گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

تأملی بر مفهومِ «معنا» در موسیقی دستگاهی ایران (۴)

این جُستار نوشتاری در صدد یافتنِ پاسخی به‌این پرسش‌ها است: آیا، موسیقی – و در این رویکردِ نوشتاری، موسیقی دستگاهی ایران – حایزِ معنا است؟ آیا، قطعاتی که در هر کدام از فُرم- قالب‌های موسیقی دستگاهی ساخته و پرداخته می‌شود دارای معنی است؟ و اگر جواب مثبت است: آیا، درک و دریافتِ این معنا برای همگان یکسان است؟

همان‌طور که در نوشتار دیگری از راقم این سطور از نظر گذشت (ممتازواحد، ۱۴۰۰)، درخصوص موسیقی بی‌کلام، پاسخ به‌این سئوالات قدری سهل‌تر و راحت‌تر است زیرا نظامِ نشانه‌ها در موسیقی بی‌کلام، بیشتر از آن‌که بارِ معنایی به‌خصوصی داشته باشد، حاملِ پیام است. فلذا، نگارنده در مرقومه‌ی یادشده فرضیه‌ای را تحت عنوان «نظام نشانه- پیام‌ها» مطرح ساخت که به‌تفصیل به‌آن پرداخته شد. (ممتازواحد، ۱۴۰۰)

حال، اگر قدری متفاوت‌تر به‌موسیقی باکلام- درحوزه‌ی موسیقی دستگاهی- بنگریم و بیاندیشیم، سئوالاتی که در ذهن خطور می‌کند این است‌که:

– آیا، موسیقی باکلام (حال با هر فُرم- قالب و در هر فُرم- گونه‌ای) حایز معنا است؟

– و دیگر این‌که، این معنا، برخاسته از خودِ موسیقی است و یا تحت‌تأثیر کلام است؟

زیرا، اگر انتقالِ بارِ معنایی از کلام باشد که خودِ شعر (حال در هر قالب و گونه‌ای)، یک هنر مستقل بوده و اگر با موسیقی هم نیامیزد، به‌صورت علیحده، دارای صور و محتوای معنایی است.

در اینجا، بایستی شناخت‌شناسیِ مفهومِ «معنا» را به‌بحث و نظر پرداخت و به‌این پرسش پاسخ داد که:

– آیا، معناشناسی مصطلح در موسیقی با دانش معناشناسی مطرح در رشته زبان‌شناسی، در یک هم‌سوییِ مفهومی است یا خیر؟

آن‌چیز که از دانش معنی‌شناسی (semantics) استخراج می‌شود، شاخه‌ای از رشته‌ی زبان‌شناسی است که به‌مطالعه‌ی معنی در زبان می‌پردازد. نکته‌ی مهم دقیقاً در همینجا است که مفهومِ «معنی» در زبان با آنچه که «معنا» در موسیقی خطاب می‌شود، یکسان نیست! پس، بیراه نیست که قدری درخصوص مفاهیمِ «معنی» به‌جستجو بپردازیم.

در فرهنگ فارسی عمید درخصوص واژه‌ی معنی /ma’ni/ آمده است: «(اسم) [عربی: معنیّ] ۱- مقصود. ۲- مفهوم و مضمون کلام. ۳- مطلب؛ موضوع. ۴- باطن.» فرهنگ فارسی معین نیز در این خصوص آورده است: «(مَ) [ ع . ] (اِ.) ۱- مقصود، مراد. ۲- مفهوم، کلام. ۳- حقیقت. ۴- مطلب، موضوع. ۵- باطن.»

همان‌طور که مشخص است، به‌غیر از واژگانِ مترادفی چون «مقصود»، «مفهوم» و «مضمون» با مترادفاتی چون «مطلب»، «موضوع»، «باطن» و «حقیقت» نیز مواجهیم و این مهمّ، نهیبی را در ساحت اندیشه منجر می‌سازد که «معنی‌شناسی» در حوزه هنر موسیقی فراتر از تبلورِ مقصود و مضمونِ معین و مشخص بوده بلکه، در پی حقیقت‌جویی و باطن‌گرایی است. یعنی، هم‌چون «تأویل» در جستجوی معانی پنهان است که چه‌بسا، قابل به‌تعیّن و تبیّن هم نیست!

حال، برای تعمیمِ بهتر مطالب مذکور در خصوص موسیقی آوازی ایران، چند نمونه از آوازهای موسیقی دستگاهی را از این حیث بررسی می‌کنیم.

audio fileدرآمد خارا، از ردیف دستگاه شور به‌روایت محمود کریمی را می‌شنویم

سئوال اینجاست:

– معنیِ اتخاذ شده از این گوشه‌ی آوازی چیست؟

– این لحن موسیقی فارغ از کلامِ آن (برپایه‌ی سروده‌ی حافظ شیرازی)، چه معنایی را در ذهن متبادر می‌سازد؟

باید پذیرفت، نه این گوشه‌ی آوازی که سایر گوشه‌های زنجیره‌ی ردیف موسیقی ملی، بیش از آن‌که معنی‌افزا و معنی‌آفرین باشند، در پی تجلیِ عواطف و احساساتند.  یعنی این‌که، انتقالِ معانی و مفاهیم، از طریقِ احساسات و عواطف صورت می‌پذیرد. جالب اینجاست، که درآمد خارایی که با هم شنیدیم، برانگیزاننده‌ی هیچ احساسی در شنونده اعم از غم، شادی، خشم، مهر، بیم و امید نبوده بلکه – به‌زعم راقم این سطور – فقط و فقط، تأمل و سیرِ به‌خویشتنِ خویش را در مخاطب منجر می‌سازد.

محمدرضا ممتازواحد

محمدرضا ممتازواحد

۱ نظر

  • سلام و عرض ادب
    متن بارگذاری شده، همان قسمت اول مقاله به انضمام پاراگراف اول قسمت دوم آن است. گویا اشکالی رخ داده.

بیشتر بحث شده است