گلها را رد می‌کرد، به نظر می‌رسد که او قائل به وجود صوفی‌گریِ منفی و مثبت است.

 نوشتار پنجم و ششم: «اقتراح درباره‌ی برنامه‌ گلها»

اما واپسین و متمرکزترین نوشته‌های موجود در موزیک ایران درباره‌ برنامه‌های گلها دو متن بلندی است که در دو شماره‌ی متوالیِ مهر و آبانِ ۱۳۴۰ منتشر شده است (خالقی، تجویدی و معروفی ۱۳۴۰؛ سپنتا ۱۳۴۰). این دو متن، در حقیقت، پاسخِ چهار موسیقیدان و موسیقی‌شناس به اقتراح موزیک ایران درباره‌ی برنامه‌ی گلها هستند. این اقتراح حاوی سه سوال است:

۱. نظرتان درباره‌ی برنامه‌ی گلها چیست؟

۲. چه نواقصی در این برنامه به چشم می‌خورد؟

۳. درباره‌ی پیشرفت برنامه‌ی گلها نظریاتی دارید؟ (خالقی، تجویدی و معروفی۱۳۴۰: ۷).

اولین پاسخ‌دهنده روح‌الله خالقی، آهنگساز و از دست‌اندرکاران برنامه‌های گلها در آن سال‌هاست. او، پس از ارائه‌ی توضیحاتی درباره‌ی برنامه‌ی گلها، به بیان ویژگی‌های عموماً مثبتِ برنامه از نظر خود می‌پردازد: «معرفی شاعرانِ خوش‌ذوق» و «کمک به شناسایی ادب و شعر فارسی»، مطلع‌‏بودنِ نوازندگان و خوانندگانِ برنامه، باتکنیک‌‏بودنِ نوازندگانِ جدیدِ ارکستر، تنظیم هارمُنیکِ آهنگ‌های برنامه در عین حفظ «خواص و لطافت» موسیقی ایرانی، دقت در انتخاب قطعات، تلاش زیادِ سرپرست برنامه (پیرنیا)، پیشرفت ارکستر و توان آن برای برگزاری کنسرت (همان: ۷).

در همه‌ی متنِ او تنها یک اشاره‌ی انتقادی از موضعِ منفی درباره‌ی برنامه‌ی گلها وجود دارد و آن هم اشاره‌ به عدمِ وجودِ «دلسوزیِ کامل و عشق و علاقه‌ طبیعی برای اجرای برنامه» در بعضی نوازندگان است؛ نوازندگانی که «بیشتر با تکنیک موسیقی غربی سروکار داشته‌اند و موسیقی ایرانی را هنوز به‌طور کامل احساس نمی‌کنند» (همان: ۸).

پاسخ‌دهنده‌ی دوم علی تجویدی است که او هم از دست‌اندرکاران و نوازندگانِ برنامه‌ی گلها محسوب می‌شود. او نیز از برنامه‌ی گلها دفاع می‌کند، اما مبنای دفاع او از این برنامه جالب ‏توجه است. او ارتباط تنگاتنگِ موسیقی و شعر در تاریخ ایران را به بحث می‌گذارد و «ردیف موسیقی کلاسیک ایرانی» را نشانی از این همبستگی می‌داند.

تجویدی سپس بخشی مهم از «پیشرفت» گلها را مدیون «تلفیق شعر و موسیقی» در آن می‌داند. از تأکید او بر روی اهمیت شعر و معرفیِ شعرا در گلها شاید بتوان چنین استنباط کرد که اصلی‌ترین دلیل او در دفاع از برنامه‌ی گلها توجه آن برنامه به شعر و معرفی شعرای قدیم و جدید است. پاسخ ضمنیِ او به سؤال سوم هم از همین نظرگاه ارائه شده است:

چون عامل مهم پیشرفتِ برنامه، به شرحی که ذکر شد، همراهیِ شعر با موسیقی است، برای بالابردنِ سطحِ آن باید کوشش نمود که تا سرحدّ امکان تلفیق شعر و موسیقی به‏‌نحوِ بهتری دنبال شود؛ به این معنی که روی اشعار مناسب آهنگ‌هایی ساخته شود یا، بالعکس، روی آهنگ‌ها اشعاری تهیه گردد که هر یک مبین و گویای حالات و مفاهیم دیگری باشد. (همان)

کامیار صلواتی

کامیار صلواتی

متولد ۱۳۶۹، تویسرکان
پژوهشگر حوزه‌ی موسیقی کلاسیک ایرانی و تاریخ معاصر موسیقی در ایران
کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران از دانشگاه تهران

۱ نظر

بیشتر بحث شده است