گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

محسن کرامتی؛ خواننده، محقق یا معلم آواز؟ (۵)

آن چیزی که مشکل در جامعه ایجاد می‌کند بحث اسطوره‌سازی و اسطوره‌پرستی است!

من هم با اسطوره‌پرستی مخالفم ولی گاهی اوقات اسطوره لازم است. مگر استاد شجریان طی مدت فعالیت‌شان به چه تعدادی آموزش داده‌اند، البته به غیر از کارگاه‌های اخیر، اگر دیگران از ایشان تقلید می‌کنند به واسطه‌ی محبوبیت ایشان است.

از نظر شما شیوه، سبک و مکتب در آواز چه معنایی دارند؟

مکتب یعنی جریانی که مبنای ایدئولوژیک و اندیشمندانه دارد و افرادی هم از آن پیروی می‌کنند. اما سبک و شیوه ممکن است در یک فرد خلاصه شود و تمام. مثلاً الان می‌گویند مکتب تبریز، مکتب تبریز تنها نماینده‌اش اقبال‌آذر است، که البته ایشان هم اهل قزوین بودند، سال‌ها پیش با نشریه‌ای گفتگویی داشتم و گفتم به مکتب اعتقادی ندارم. ما مکتبی نداریم و اگر بخواهیم الان به مکتبی اشاره کنیم احتمالاً می‌توانیم به مکتب آقای شجریان اشاره کنیم.

به اعتقاد شما مکتب اصفهان وجود ندارد؟

خیر، شما ویژگی‌های مکتب اصفهان را که آن‌طور که شنیده‌ام شعرخوانی واضح، تحریر کم بوده، که کاملا در آثار بنان می‌توانید بشنوید.

یعنی شما منکر تفاوت تلفیق شعر و موسیقی، ادوات و تنوع تحریری، آکسان‌گذاری خاص کلمات، همنوایی ویژۀ خواننده و نوازنده در این مکتب هستید؟

بلی، ادوات تحریـری یعنی چه؟

به‌کارگیـری کلماتی مثل امان، یار، دوست، جـان و…

این‌ها ادوات نیستند. این‌ها کلماتی‌اند که به جـای تحریر می‌آیند. ادوات تحریر یعنی وسایلی که با آن‌ها تحـریر می‌سازید. وقتی با صوت ملودی می‌خوانیم تحریر می‌گوییم. آن چیزی که من از آقای شجریان فراگرفته‌ام این نکته است که سه صـوت اصلی « آ – ها، و صوتی بین این دو » وجود دارد که روی حرکات « آ – اِ – اَ – او – ای – و … » سبب می‌شود تحریر شکل بگیرد. این هنری است که شجریان در آن ماهر است، یعنی چهچه مسلسل «هاهاها …» فقط یک مصوت است ولی آقای شجریان از سه صوت استفاده می‌کنند.

ما هجاهایی موسیقایی با مصوت در زبان داریم، شامل مصوت‌های کوتاه و بلند که می‌توان به راحتی روی مصوت‌های بلنـد آن تحـریر داد مثلاً «آ» در «ای یار» و یا «او» در «دوست» و…

من هم موافقم و گفتم روی حروف می‌توان تحـریر گذاشت، ولی سه صـدای نامبرده لازم است تا تحـریر شکل بگیرد.

مجدداً به موضوع مکتب و سبک برگردیم، در نقاشی ایرانی مکاتب مختلف وجود دارد که به‌دلیل کمبود امکانات سفـر و ارتباط در گذشته و عدم ارتباط نقاشان با یکدیگر، سبک‌ها بسنده به دانش جغرافیایی خود می‌کردند، مثل مکتب شیراز، مکتب اصفهـان، مکتب هـرات. در صورتی‌که امروزه به واسطه‌ی امکانات ارتباطی وسیع – اینترنت و غیره شاهد پیدایش مکتب جغرافیایی دیگری نیستیم.

تنها به‌دلیل عدم سفـر نبوده است. بلکه هر یک از این مکاتب مبـانی تئوریک منحصر به خود دارند. مکتب یک مبانی فکری را دنبال می‌کند یعنی بنیان‌هایی سبب پیدایش مکتب می‌شود. به‌همین دلیل است که به مکتب در آواز اعتقاد ندارم چون فاقد آن مبانی مشخص‌اند و عناصر هر یک را در دیگری می‌بینید. شاید در قدیم به شکل دیگری بوده‌اند ولی در حال حاضر مکاتبی وجود ندارد.

سعید مجیدی

سعید مجیدی

متولد ۱۳۵۳، خواننده و منتقد موسیقی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است