گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

درگذشت استاد ابراهیم قنبری‌مهر؛ مِهرکاری بر دلها

لوح یادبود بزرگداشت استاد ابراهیم قنبری‌مهر (۱۳۹۷ - ۱۴۰۱) در شب‌های بخارا 

دیروز، نود و چهار سال فرود فرشته آسای او بر کره خاک تمام شد و اکنون سفر بی‌انتهای آن جان تابناک بر اوج افلاک، آغاز شده است. استاد استادان، یادگار صبا و تندیس مجسم مهر و بخشش، دیگر پیش چشم ما نخواهد بود. با رفتن او، نمادی آشکار، حاوی سلسله ای از سجایای انسانی و فرهنگی و هنری و معنوی در درخشان ترین شکل آن از دست ما رفته است. خیلی‌ها دوست داشتند چون او باشند، اما او تقلید هیچکس نبود. ابراهیم قنبری مهر، نزدیک یک قرن زیر سایه خود زیست و ما در سایه سار وجود سراسر سخاوت و عشق او، نفس کشیدیم.

کارنامه تلاش‌های حیرت آور او خوشبختانه به کوشش خانواده اش گردآوری و نگهداری می شود. آغاز تاریخ جدید سازسازی در موسیقی ایران با نام و با ساخته های اوست.

نبوغ او را استاد الاساتید، ابوالحسن صبا، کشف کرد و پدرانه، او را زیر چتر حمایت و محبت سرشارش گرفت.‌ نواختن و ساختن ویولن را به او آموخت و آموزش های ژرف در هنر و بنیان های معنویت در هنرمند را نثار وجود مستعد او کرد.

قنبری‌مهر جوان، امین ترین فرد نزد صبا بود. سی و چهار ساله بود که دیوید اویستراخ، ویولنیست بزرگ روس، مفتون صدای ساز دست ساخته او شد و کتباً او را ستود. چهل ساله بود که یهودی منوهین، ویولنیست بین‌المللی، ویولن‌های ساخته او را به مجموعه نفیس خود اضافه کرد و با آنها نواخت.

شاید هیچ فرد ایرانی در جهان آن زمان به چنین موفقیت رشک انگیزی نرسیده بود. اما او به وطن برگشت و تمام عمر و توانایی و دستاوردهای هنری و مادی خود را وقف موسیقی و موسیقیدان کرد. هیچ سازنده‌ای به جامعیت و احاطه و ایثار او نبود و با این حال، کمترین دعوی و خودخواهی و بخل و بی‌مسئولیتی از او در هیچ زمینه ای دیده نشد. استاد ابراهیم قنبری‌مهر، هم در صنعت هنری و هم‌ در صفت انسانی، یگانه بود و آنها که از نزدیک صفای محضرش را دریافته‌اند معنی این سخن را خوب می‌فهمند.

از ژرفای دل، او را می ستایم و به توجه و محبتِ نابی که در مدت بیست سال از او دیدم، افتخار می کنم. وجود شریف‌اش بسیاری از مفاهیم عالی را برایم معنا کرد و تیرگی ها را از روانم زدود.

«مهر کاری» او تنها بر جدار سازهای زیبایش نیست. بر دل و جان همه ما عاشقانش هست و خواهد بود. روح بلند صبا در بیکران ِآسمان منتظر دیدار اوست. یقین دارم… خودش نیز جز این نمی خواست.

علیرضا میرعلینقی

علیرضا میرعلی نقی

علیرضا میرعلینقی متولد ۱۳۴۵ در تهران
روزنامه‌نگار، پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری

۱ نظر

بیشتر بحث شده است