بر آستان دری که کوبه ندارد…
این آلبوم محتوی آثاری است که هیچگاه در دوره مناسب خود ضبط نشدند؛ و از این رو، تقریباً هیچگاه هم شنیده نشدند. بیرغبتی عمومی ما به هرچه که ژرف و پوشیده است، آسانخواهی و «شیرین» پسندی ِ ملی ما، عادتپرستی همگانی ما به همراه رسم تاریخی ِدِقکُش کردن نخبگانمان، چه با غرضورزی و چه با بیاعتنایی و فراموشی، چه مفرد و چه جمع، کافیست که ما را در موقعیتی ابدی قرار دهد. موقعیتی که در آن؛ داشتن و نداشتن؛ عملاً یکی است و هیچ حرکت مثبتی راه به جایی نخواهد برد.
این آثار، چه در دورهای که ستایش نبوغ استاد علینقی وزیری باب روز بود و چه در زمانی که انواع نارواییها و یاوهبافیها بر زنده و مرده او و اقدامات و آثارش می بارید، نه اجرا شدند و نه شنیده شدند.
بر آنها آن قدر زنگار و غبار نشست که امکان حیاتشان در دوره خودشان را از دست دادند. «حیات»؛ دقیقاً به همان معنیای که باید داشته باشند: بارها و بارها اجرا شدن و شنیده شدن، از صافی نظر زمانه و صاحبنظرانش گذشتن، نقادی شدن و به ویرایشهای مکرری رسیدن که همه اینها مسیر دشوار ِ«کلاسیکسازی» را ترسیم میکنند تا بنای استوار تشکیل کارگان (رپرتوار) خود را برپا کنند.
این آرزوی وزیری و شاگردان وفادارش بود: رسیدن به تاسیسی نوین، ریشهدار و پربار که دیگر، کارگان موسیقی کلاسیک ایران فقط ردیفها نباشند. جای تقلید و تکرار را ابداع و انشاء بگیرد و انسان ایرانی از نای موروثیاش نوایی تازه برآرد. چنین سودایی برای چنان تاسیسی، عواملی بسیار و بی شمار، به جز همت والای آن اقلیت موسیقی دانان فرهیخته را میخواست که نه در روزگار خود فراهم شد و نه در هیچ روزگار دیگری.
هر ساختهی ناشناختهای که در این بیسامانی ِهمیشگی تاریخ زندگی و موسیقیدان ایرانی با صد دشواری اجرا و ضبط شد و به یادگار ماند، حاصل حرکتی یکه و تنهاست. از تنظیم های استادانی چون روح الله خالقی و حسین دهلوی و مرتضی حنانه، تا دیگرانی که شاید نزد خود خیلی هم با دنیای آواهای وزیری و افکار او نزدیک نبودند، ولی مقام رفیع او را می شناختند و نبوغ بی بدیل او را باور داشتند. با این احوال، بسیاری از جلوههای قریحه قوی او، ناشناخته و ناشنیده ماند.
حالا، به یمن همت خانم ساینا زمانیان، جوانترین موسیقیدانی (تا امروز) که توجه به آثار طلایهدار تجدد موسیقی ایرانی را در دستور کار خود قرار داده، میتوانیم چند نمونه از ناشنیدههای وزیری بزرگ را بشنویم. مآخذ او در گردآوری این آلبوم، نتنوشتههای استاد در کتابهای آموزشی (تار و ویولن) و چند صفحه ضبط شده از سالهای ۱۳۰۷ و ۱۳۰۸ بودهاند.
همه این مآخذ در دوره زندگی و فعالیت استاد وزیری تهیه شده و تا وقتی که نسخههای دیگری از این آثار (چه شنیداری و چه نوشتاری) به دست نیامده (که امکانش کم است)، باید به همینها اکتفا کنیم. گو این که داستان مفقودی ابدی آثار وزیری در سالهای بعد از وفاتش، خود غمنامهای وسیع است و دلیلی برای شرح در این یادداشت ندارد.
۱ نظر