گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

پرسش از ارتباط گفتمان‌های موسیقایی و جریان چپ در ایران (۸)

تنها نکته‌ای که می‌توان آن را به عنوان یک خصلت عمومی موسیقایی میانشان شناسایی کرد تلاش مولفان آنها برای آشنازدایی یا به بیان دقیق‌تر آفریدن یک فضای صوتی نسبتا خارج از جریان اصلی بود (شاید نوعی طعم ویژه در سازگاری با محتوای سیاسی کارشان (۲۷)) چیزی که تداوم آن را تا شبانه  و آثار بعدی هم می‌بینیم و شاید محل ارائه‌ی نامرسوم بعضی از این ترانه‌های بعدا مشهور یعنی موسیقی متن فیلم‌های سینمایی غیرسیاسی عامه‌پسند (۲۸). بااین‌حال حتا این ویژگی هم شرط لازم نیست.

یک هم‌سنجی ساده میان ترانه‌های یادشده و ترانه‌ی پریا ساخته‌ی داریوش اقبالی و شعر احمد شاملو و تفاوت‌های عظیم موسیقایی‌شان (از لحاظ نزدیکی و دوری به شکل‌های مردم‌پسند موسیقی کلاسیک ایرانی و آشنازدایی) سهم کلام و موسیقی را در انتقال این پیام روشن می‌کند.

این رسم ترانه‌محور/اثرمحور یا همان کنش موسیقایی برای ابراز عقیده‌ی سیاسی (یا در هواداری از آن) اغلب آثار موسیقی اعتراضی-سیاسی را در بر می‌گیرد. حتا مجموعه آثاری با وابستگی سیاسی بسیار روشن‌تر همچون آلبوم شراره‌های آفتاب به آهنگسازی مهرداد بران/برآن (رنجبران) یا همتاهای آن کم و بیش مربوط به همین شکل ارتباط موسیقی با جریان چپ‌اند.

در این دسته آثار عمدتا متن کانون توجه است که بسته به زمان ساخته شدن (نزدیکی تاریخی به سال انقلاب یا دوره‌ی تنفس زودگذر پس از آن) ممکن است پیام سیاسی صریح یا در لفافه داشته باشد (۲۹) و از قلم شاعر/ترانه‌سرایی کاملا پیوسته با یکی از سازمان‌های سیاسی تراویده باشد یا چنین نباشد. ویژگی‌های موسیقایی چنان که گفته شد تابع مهارت‌های سازندگان و امکانات اجرایی است و چندان هم در کانون توجه قرار نمی‌گیرد مگر به شکلی ناخودآگاه و نهفته در پاسخ همگانی مخاطبان.

برخلاف دوره‌ی پیشین که «اثر برای یک حزب/سازمان/اندیشه» نادیده گرفته شد اینجا هر چه از اواخر دهه‌ی ۴۰ به اواخر دهه‌ی ۵۰ نزدیک می‌شویم بسامد این نوع قطعات -که از لحاظ زبان موسیقایی باید عمدتا در دسته‌ی موسیقی مردم‌پسند رده‌بندی‌شان کرد- افزایش می‌یابد و حتا نهادهایی مرتبط با سازمان‌های چپ‌گرا همچون کارگاه هنر ایران و کانون موسیقی مترقی ایران (هر دو پیوسته با سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران) پدید می‌آید.

پی‌نوشت
۲۷- این ویژگی را بعضی مولفان حتا عامل موفقیت این دسته آثار می‌دانند. برای نمونه (باران ۱۳۹۱) که «عدم شهره‌گی» صدای داود شراره‌ها را یکی از عوامل تاثیرگذاری سر اومد زمستون می‌شمارد.
۲۸- تفسیر امروزِ اغلب دست‌اندرکاران این نوع ترانه‌های متن فیلم‌ها آن است که از سینما به عنوان گریزگاهی از تیغ سانسور استفاده می‌کرده‌اند.
۲۹- برای آگاهی از بعضی نظرهای مشابه درباره‌ی این نوع پیوندها یا اثرگذاری‌های سیاسی متن ترانه‌ها و آهنگ‌های پاپ نک. (Hemmasi 2013).

آروین صداقت کیش

آروین صداقت کیش

متولد ۱۳۵۳ تهران
منتقد و محقق موسیقی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است