گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

ساختار دف کردستان (۲)

با نگاهی گذرا به‌تاریخ در می‌‌یابیم که دف قدمتی بالغ بر ۷۰۰۰ سال دارد که خاستگاه آن منطقه‌ی بین‌النهرین و مناطق کُردنشین بوده است، در حالی‌که شواهد تاریخی نشان می‌‌دهد که اعراب حداقل ۲۰۰۰ سال است که دف‌نوازی می‌‌کنند؛ بنابراین ممکن است که در روند تبادل فرهنگی، دف از طرف کُردها به اعراب هدیه شده باشد (احمدی، ۱۳۹۷: ۱۱-۱۰).

کیوان پهلوان در این‌باره می‌‌گوید: «دف، سازی متعلق به‌کل آسیای غربی است که ایران و شبه جزیره‌ی عربستان نیز جزئی از آن بوده و بنا به‌شرایط ویژه‌ی تاریخی و اجتماعی شبه جزیره (که هیچ‌گونه مراوده‌ای با آن صورت نمی‌گرفته و تا سال‌ها دستخوش تغییر نبوده) تنها در عربستان شمالی، باقی مانده است و سپس از طریق منطقه‌ی حیره که بسیاری از نمودهای فرهنگی ایران به‌عربستان صادر و برعکس از عربستان به ایران وارد می‌‌شده، دف نیز قبل از اسلام در دربار و پس از آن با ورود دین اسلام و عرب‌ها به ایران به‌شکل عام و مردمی به این سرزمین وارد شده است» (پهلوان، ۱۳۹۳: ۵۹).

ساز دف، با ساختار فیزیکی ساده و صدای گیرایش هیچ‌گاه متعلق به‌فرهنگ یا مکان خاصی نبوده و در هر قوم با توجه به آداب و رسوم و سنت‌های حاکم، کاربرد ویژه‌ای داشته است. جایگاه دف در میان اقوام قبایل، همواره متفاوت بوده است، در برخی قبایل از دف به‌عنوان ساز اصلی در مجالس سور و شادی استفاده می‌‌شده؛ حال آنکه در قومی دیگر استفاده از این ساز مخصوص مراسم جنگ و کارزار بوده و برخی دیگر آن‌را برای اجرای مراسم آیینی-مذهبی مورد استفاده قرار می‌‌داده‌اند (خاک‌طینت، ۱۳۸۳: ۲۵).

امروزه سازهای دایره‌ای شکل در نقاط مختلف دنیا به‌چشم می‌‌خورند از جمله: آفریقا، سرخ‌پوستان آمریکا، چین، روسیه، تاجیکستان، ازبکستان، افغانستان، پاکستان، ترکیه، عراق، مصر، سوریه، لبنان، عربستان، کشورهای حاشیه‌ی خلیج فارس و… که دارای اسامی مختلفی هستند.

معنی لغوی دف

لغت دف از کلمه‌ی عبری «تَف» به‌معنای «زدن» و «کوبیدن»، مشتق شده است. این لفظ به‌زبان سومری «دوب» تلفظ می‌‌شود و از این زبان وارد اکدی شده «دوپو» یا «توپو» گردیده از این زبان‌ها وارد آرامی گشته «دوپ» شده؛ سپس در زبان عربی به«دُف» یا «دف» تبدیل گشته است (توحیدی، ۱۳۷۶: ۳۰).

سازهای دایره‌ای شکل از جمله دف، سازهای مراسم شادی‌آفرین و شورانگیز هستند؛ سازهایی که علی‌رغم سادگی در ساختمان و نواختن، چنان وجدی در دل انسان به‌وجود می‌‌آورند که حیرت‌انگیز است. در ایران، نام‌های بسیار متفاوتی برای دف وجود دارد، از دف و دایره گرفته تا «چرخ»، «غربال»، «عربونه»، «طار»، «دیره»، «دپ»، «قاوال» و غیره (پهلوان، ۱۳۹۳: ۷). همچنین هوشنگ جاوید، پژوهشگر در زمینه‌ی مردم‌شناسی و موسیقی محلی معتقد است که «دَپ»، «باتر»، «دوب»، «دایره»، «تبوراک»، نام‌های ایرانی دف در قرون مختلف هستند و در فرهنگ موسیقایی جهان عرب از دف با نام‌های «رِق»، «بندیر»، «مزهر»، «تریال» و غیره یاد شده است (مقرب صمدی، ۱۳۸۷: ۷۷).

احمد خاک‌طینت نیز اشاره‌ای به‌نام‌های مختلف دف دارد، از جمله:

«در هزاره‌ی سوم و چهارم، «آداپا» نزد سومریان رواج داشته و بعدها آن‌را «دوپ» نامیدند. «عربانه» نوعی دف است که در آن به‌جای حلقه از زنگوله‌های فندقی شکل استفاده می‌‌شود. «تَبَنک»، «جلاجل» و «جلجل» نیز از دیگر نام‌های دف در مناطق مختلف است» (خاک‌طینت، ۱۳۸۳: ۱۶).

نقیب‌سردشت در کتاب خود به‌نقل از فرهنگ لغت کُردی «هه‌نبانه بورینه»، نام دف را این‌گونه ذکر می‌‌کند: «دف در زبان کُردی با نام‌های «ده‌ف»، «ده‌فه»، «ده‌فک»، «عاره‌بانه»، «عه‌ره‌بانه» آمده است» (نقیب‌سردشت، ۱۳۸۵: ۲۹۵).

جایگاه و نقش دف در باور دف‌نوازان

دف، بی‌بدیل‌ترین ساز تکیه است و اهل عرفان در مجالس سماع خود به‌سه جهت از آن استفاده می‌‌کنند: اول مجوز نبوی، دوم غیر ملودیک بودن و سوم کمک شایان آن در سیر هیپنوتیکی از خودآگاهی به‌ناخودآگاهی و عالم معنوی (محمدی، ۱۳۷۹: ۱۰).

زان رونق هر سماع آواز دف است / زآن است که دف زخم و ستم را هدف است

می‌گوید دف که آن‌کسی دست ببرد / کاین زخم پیاپی دل او را شرف است (مولانا)

 دف در مناطق کُردنشین ایران جایگاهی رفیع داشته، از حرمتی خاص برخوردار است و مردم این نواحی برای آن قداست خاصی قائل بوده و این ساز برای آنان جنبه‌ی حماسی، رزمی، عرفانی و حتی طبی دارد که جنبه‌ی عرفانی آن بر دیگر جنبه‌ها غالب بوده و در خانقاه‌ها استفاده‌ی وافر دارد و بدون تردید از اساسی‌ترین سازهای عرفانی محسوب می‌‌گردد.

محمد طریقت

محمد طریقت

۱ نظر

بیشتر بحث شده است