گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

تابنده: در جستجوی تنفس در فضاهای فرهنگی تازه مهاجرت کردم

ضبط آلبوم «چشم اندازهای صوتی در مه» (Soundscapes in the mist) سالن کنسرواتوار موسیقی مونترال - تابستان 1400

امروز ۶ سال از آخرین مصاحبه من با روزبه تابنده، آهنگساز، نوازنده، رهبر ارکستر و معمار می‌گذرد. مصاحبه ای که درباره اثر ارزنده او «لحظه های بی زمان» انجام شده بود و امروز روزبه تابنده در کانادا روزگار می‌گذراند. دیگر نه از ارکستر هنگام خبری است و نه از آن کوشش ها برای پا گرفتن موسیقی کلاسیک در شهر شیراز. با این هنرمند مصاحبه ای دیگر را آغاز می‌کنم و از فعالیت ها و موفقیت های جدیدش می‌پرسم.

در فاصله شش سالی که از مصاحبه ما گذشته است، روزبه تابنده چه تغییراتی کرده و اصلاً چطور دوری «شیراز و وضع بی مثال‌اش» را تحمل کرده است؟

مهاجرت بی تردید بسیار فراتر از یک جابجایی جغرافیایی است. فرایندی ست که نگاه فرد به جهان و رابطۀ او با نظام های اجتماعی و ‌سیاسی از پیش پذیرفته شده را از بنیاد دگرگون می‌کند. همچنین سویه های درونی و روان شناختی بسیار پیچیده ای دارد که رابطه های شخصی و عاطفی فرد را نیز دستخوش تغییرات بنیادی می‌کند. من هم در این سال ها بسیار تغییر کرده ام و لایه ها و گونه های متفاوتی از تنهایی را تجربه کرده ام.

به نظر من دوری، دلتنگی و تنهایی، به دلیل های گوناگون، ترجیع بند زندگی معاصر بسیاری از ما ایرانی ها شده است. دقیقا به همین دلیل بهتر است تکلیف خود را با دلتنگی روشن کنیم وگرنه ادامۀ زندگی ناممکن می‌شود. این به معنی انکار دلتنگی و دوری نیست، بلکه منظور تعیین جایگاه و نسبت آن با جریان زندگی ست (جمله ای که گفتنش از عمل کردن به آن آسان تر است!)

دوری از شیراز برای من بسیار دشوار است. اما آنچه زیر آسمان آن شهر بر من گذشت و لحظه لحظۀ تلاش هایی که با دوستان و همراهانم برای پاگرفتن یک سنت موسیقی ارکسترال در شیراز انجام دادیم، همیشه با من است و اطمینان دارم که دست آورد های هرچند کوچک آن کوشش ها، جایی در ناخودآگاه جمعی اهل هنر در آن دیار ذخیره شده است.

آیا می‌شود گفت که از کندی پیشرفت در شیراز خسته شده بودید و راه سفر در پیش گرفتید یا اینکه فقط این سفر به قصد ادامه تحصیل بود؟

نگرانی از کندی پیشرفت یا محدودیت افق فعالیت های هنری علت غایی سفر من از شیراز نبود. چنان که همین امروز و با تمام فشارها و شرایط پیچیدۀ زمانه، فضای هنری شیراز در زمینۀ موسیقی، معماری و بسیاری رشته های هنری دیگر فضایی پویا و زاینده است. با وجودی که بخش زیادی از عمر من تا امروز به تحصیل و تدریس در فضای دانشگاهی گذشته، اما ادامۀ تحصیل هم به تنهایی دلیل رفتن من از شیراز و به طور کلی از ایران نبود.

من در جستجوی تنفس در فضاهای فرهنگی تازه، زیستن واقعیت های جهان بیرون مرزها و مواجه شدن با جغرافیاهای فرهنگی دیگری که در مراحل متفاوتی از رشد و تعالی خود بودند بار سفر بستم. البته من در این سفر تنها نبودم و در بسیاری از این دغدغه ها و کنجکاوی ها، همسرم هاله هم با من اشتراک نظر داشت. ما همچون یک تیم دو نفره بار سفر بستیم.

آیا هنوز به نوازندگی هم می‌پردازید یا نوازندگی کنار گذاشته شده است؟

وقتی بخش زیادی از زندگی هنری خود را به نوازندگی گذرانده باشید چنان‌که موسیقی بخشی از شیوۀ در جهان بودن شما شده باشد، کنار گذاشتن آن بسیار دور از ذهن است. برای من هم زندگی بدون ساز قابل تصور نیست. اما نسبت به زمانی که در شیراز فعالیت می‌کردم بسیار کمتر به تمرین، یا اجرای زنده و‌ استودیویی می‌پردازم. فعالیت های موسیقایی امروز من بیشتر بر آهنگ‌سازی و پژوهش میان رشته ای متمرکز است.

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران

۱ نظر

  • آهنگسازان ایرانی زیادی مهاجرت می کنند و عمدتا هم به موفقیت خاصی نمی رسند چون اکثرا یا دنباله رو همان مکاتب موسیقی غربی اند یا به موسیقی ایرانی از دید موسیقی کلاسیک می نگرند.

بیشتر بحث شده است