گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

کدام صحیح است؟ درباره اصطلاحات موسیقی سنتی، نواحی، مقامی (۲)

ارتباط خطوط کلی این مکتب ها با تحولات تئوریک بعدی را می توان به صورت زیر بیان کرد:

۱- مکتب موسیقایی خراسان از قرن سوم تا هفتم هجری در قلمرو جغرافیایی خراسان بزرگ، خوارزم، و ماوراءالنهر رشد کرد و سپس در زمان حمله مغول و انتقال بخشی از فرهنگ خراسان به حوزه غرب ایران (ایران عجم)، با آمیختگی با مکتب دستانی غرب ایران، مکتب دستگاهی کنونی ایران را به وجود آورد.

۲- مکتب دستانی در قلمرو غرب ایران که از روزگار ساسانیان در تیسفون بر جای مانده، رد پای خود را در مکتب اصابع (انگشتی) داد. دگرگونی مکتب دستانی سبب به وجود آمدن موسیقی دستگاهی در قرن هفتم هجری به بعد شد. مکتب دستانی در حوزه غرب ایران دارای ویژگی های خاص خود بوده است.

۳- مکتب اسکولاستیک بغداد از قرن سوم تا هفتم هجری، با بهره گیری از تئوری مو سیقی یونان باستان برای تشریح موسیقی، به همت موسیقی شناسان برجسته ای چون الکندی، ابن المنجم و فارابی پایه گذاری شد. این مکتب از قرن هفتم هجری قمری، با تحولات تاریخی اجتماعی که از سر گذراند، به مکتب سیستماتیک تبدیل شد.

۴- مکتب موسیقی اندلس در قرن سوم با ورود زریاب به کوردوبا شکل گرفت. ورود وی تاسیس کنسرواتوار موسیقی اندلس را به دنبال داشت. این مکتب تا سال ۱۴۹۲ میلادی، سال مهاجرت مسلمانان اسپانیا به شمال آفریقا، در اسپانیا به نام اندلس شناخته شد و پس از آن به مکتب نوباتی معروف شد. این مکتب از عمده ترین و پایه ای ترین مکتب های موسیقی در سرزمین‌های مراکش، الجزایر، تونس و لیبی شد؛ اما هر کدام از زیر شاخه های مکتب اندلس راه های نسبتا متفاوتی پیمودند.
همانطور که خوانده ایم صورت بندی مکتب خراسان پردگانی بوده و ساختارهای اجرایی (مد) استقلال کافی داشته اند.
در قرن هفتم، مکتب دستانی در غرب ایران با به کار گیری غزل، گام نوینی در ارتقاء مراحل گسترش موسیقی ایران بر می دارد. بهره گیری از غزل موجب شکل‌گیری گوشه های دستگاهی می شود. این امر مرهون عوامل فرهنگی، اجتماعی و تاریخی است. در کنار آن، می توان به جایگاه زبان فارسی و نقش آن در غزل اشاره کرد که مهم ترین ابزار کلامی در خدمت موسیقی است.

به هر روی، از آنجا که تمام مکاتب جزئی تر موسیقایی بعد از قرن هفتم در غرب ایران (تبریز، قزوین، اصفهان، شیراز و تهران و استان مرکزی و قم کنونی) که به آن عراق گفته می شد، رشد کرده می توان مراحل استکمالی مکاتب جزئی تر ناحیه عراق را نیز تحت پوشش مکتب بزرگ «عراق» قلمداد کرد.

از خصوصیات عمده مکتب موسیقایی عراق یکی این است که در آن ساختارهای اجرایی ابتدا و انتها دارند. این امر موجب استقلال اجرایی قطعات می شود.

با توضیحات داده شده می خواستم خوانندگان را به این نکته جلب کنم واژه های «موسیقی سنتی» که به نادرستی جایگزین «موسیقی دستگاهی» و یا «ردیف- دستگاهی» شده است و چقدر عوامانه این واژه ها را تکرار می کنند که جای بسی تعجب است.

کیوان پهلوان

کیوان پهلوان

۱ نظر

بیشتر بحث شده است