گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

پرسش از ارتباط گفتمان‌های موسیقایی و جریان چپ در ایران (۱۱)

در حقیقت اینجا محور زمان نگریستن به روی‌دادهای موسیقایی و سیاسی است که تعیین می‌کند ما سیر امور را به شکل «تاثیر چپ‌گرایی/گرایان» بر «گفتمان هویت‌خواه موسیقایی» ببینیم یا نوعی تناظر ناگزیر در جریان تاریخ آن دوره. اگر ترتیب وقایع را چنان که در زمان طبیعی رخ داده ببینیم به ندرت شاهدی پیدا می‌کنیم که یکی از سازمان‌های چپ ایرانی طرح و برنامه‌ی موسیقایی اعلام‌شده تا پیش از سال ۵۶ داشته و خطوط اصلی آن هم با هویت‌خواهی سنت‌گرای موسیقایی مورد بحث پیوندی داشته باشد. برعکس، اینجا هم فقط بر سر بدیل بودن توافق و همسویی وجود داشت.

ساحت‌های گوناگون زندگی و از جمله موسیقی از نظر همه‌ی معترضان به وضع موجود باید از بن دگرگون می‌شد. گونه‌های هنری مردم‌پسند موجود بیش از آن نماینده‌ی وضع مستقر تلقی می‌شدند که بشود بر بال آنها به هدف تمایزگذاری دست یافت (۳۸).

بنابراین یک نوع گذشته‌گرایی ناب موسیقایی گزینه‌ی خوبی به شمار می‌آمد که بتواند بدون آلودگی دست‌هایش در آنچه مورد اعتراض بود نماینده‌ی خود اعتراض شود آن هم نه فقط با منش و کلام بلکه در خود ماده‌ی موسیقایی (۳۹) یعنی فرم و محتوا به معنی حقیقی کلمه.

گذشته از این نکته، جریان‌های هویت‌خواه بنا به سرشت خود اگر نگوییم دیگرستیز دست‌کم دیگرگریزاند. این ویژگی سرشتی را اگر در کنار این موضوع شناخته‌شده بگذاریم که مهم‌ترین دیگری فرهنگی آن روزگار «غرب» بود و در نظربگیریم که بخش بزرگی از جریان اصلی موسیقی در سال‌های پایانی دوران پهلوی هم غرب‌زده یا دست‌کم غربی دسته‌بندی/تلقی می‌شد و همچنین این بستر را با ستیز سنتی چپ‌گرایان با امپریالیسم غربی و دوپارگی جهان جنگ سرد ترکیب کنیم، آنگاه روشن می‌شود که چگونه این دو در بزنگاهی تاریخی در لایه‌های بیرونی هم‌خط شدند بدون آن که لزوما در جزئیات درونی گفتمان موسیقایی از جریان عام‌تر چپ‌گرا تاثیری پذیرفته باشد.

پی نوشت
۳۸- با این همه، الزامات ارتباطی بسیاری از گروه‌های سیاسی را واداشته بود تا زمانی که می‌خواهند ترانه‌های مخصوص خود را فراهم آورند کماکان از لحاظ موسیقایی نزدیک به لحن و بیان موسیقی مردم‌پسند هم‌عصر خود باقی بمانند. کمی بعد از انقلاب هم بسیاری از فعالان موسیقی پاپ به دلایل مختلف دست به تولید آثاری با محتوای کلام سیاسی (که ترجمانش برای بعضی می‌شد همان «سلیقه‌ی موسیقی روز») زدند.
۳۹- این خواست تمایزگذاری را به وضوح در یک مصاحبه‌ی سه قسمتی که برخی از شاخص‌ترین چهره‌های کانون چاووش (منسجم‌ترین نماینده‌ی آن وقت «بازگشت به خود» در موسیقی) در روزهای اولیه‌ی پس انقلاب با روزنامه‌ی آیندگان کرده‌اند می‌توان دید (لطفی و شجریان و علیزاده ۱۳۵۸الف، ۱۳۵۸ب و ۱۳۵۸پ). در گفته‌های آنها حتا تاکید بر حفظ استقلالشان هنگام کار در سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران به روشنی به چشم می‌خورد که تنها ذیل همین مفهوم تمایزگذاری قابل درک است.

آروین صداقت کیش

آروین صداقت کیش

متولد ۱۳۵۳ تهران
منتقد و محقق موسیقی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است